جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
نخستوزیر استرالیا: ایلان ماسک یک «میلیاردر متکبر» است
ایلان ماسک، مالک شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) بار دیگر به دلیل امتناع از حذف ویدیوهایی در این شبکه که برخی آن را «مروج خشونت» میدانند، با انتقادهای شدید روبرو شده است. ماسک در حال حاضر در استرالیا و در برزیل با پروندههای حقوقی علیه این شبکه مواجه است. در تازهترین مورد، آنتونی آلبانیزی، نخستوزیر استرالیا، ایلان ماسک را «میلیاردر متکبر» خواند و گفت: «آقای ماسک تصور میکند که فراتر از قانون است.»
چشمانداز رابطه آمریکای ترامپ و سعودی
امیرعلی ابوالفتح – کارشناس مسائل آمریکا
البته این موضوع فقط مربوط به منطقه خاورمیانه و کشورهای عربی نیست، بلکه در خصوص دیگر متحدان آمریکا نیز صدق میکند. به عنوان مثال آمریکا خواهان پرداخت هزینه یک میلیارد دلار برای استقرار سامانه موشکی تاد در کره جنوبی توسط این کشور شده است.
حتی در ارتباط با کشورهای اروپایی نیز رئیس جمهور آمریکا به گونهای از سران کشورهای اروپایی خواست که هزینههای ناتو را که بر عهده آنهاست خودشان پرداخت کنند و در واقع خواستار تامین هزینههای مالی ناتو توسط آنها شد.
اما از بحث سوابق تجاری ترامپ مهمتر، نگاه ساختار سیاسی آمریکا به مقوله تامین امنیت در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقاست.
همانطور که از سوابق ترامپ به عنوان یک فرد تاجرمآب و اقتصادی که نگاه سوداگرایانه و منفعت گرایانه دارد، مشخص است، ساختار سیاسی در آمریکا نیز در دهه اخیر به این جمعبندی رسیده که نقش ایالات متحده در تامین امنیت منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا تاحدودی کاهش پیدا کند و مسئولیت تامین امینت بر عهده قدرتهای منطقهای قرار بگیرد.
در این چارچوب بازگشت به سیاست ریچارد نیکسون مبتنی بر دو ستون را در خاورمیانه شاهد هستیم؛ یکی از ستونهای این سیاست، ایران دوران پهلوی بود و ستون دوم آن نیز عربستان بود. اکنون نیز به نظر میرسد در فقدان حضور ایران در مناسبات امنیتی با واشنگتن، آمریکاییها میخواهند در ارتباط با متحدان عرب خود در منطقه به ویژه عربستان سرمایهگذاریهای زیادی انجام دهند تا برخی از وظایف خود را بر دوش این کشورها قرار دهند و مسئولیت بیشتری به آن تفویض کنند، لذا در این استراتژی، از طریق فروش تسلیحات بیشتر و افزایش مشارکت این کشورها در مدیریت تحولات منطقهای، نگاه پررنگتری به آنها میشود. این بدان خاطر است که از یک سو هم تاحدودی خلاء کاهش حضور آمریکا در منطقه را جبران کند و از سوی دیگر در برابر آنچه که به عنوان تهدید جمهوری اسلامی ایران ادعا میشود، این کشورها از قدرت تثبیت شده بیشتری برخوردار شوند. بنابراین میشد انتظار داشت که فارغ از آنکه چه کسی در آمریکا زمامدار شود، حال چه باراک اوبامای دموکرات و چه دونالد ترامپ جمهوریخواه، روابط و همکاریهای واشنگتن-متحدان عرب منطقه رو به گسترش رود. براین اساس، باید توجه داشت که روابط آمریکا و عربستان صرفا بر اساس سود و زیان نیست، بلکه یک روابط راهبردی است؛ اما این نکته را نیز باید درنظر داشت که به همان میزان که روابط راهبردی آمریکا و عربستان افزایش پیدا کند، انتقادات نیز نسبت به ایفای نقش عربستان در داخل آمریکا و کشورهای غربی نیز بیشتر خواهد شد. شاید بتوان گفت اتفاقی که برای حکومت پهلوی ایران رخ داد، ممکن است برای حکومت عربستان نیز رخ دهد، زیرا به موازات ایفای نقش پررنگتر ایران دوران پهلوی و مجوزهایی که مبنی بر فروش نامحدود سلاح به ایران دوران پهلوی انجام گرفت، جریانها و گروههایی در غرب در مقابله با ایران فعال شدند و این رویکرد تهران را مورد هجمه قرار میدادند. در خصوص عربستان نیز به موازات این همکاریهای گسترده با آمریکا، شاهد نوعی رویکرد ضدسعودی در اروپا و حتی آمریکا هستیم که آنها عربستان را به عنوان یک کشور دیکتاتور و ناقض حقوق بشر میشناسند و تصویب قانون جاستا نیز در همین راستا صورت گرفت. یعنی دو نیرو به موازات هم در غرب در حال فعالیت هستند؛ یک نیرو خواهان گسترش هرچه بیشتر روابط استراتژیک با عربستان است و یک نیرو نیز خواهان مهار این کشور است، زیرا این نگرانی وجود دارد که تفکرات وهابیگری در نهایت تهدیداتی را متوجه منافع غرب کند.
در مجموع میتوان گفت آنچه که در دوره ریاست جمهوری ترامپ رخ داده، تنها به دلیل مسائل مالی و قراردادهای تجاری با کشورهای عربی از جمله ریاض نبوده، بلکه نگاه ترامپ و ساختار سیاسی آمریکا به این کشورها یک نگاه راهبردی است؛ به نحوی که حتی اگر قرارداد تسلیحاتی واشنگتن – ریاض نیز امضا نمیشد، روابط ادامه پیدا میکرد؛ هرچند برای جلب رضایت ترامپ تاجرمسلک، سعودیها بیش از پیش سرمایهگذاریهایشان در آمریکا را افزایش دادند و در خرید تسلیحات از واشنگتن نیز سنگ تمام گذاشتند. بنابراین فارغ از نگاه تاجرمابانه ترامپ به دولت های عربی منطقه، ساختار سیاسی آمریکا نیز بر نقش این کشورها در تامین امنیت مدنظر آنها در خاورمیانه تاکید دارند و از همین رو خواستار حمایت هیئت حاکمه این کشور از دولتهای عربی منطقه بهویژه ریاض هستند. براین اساس به نظر می رسد که این نوع نگاه آمریکاییها به رژیمهای عربی منطقه، حداقل در کوتاهمدت و تا زمانی که تغییرات اساسی در روند سازوکارهای معادلات قدرت در خاورمیانه شکل بگیرد، ادامه خواهد داشت.
0 Comments