جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
دستور کار آمریکا: مهار بنیادین ایران
مهدی مطهرنیا – کارشناس مسائل آمریکا
در بعد بین المللی، ایالات متحده آمریکا از سیاست کلان مهندسی معکوس پاره کردن برجام استفاده میکند. به بیان سادهتر آمریکا بر آن است تا با تحت فشار قرار دادن افکار عمومی در تهران زمینههای فشار بر دولت و نهادهای فرادولتی را برای خروج از برجام فراهم سازد تا بار مسئولیت خروج از برجام بر دوش ایران قرار گیرد و بار دیگر آمریکا بتواند اجماع جهانی علیه ایران را رهبری کند.
البته باید پذیرفت که آمریکا به عنوان یک واقعیت موجود در ساختار بین المللی، از بیشترین اهرمهای فشار برخوردار است و میتواند در جهت همراه کردن دیگر کنشگران و بازیگران از اهرمهای خود استفاده کند، اما با توجه به شخصیت متزلزل ترامپ در کاخ سفید و اتهاماتی که در ارتباط با کمپین انتخاباتی او و دخالت روسیه در انتخابات آمریکا وجود دارد و از سوی دیگر عدم اقبال درصد بالایی از افکار عمومی در آمریکا به ترامپ به عنوان یک رئیس جمهور، ایجاد فضایی که آمریکا بتواند دیگر بازیگران بین المللی را در جهت فشار آوردن به ایران در صورت عدم تخطی ایران از برجام همراه کند، بسیار مشکل خواهد بود.
این رویکرد در واقع احیای تئوری «جنگهای نامتعادل» علیه تهران خواهد بود که با محدودسازی و تفسیر بسیار محدود از برجام برای اقدام عملیاتی تکمیل میشود.
اما در بعد منطقهای، آمریکا به دنبال محاصره تهران است. این محاصره بر مبنای بزرگنمایی حرکتهای تهران در پایتختهای کشورهای عربی، ادعاهایی همچون صدور تروریسم و حقوق بشر استوار است و تلاش میکند به موازات تحریمهای تنبیهی پیچیده و موثر کردن این تحریمهای تنبیهی نوعی محاصره منطقهای تهران را با رهبری واشنگتن، مدیریت تلآویو و پشتیبانی و اجرای ریاض به انجام رساند.
تغییر و تحولات در ساختار قدرت عربستان، ماجرای قطر، کاهش سطح روابط کویت با تهران، تلاش برای دور کردن عمان از تهران و همگرایی بیشتر آمریکا با مسکو و لندن در بعد فرامنطقهای در خدمت محاصره منطقهای تهران است.
لذا انتقال بحرانها از خاورمیانه عربی به فلات ایران به ویژه محدوده تنگه هرمز تا خلیج عدن مدنظر است. از این رو دکترین محدود کردن همکاریهای بینالمللی با ایران و محاصره منطقهای تهران در این قالب در حال پیگیری است.
در همین راستا، ترامپ تیمی ضد تهران تشکیل داده است که 4 رکن اصلی آن در مرکزیت کانونی ارتباط میان وزارت دفاع، وزارت امور خارجه، خزانه داری و سازمان اطلاعات ملی آمریکا یعنی سیا به هم پیوند میخورند و جهت گیری تغییر رژیم به جای تغییر رفتار را در دستور کار قرار میدهند.
آمریکا خواستار آن است که هم اکنون در منطقه و نظام بین الملل ایران به عنوان تهدید امنیت و صلح جهانی مطرح و اجماع جهانی علیه ایران را رهبری کند تا بتواند بعد از موفقیت در کنترل داعش یا حتی به موازات این امر، مهار بنیادین ایران را به انجام برساند.
این خواست دو لبه است؛ به این معنا که در یک لبه و یا یک سوی آن برنامههای تنظیمشده در قالب دکترین فوق قرار دارد و یک سوی دیگر آن ایرانی قرار دارد که باید در عوض رفتارهای مبهم و اقدامات منفعلانه، جهت گیری شفاف، موثر و فعال در عرصه تعامل بین المللی را از خود نشان دهد.
ترامپ همچنین بی میل نبود که تهران رادیکال و برهم زننده برجام شود. بر همین اساس آنها تلاش کردند تا با عوامل آشکار و پنهان زمینه واگرایی کشورهای اروپایی از این معاهده را به وجود آورند. تلاشهایی که البته شواهد و قرائن موجود حکایت از ناکامی آنها دارد.
در این میان ایران در مسیر دیپلماسی فعال و تعامل با جهان در وهله نخست باید در عرصه داخلی اتحاد و انسجام درونی معناداری را تقویت کند. ایران همچنین باید به نقد درونی رفتارها و کنشهای سیاسی خود در عرصه منطقهای و بین المللی روی آورد تا از یک سو نقاط قوت خود را فربه و از سوی دیگر با نگرش واقع گرایانه نقاط ضعف خود را کمرنگتر کند.
0 Comments