جدیدترین مطالب
تحلیلی بر اندیشههای گسترش یا زیادهطلبانه رژیم صهیونیستی در منطقه
شورای راهبردی آنلاین- گفتگو: یک کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: اسموتریچ، وزیر دارایی رژیم صهیونیستی در مصاحبهای، ادعای قدیمی صهیونیستها مبنی بر ایجاد سرزمینی از نیل تا فرات را بهعنوان برنامه آینده رژیم اسرائیل اعلام کرده و گفته است: «من به صراحت میگویم که ما خواهان یک کشور یهودی هستیم که شامل اردن، عربستان سعودی، مصر، عراق، سوریه و لبنان است!».
تحلیلی بر موضعگیری مکرون درباره توقف ارسال تسلیحات به سرزمینهای اشغالی
شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل بینالملل گفت: موضع اخیر مکرون درباره توقف ارسال تسلیحات از فرانسه به رژیم صهیونیستی که بلافاصله از ترس فشار لابی صهیونیستها قدری تعدیل شد، با هدف بهرهبرداریهای داخلی برای امانوئل مکرون و توازن مواضع دولت فرانسه بین یهودیان و مسلمانان داخل این کشور و نیز مسیحیان لبنان است.
أحدث المقالات
تحلیلی بر اندیشههای گسترش یا زیادهطلبانه رژیم صهیونیستی در منطقه
شورای راهبردی آنلاین- گفتگو: یک کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: اسموتریچ، وزیر دارایی رژیم صهیونیستی در مصاحبهای، ادعای قدیمی صهیونیستها مبنی بر ایجاد سرزمینی از نیل تا فرات را بهعنوان برنامه آینده رژیم اسرائیل اعلام کرده و گفته است: «من به صراحت میگویم که ما خواهان یک کشور یهودی هستیم که شامل اردن، عربستان سعودی، مصر، عراق، سوریه و لبنان است!».
تحلیلی بر موضعگیری مکرون درباره توقف ارسال تسلیحات به سرزمینهای اشغالی
شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل بینالملل گفت: موضع اخیر مکرون درباره توقف ارسال تسلیحات از فرانسه به رژیم صهیونیستی که بلافاصله از ترس فشار لابی صهیونیستها قدری تعدیل شد، با هدف بهرهبرداریهای داخلی برای امانوئل مکرون و توازن مواضع دولت فرانسه بین یهودیان و مسلمانان داخل این کشور و نیز مسیحیان لبنان است.
جنگ الحدیده و تغییر معادلات جنگ در یمن
جعفر قنادباشی*
هم مقامات امارات و هم مقامات عربستان سعودی در ماههای اخیر بر این تصور بودند که با حمایتهای نظامی و مستقیم فرانسه و آمریکا میتوانند از طریق اشغال بندر الحدیده، برگ برندهای را برای تغییر شرایط جنگ به دست آورند و از آن با هدف فراهم آوردن مقدمات لازم برای پایان آبرومندانه جنگ یمن بهرهبرداری کنند، اما آنچه که در حدیده اتفاق افتاد تمام خوشبینی آنها را نسبت به توانمندیشان برای معادلات جنگ یمن نقش بر آب کرد و به طور شگفتآوری برای بار دیگر آنها نه تنها شکست بزرگی را تجربه کردند بلکه از لحاظ سیاسی و بینالمللی نیز در موقعیت دشوارتری قرار گرفتند. چراکه جایگاه جغرافیایی و موقعیت اقتصادی بندر الحدیده به گونهای است که اجرای عملیات نظامی در آن توانست به یک موضوع مهم منطقهای تبدیل و قابلیتهای دفاعی و ظرفیتهای بازدارندگی مردم یمن را به خوبی به نمایش بگذارد. باید توجه داشت که بندر الحدیده از موقعیت استراتژیکی برخوردار است؛ در واقع، الحدیده به عنوان گلوگاهی برای مردم یمن محسوب می شود که آنها از طریق آن میتوانند به صورت نسبی محاصره فراگیر عربستان سعودی علیه خود را بشکنند. این بدان معناست که بسیاری از کمکهای انسان دوستانه و بشردوستانه از سراسر جهان که تحت نظارت سازمان ملل و نهادهای بین المللی قرار دارد، از طریق الحدیده به دست مردم یمن میرسد و لذا سعودیها به علت عدم تسلط بر الحدیده نمیتوانند مانع از دستیابی مردم یمن به این کمکها شوند.
برهمین اساس، پر واضح است که الحدیده به عنوان محل تنفس مردم محاصره شده یمن محسوب میشود و همین مسأله موجب شده تا خشم سعودیها و متحدان آنها برانگیخته شود. به همین دلیل است که عربستان سعودی و امارات متحده عربی به صورت مشترک حملات پردامنه خود به الحدیده را کلید زدند تا این گلوگاه و این گذرگاه کمک رسانی را بر مردم یمن مسدود سازند.
این در حالی است که طی این عملیات، نیروهای مسلح عربستان و امارات و همچنین واحدهای نظامی فرانسه و آمریکا نه تنها در عرصه زمینی بلکه در عرصه دریایی و در عرصه نبردهای موشکی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت نیز ناکامیهای فراوانی را متحمل شدند. از جمله نشانههای روشن فرو رفتن امارات و عربستان به عمق این باتلاق سه ساله به کارگیری سازمان ملل در این عرصه برای ایجاد نقش میانجیگری بود. شاید طی مدت سه سال گذشته هیچ گاه سازمان ملل و شخص دبیر کل آن و همچنین فرستاده ویژه این سازمان به اندازه چند هفته گذشته در عرصه یمن نقشآفرینی نکرده بودند. درواقع ماموریت آنها از جانب مقامات سعودی و همچنین مقامات غربی آن بود که آنچه را که در عملیات اشغال الحدیده تحقق نیافته بود از طریق سازمان ملل محقق کنند.
کوشش سازمان ملل بر این بود که تحت عنوان واگذاری نظارت این سازمان بر بندر الحدیده، تسلط جنبش انصارالله و نیروهای مردمی یمن بر این بندر پایان یابد و در عرصه عمل این بندر ابتدا به نیروهای بینالمللی و سپس به عربستان و امارات واگذار شود. البته این موضوع تنها یک بخش از فعالیتهای سازمان ملل برای همکاری با ریاض و ابوظبی تلقی میشود چرا که بخش دیگر کوششهای این سازمان آن بود تا با عنوان نظارت بر بندر الحدیده محاصره سه ساله این کشور را به طور جدیتری عملی ساخته و از این طریق، مقدمات لازم برای امتیازگیری از مردم یمن و اجرای یک سلسله برنامههای سیاسی و نظامی مورد نظر ارتجاع عربی را فراهم کند.
در حال حاضر با توجه به شرایط موجود و معادلات حاکم بر صحنه نبرد، میتوان گفت که عربستان و امارات هیچ راه دیگری برای رهایی از بن بست موجود پیش پای خود ندارند و با توجه به انسجام داخلی موجود در یمن و همچنین قابلیتهای نظامی و سیاسی جنبش انصارالله ناگزیر خواهند بود تا لااقل در مرحله نخست به بخشی از خواستههای مردم یمن تن دردهند. البته دنیای غرب تلاش دارد تا از طریق انواع فشارها به همپیمانان انصارالله در منطقه و همچنین ایفای انواع حمایتها از ارتجاع عربی از تحقق پیروزی نهایی مردم یمن جلوگیری کند.
همچنین در جنگ یمن به رغم مفاد منشور سازمان ملل متحد مبنی بر کمکرسانی به کشوری که مورد اشغال قرار گرفته و برخلاف دیگر معاهدات بینالمللی که کمک به متجاوز را محکوم میداند، دولتهای اروپایی نه تنها از فروش انواع سلاحهای پیشرفته به عربستان خودداری نکردند بلکه در این عرصه بیش از گذشته به فروش مقادیر قابل ملاحظهای از تسلیحات پیشرفته به عربستان مبادرت کردند. این در حالی است که عربستان بر اساس دیدگاه کارشناسان حقوقی و بینالمللی در سه عرصه نسلکشی، پاکسازی قومی و جنایات بزرگ جنگی متهم اصلی است و طبیعتا در چنین شرایطی ضروری است تا دیگر دولتهای منطقه در مذاکرات دوجانبه و چند جانبه به این موضوع مهم بپردازند.
کارشناس مسائل خاورمیانه*
0 Comments