معادلات پیچیده اسرا
اساسا پروژه جنگ دوم قرهباغ نه برای آزادی قرهباغ، بلکه بهعنوان پوششی برای اجرای «دالان تورانی ناتو» بود که تاکنون ناکام مانده است؛ اما پیش از تبیین ماهیت این دالان، ذکر این نکته ضروری است که به کاربردن واژه مجعول «کریدور زنگزور» به جای «دالان تورانی ناتو» از منظر تاریخی، سیاسی و حقوقی اشتباه است، چرا که واژه دالان زنگزور یا بهعبارت دقیقتر واژه جعلی «زنگزور غربی» به استان سیونیک در جنوب ارمنستان که مرز ایران و ارمنستان را تشکیل میدهد، اطلاق میشود.
در واقع این واژه در بطن خود ادعای ارضی علیه استان سیونیک ارمنستان را دارد که بهمعنای خدشه به تمامیت ارضی این کشور و نقض ماده 4 منشور سازمان ملل است.
از منظر غرب، روسیه، چین و ایران سه دشمن اصلی ناتو هستند و ائتلاف آنها بهمعنای ایجاد نظم نوین منطقهای علیه غرب است. از آنجا که منطقه قفقاز و آسیای مرکزی به عنوان هارتلند زمین، تنها منطقهای است که با این سه کشور مشترک است، بنابراین مستعدترین کانون جغرافیایی برای ضربه زدن به ایران، روسیه و چین محسوب میشود و موتور محرکه این کانون، ترویج ایده پانترکیسم و پان تورانیسم است.
قرار است در این فرایند ایده «پانترکیسم» مانند ایده «نازیسم» و «دالان تورانی» آن مانند «دالان دانزیک هیتلر» در قبل از جنگ جهانی دوم برای تغییرات ژئوپلیتیکی ایفای نقش کندو در چهار محور زیر، ضرباتی متوجه سه کشور مذکور بنماید.
در صورتی که باکو، آنکارا و ناتو واقعا در صدد اجرای توطئه «دالان تورانی ناتو» از طریق دست اندازی به سیونیک نباشند، بهترین راهکار عبور این مسیر در نقطه مرزی زنگیلان و نخجوان با ارمنستان از درون خاک ایران است که یادداشت تفاهم آن اسفند 1400 به امضای تهران و باکو رسیده است.
ایران در سه دهه اخیر مسیر اصلی (نه مسیر جایگزین) اتصال خاک جمهوری آذربایجان به نخجوان، اتصال ترکیه به جمهوری آذربایجان و همچنین ارتباط ارمنستان با خارج بوده است.
همین نقش محوری ایران، با هدف تضمین صلح پایدار میان باکو، ایروان و آنکارا، اکنون نیز میتواند از طریق تداوم جاده زنگیلان به نخجوان از خاک ایران، تقویت شود، ضمن اینکه این امکان وجود دارد که خطوط (صرفا) مواصلاتی دیگری میان جمهوری آذربایجان با نخجوان از طریق قازاخ (که دارای جاده به ایروان و شمال نخجوان است)، ایجاد شود؛ با وجود چنین راهکارهایی، اصرار باکو و آنکارا بر گذر کریدور از جنوب ارمنستان، کوبیدن بر طبل «دالان تورانی ناتو» خواهد بود که نه ماهیت ترانزیتی و تجاری، بلکه ماهیت سیاسی، امنیتی و نظامی، ژئوپلیتیکی و مبتنی بر ادعای ارضی دارد و با مخالفت و واکنش شدید برخی کشورها به ویژه ایران و روسیه مواجه خواهد شد.
طبیعتا با منطق باکو -آنکارا، ایران نیز میتواند درخواست ایجاد دالان از منطقه قرهسو به ایروان را داشته باشد تا دسترسی ایران به ایروان از نقطه مرزی از حدود 400 کیلومتر به کمتر از 50 کیلومتر کاهش یابد به ویژه اینکه قرهسو تا 90سال پیش بخشی از ایران بوده است.
اصرار باکو و آنکارا بر «دالان تورانی ناتو» نهتنها به تحقق این دالان منجر نخواهد شد، بلکه با ایجاد واگرایی منطقهای و بهدلیل اتکاء بر قومگرایی، آینده قرهباغ را مبهمتر، اختلافات داخلی در حاکمیت علیاف را تشدید و نارضایتی و گسلهای قومی در جمهوری آذربایجان را فعالتر خواهد ساخت، ضمن اینکه این موضوع میتواند به پاشنه آشیل دولت حزب عدالت و توسعه در انتخابات ژوئن 2023 در برابر ائتلاف شش گانه و ائتلاف کردها و علوی ها، تبدیل شود.
ترس من اینه که اگه جلوی ایجاد این دالان گرفته بشه، فشار ناتو و ترکیه و قفقاز برای گشودن راهی به آسیای میانه روی ایران مضاعف بشه