جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
ابعاد و زمینه های بازگشت جنگ سرد
شعیب بهمن/ کارشناس مسائل بینالملل
باید توجه داشت آنچه بین روسیه و آمریکا یا روسیه و ناتو در حال شکلگیری است حاکی از فضای جنگ سرد نیست، بلکه نوعی رقابت تسلیحاتی است. به این معنا که هر دو طرف یعنی هم روس ها و هم آمریکا یا ناتو در تلاش هستند تا از طریق دستیابی به آخرین تسلیحات و تجهیزات پیشرفته، قدرت خودشان را به رخ طرف مقابل بکشند. همچنانکه مشاهده میکنیم بعد از برگزاری بزرگترین مانور نظامی در تاریخ روسیه به فاصله کوتاهی بزرگترین مانور نظامی تاریخ ناتو نیز انجام میگیرد یا آمریکاییها اعلام میکنند که از معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای میان برد خارج میشوند.
دلیل اصلی چنین اقداماتی، رقابتهایی است که همچنان میان طرفین پابرجا می باشد. اما این رقابتها الزاما به معنای شروع یک جنگ سرد جدید نیست، بلکه میتواند به یک رقابت تسلیحاتی یا جنگ اطلاعاتی تبدیل شود. کما اینکه به نظر میرسد آمریکا چنین طرحی را از مدت ها قبل در نظر داشت؛ یعنی مشابه طرحی که ریگان در اواخر دوره اتحاد جماهیر شوروی تحت عنوان جنگ ستارگان مطرح و شوروی وارد یک رقابت تسلیحاتی گسترده کرد اکنون توسط کاخ سفید در حال دنبال شدن است. هدف واشنگتن نیز این است که تا حد زیادی امکانات اقتصادی روسیه را صرف مسائل تسلیحاتی کند تا بدین ترتیب مسکو امکان مانور دیگری نداشته باشد و از داخل نیز دچار فروپاشی شود. لذا میتوان گفت که سیاست قدیمی جنگ ستارگان در دوره ریگان که اکنون توسط کاخ سفید در حال احیا شدن است و همچنین خروج آمریکا از معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای میان برد حکایت از آن دارد که واشنگتن برنامه گستردهای را با هدف تشدید رقابت تسلیحاتی میان آمریکا و روسیه دنبال میکند.
در این میان باید توجه داشت مفهمومی که برای جنگ سرد در عرصه روابط بینالملل شناخته شده، دارای ویژگیهای خاصی است. در شرایط فعلی اگر بخواهیم این مسئله را از لحاظ مفهومی مورد بررسی قرار دهیم متوجه میشویم که شرایط کنونی تفاوتهای جدی با مفهومی دارد که از آن به عنوان جنگ سرد یاد میشود. چراکه در وهله نخست نظام بینالملل همانند دوره جنگ سرد نیست و نظام فعلی نسبت به نظام دوران جنگ سرد کاملا متفاوت است. در دوران معروف به جنگ سرد، عملا دو ابرقدرت در سطح بینالملل به نامهای شوروی و آمریکا حضور داشتند و سایر کشورها در حوزه قدرت این دو ابرقدرت نمیگنجیدند و توان رقابت با آنها را نیز نداشتند. لذا یکی از مشخصههای جنگ سرد وجود دو ابرقدرت در سطح نظام بینالملل است. اما در شرایط فعلی، عملا شاهد حضور دو ابرقدرت نیستیم؛ چرا که هژمونی آمریکا طی سالهای گذشته به شدت افول کرده و نمیتوان ایالات متحده امروز را به عنوان یک قدرت بلامنازع در سطح نظام بینالملل مورد شناسایی قرار داد. از طرف دیگر روسیه نیز در قد و قامت یک ابرقدرت در سطح نظام بینالملل نیست.
بنابراین شرایط فعلی با شرایطی که در جنگ سرد شکل گرفت، کاملا متفاوت است. بهویژه که در حال حاضر در کنار روسیه و آمریکا، مجموعه کشورهای دیگری نیز حضور دارند که آنها هم تاثیرگذاری زیادی بر روندهای حاکم بر نظام بینالملل دارند. به عنوان مثال امروز نمیتوان نقش چین را به عنوان یک قدرت بزرگ در سطح بینالملل نادیده گرفت. همچنین نمیتوان از نقش اتحادیه اروپا به عنوان مجموعهای از کشورهای همسو و همگرا در سطح نظام بینالمللی عبور کرد.
در نتیجه، در جهان فعلی، رقابت صرفا میان دو ابرقدرت نیست. ضمن اینکه نظام بینالملل شاهد وجود چندین قدرت به صورت همزمان است که هیچ یک توان مستولی شدن بر دیگری را ندارد. نکته دیگر اینکه در مفهوم جنگ سرد، یک مفهوم ایدئولوژیک نیز در پشت سر رقابتهای ژئوپلیتیک آن قرار داشت. یعنی در آن مقطع، نبرد دو عقیده کمونیستی با کاپیتالیستی یا لیبرالیستی را شاهد بودیم. این در حالی است که امروز آن جنگ عقیدتی نیز وجود ندارد که بخواهد موجب ایجاد بلوکبندیهای جدید در سطح بینالمللی شود. بنابراین فقدان ایدئولوژی نیز مانع از بلوکبندی کشورها میشود و به همین دلیل ما نمیتوانیم از مفهوم جنگ سرد در روابط فعلی روسیه و آمریکا استفاده کنیم. شاید بهتر باشد برای به تصویر کشیدن این رابطه از مفهوم صلح سرد استفاده کرد؛ به این معنا که دو کشور با یکدیگر روابطی دارند که ناگزیر هستند در برخی حوزهها با هم همکاری کنند ولی در عین حال اختلافات و رقابتهای ژئوپلیتیکی و استراتژیکی میان روسیه و آمریکا همچنان پابرجا باقی خواهد ماند.
0 Comments