جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
ریشهها و پیامدهای راهبردی اعتراضات در سرزمینهای اشغالی
اخیرا، بیش از 100 هزار نفر در تلآویو، حیفا و قدس اشغالی در اعتراض به «اصلاحات قضایی» که اختیارات دیوان عالی را کاهش میدهد، دست به تظاهرات گسترده زده و خواستار برکناری نتانیاهو از قدرت شدهاند. همه احزاب و جریانهای مخالف نتانیاهو و اعضای کابینه هم در این تظاهرات حضور داشتند.
برای نخستین بار بیش از ۳۰۰ خاخام آمریکایی که تا پیش از این از مدافعان رژیم اسرائیل بودند، کلیه تماسهای خود با اعضای کابینه جدید را قطع کردهاند؛ این مسئله میتواند روند رویگردانی جامعه یهودیان آمریکایی از رژیم اسرائیل را هموار نماید.
هرتزوگ رئیس رژیمصهیونیستی با صدور بیانیهای هشداری بر این مبنی داده است که «اختلاف داخلی، اسرائیل و ملت ما را تکه تکه خواهد کرد».
برخلاف دورههای قبل، اعتراضات کنونی از ماهیت «گفتمانی» و «درونساختاری» برخوردار است؛ این بار دو جریان راست افراطی و سکولارها در مقابل یکدیگر صفآرایی کردهاند. استمرار چنین وضعیتی، چشمانداز خطرناکی در پیشروی رژیمصهیونیستی قرار داده است.
دلایل بحرانیشدن رژیم صهیونیستی
در خصوص چرایی وضعیت چالشبرانگیزی که در رژیمصهیونیستی به وجود آمده است، به طور خلاصه، دو دسته عوامل «پیدا و ظاهری» و «پنهان و واقعی» قابل شناسایی است:
بازگشت نتانیاهو به قدرت و تشکیل «تندروترین کابینه تاریخ رژیمصهیونیستی» در رأس عوامل ظاهری اتفاقات اخیر در سرزمینهای اشغالی قرار دارد.
نتانیاهو که برای باقی ماندن در قدرت دست به هر کاری میزند، بهدنبال تصویب قوانین و اصلاحاتی برای تغییر سیستم قضایی، الحاق کرانه باختری، گسترش شهرکهای صهیونیستنشین و باز گذاشتن دست نظامیان برای انجام عملیات تروریستی علیه فلسطینیان است.
اما علل واقعی اعتراضات کنونی را باید در ابعاد و دامنه وسیعتری جستجو کرد؛ عللی که زمینههای سیاسی، اجتماعی و … آن پیش از این و در دورههای قبلی شکل گرفته و در سالهای اخیر خود را در قالب ظهور کابینههای ضعیف، ناموفق، فاشیستی و روی کار آمدن عناصری که جز ترور و خشونت چیز دیگری نمیشناسند، نشان داده و میدهد.
امروز حضور مجدد عنصر جنگطلبی مانند نتانیاهو بر اریکه قدرت در رژیمصهیونیستی به جای اینکه باعث ترس و احتیاط دشمنان این رژیم گردد، به گسترش سایه وحشت از «جنگ داخلی» و «فروپاشی» در بین اتباع این رژیم منجر شده است.
اگر حضور سیاستمدارانی مانند نتانیاهو در دهههای قبل، نقطه قوت برای رژیمصهیونیستی و دوام آن محسوب میشد، امروز برعکس، به «نقطه ضعف» و «پاشنه آشیل» موجودیت سیاسی این رژیم تبدیل شده است.
بیجهت نیست که نفتالی بنت نخستوزیر سابق رژیمصهیونیستی در نامه 27 صفحهای خود به ساکنان اراضی اشغالی به صورت واضح اعتراف میکند که «با بازگشت مجدد نتانیاهو به نخست وزیری ممکن است همه چیز را از دست بدهیم. اسرائیل در خطر واقعی بازگشت به هرجومرج، روزهای پر تنش، ضعف در برابر حماس، فلج شدن در نبود بودجه و متوقف شدن شدید مسائل و امور است. مردم اسرائیل هرگز نتوانستهاند طی بیش از ۸۰ سال یک کشور مستقل و یکپارچه یهودی را حفظ کنند. کشور اسرائیل اکنون در ۷۵ سالگی خود قرار دارد و این بار باید موفق شویم!»
پیامدهای راهبردی
استمرار وضعیت موجود، «پیامدهای فاجعهباری» برای رژیمصهیونیستی در پی دارد که به برخی از مهمترین آنها اشاره میشود:
یک؛ «سیاست و قدرت» در رژیمصهیونیستی بهطور روزافزونی ماهیت کاملاً فاشیستی پیدا کرده است؛ این وضعیت قطعاً به عاملی مهم برای تحریک گسلهای نیمهخاموش سیاسی، امنیتی، هویتی، اجتماعی و اقتصادی در درون سرزمینهای اشغالی و گسترش درگیری با گروههای مقاومت فلسطینی منتهی خواهد شد.
دو؛ وضعیت موجود در حوزه سیاست خارجی بر مناسبات این رژیم با دولتهای دوست و متحد و همچنین سازمانهای بینالمللی اثر خواهد گذاشت.
قطعنامه اخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد با 87 رأی موافق درباره درخواست تفسیر دادگاه لاهه درباره اشغالگری رژیمصهیونیستی، بهخوبی نشان میدهد تلآویو درحال از دست دادن حمایت خود در این نهاد مهم بینالمللی است.
سه؛ تشدید اختلافات درونی بین احزاب و جریانهای مختلف سیاسی – مذهبی حتی در درون کنست که از ترکیبی نامتوازن متشکل از افراد و احزاب همجنسباز، مذهبیهای تندرو و … تشکیل شده است، از پیامدهای دیگر در این زمینه است.
رژیمصهیونیستی هماکنون بر اثر بحرانهای پیچیده گفتمانی، هویتی، سیاسی، امنیتی و … با شکافی بهمراتب بزرگتر از قبل مواجه است که جامعه صهیونیستی را به سمت یک «درگیری بزرگ» سوق میدهد که ضمن از بین بردن وحدت نظر و عمل، مخالفان این رژیم در فلسطین اشغالی، منطقه و بینالملل را هم تقویت میکند.
چهار؛ اوضاع آشفته کنونی، بر روی توافق ابراهیم و روند علنیسازی روابط این رژیم با برخی دولتهای عربی اثر خواهد گذاشت. در کنار مؤلفههای مختلف اقتصادی، تجاری، سیاسی و …، « تأمین امنیت»، یکی از عناصر مؤثر و تعیینکننده در علنیسازی روابط خارجی برخی دولتهای عربی با رژیمصهیونیستی بوده است.
طبیعی است، رژیمی که از درون دچار چنین وضعیت متشنجی گردیده که حتی در تأمین امنیت خود هم با مشکل و آسیب مواجه شده است، قطعاً نمیتواند در تأمین امنیت دیگران نقشآفرین باشد. این مسئله به تدریج در محاسبات دولتهای عربی که به سمت عادیسازی رفتهاند اثر خواهد گذاشت.
سخن پایانی
هفتهها و ماههای آتی برای رژیمصهیونیستی پرتنش خواهد بود و چه بسا به فروپاشی دولت نتانیاهو و بهتعبیر روزنامه جروزالم پست به «جنگ داخلی و انقلاب در اسرائیل» منجر شود. هر اتفاقی که بیفتد، تقابل گفتمانی بین جریانهای داخلی ادامه خواهد یافت و بیشازپیش بر عمق و دامنه بحرانهای درهمتنیده سیاسی، امنیتی و اجتماعی در سرزمینهای اشغالی افزوده خواهد شد.
حتی اگر اعتراضات هفتههای اخیر دیر یا زود با کنارهگیری نتانیاهو از قدرت متوقف شود، رژیمصهیونیستی قطعاً به شرایط قبل از این اعتراضات بازنخواهد گشت. مشکلات و بحرانهای ساختاری رژیمصهیونیستی چنان ابعاد گسترده و عمیقی پیدا کرده است که هر از گاهی خود را نشان داده و این رژیم را عملاً در وضعیت «انتحار» و «خودویرانگری» قرار داده است.
0 Comments