جدیدترین مطالب

أحدث المقالات

تحلیلی بر مذاکرات ایران و عربستان

دور پنجم مذاکرات که اخیراً که انجام شد، در مقایسه با گفتگوهای قبلی چند تفاوت عمده داشت:
الف) گفتگوها در یک «فضای مثبت و آرام» برگزار شد. این درحالی است که مذاکرات قبلی متأثر از تحولات منطقهای از جمله جنگ یمن و تحولات داخلی عربستان بهویژه اقدامات ضدشیعی رهبران سعودی، در یک فضای کاملاً سرد و ناامیدکننده برگزار شده بود.
ب) دور پنجم گفتگوها نسبت به دورهای قبلی در سطحی بالاتر و با حضور «مسئولان ارشد امنیتی» دو کشور برگزار شد. مشاور معاون شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران و رئیس سرویس اطلاعاتی سعودی، بهعنوان نمایندگان تامالاختیار دو کشور در جلسات شرکت داشتند. مصطفی الکاظمی نخستوزیر عراق نیز در جلسه شرکت داشت.
ج) برخلاف مذاکرات قبلی که عمدتاً بحث بر سر تحولات جاری بهویژه درباره جنگ یمن بود، در دور جدید «چشمانداز روشنتری نسبت به از سرگیری روابط» و بازگشایی مراکز کنسولی و دیپلماتیک ترسیم شد.
د) در این دور از گفتگوها تغییر موضع و «نرمش عربستان» در خصوص بهبود هرچه سریعتر روابط دوجانبه و نیل به تفاهم سیاسی و بازگشایی مراکز دیپلماتیک کاملاً مشهود بود.
مشخصه اصلی دور پنجم گفتگوها پایان بخشی به مباحث امنیتی و تاکید بر مذاکرات فنی و دیپلماتیک بود. بهبود روابط با ایران میتواند در گام اول باعث «گشایشهای امنیتی» در منطقه شود، از جمله در پرونده یمن که عملاً به باتلاقی عمیق برای سعودیها تبدیل شده است؛ ضمن اینکه در سطح مناسبات دوجانبه نیز از طریق گسترش همکاریهای امنیتی، سیاسی، اقتصادی، تجاری و… فرصتهای خوبی را پیشروی دو کشور قرار میدهد.
در این زمینه توجه به دو نکته حائز اهمیت است:
نخست آنکه، جهتگیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب تاکنون در قبال عربستان سعودی با یک سیر «معقول، منطقی و واقعبینانه» همراه با «ثبات رأی» در جهت حفظ، ارتقاء و تقویت روابط و همکاریهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و… همراه بوده که البته در موارد نادری روابط با برخی حرکتهای خودسرانه مواجه شده است.
این درحالی است که در نقطه مقابل، عربستان نهتنها از ثبات رأی لازم در این زمینه برخوردار نبوده، بلکه در مقاطع مختلف با اقدامات تحریکآمیز از جمله کشتار حجاج ایرانی در سال 1366 در منا، خشونت و تبعیض علیه شیعیان عربستان، نقض خطوط قرمز امنیتی و سیاسی ایران در منطقه، تلاش برای فتنهانگیزی در داخل ایران و همراهی با آمریکا و رژیم صهیونیستی در زمینه اقدامات ضدایرانی (تحریم، ترور و…)، به سمت قطع مناسبات دیپلماتیک و دوجانبه نیز حرکت کرده است.
دقیقترین تعبیری که میتوان با آن روابط تهران – ریاض در بیش از 90 سال اخیر (قبل و بعد از انقلاب اسلامی) را مورد ارزیابی قرار داد، این است که روابطدو کشور عمدتاً شاهد «دوستیها و همکاریهای گذرا و خصومتها و تنشهای ماندگار» بوده است.
در تخریب و تضعیف روابط دوجانبه نیز عوامل متعددی دخیل بوده که ناشی از سه دسته متغیرهای داخلی، منطقهای و بینالمللی بوده است. به موارد مذکور باید مسائل بنیادین (اختلاف بر سر نگاه به رهبری جهان اسلام، رقابت شیعی – سنی و تنشهای ایدئولوژیک) و اختلافات مرتبط با تحولات منطقه را نیز اضافه نمود.
دوم آنکه، اگرچه اختلافات دو کشور از یک وضعیت پیچیده، چندلایه و عمیق برخوردار است، اما قابل برطرف شدن است؛ به شرطی که رهبران سعودی از «اراده و انگیزه» لازم همراه با «حسن نیت» و استقلال عمل برخوردار باشند. عربستان سعودی نباید از عناصر و بازیگرانی که در منطقه و بینالملل، احیای روابط عربستان با ایران را به نفع خود نمیبینند غافل شود؛ رژیم صهیونیستی در رأس بازیگران و عناصر مذکور قرار داشته و از هر طریقی به دنبال «سنگاندازی» و مانعتراشی در مسیر بهبود روابط دو کشور است.
رفتارهای منفعتگرایانه و کاسبکارانه آمریکا از یک طرف و افزایش آسیبپذیری امنیتی برخی رژیمها و شرکای منطقهای ریاض که باعث تضعیف عربستان شده است از سوی دیگر، سبب شده تا ریاض توسل به ترتیبات منطقهای به ویژه گفتگو با ایران را، چارهای برای حل و فصل مشکلات داخلی و منطقهای خود ببیند.
جمهوری اسلامی ایران هم نشان داده است برای رفع مشکلات کشورهایی که اعتمادسازی کنند و حسننیت نشان دهند، تلاش مؤثری انجام میدهد. ایران برخلاف دیدگاههای حاکم بر برخی محافل سیاسی و رسانهای منطقه و بینالملل، یک دولت «صلحطلب» است و از هرگونه گفتگو که «نتیجهمحور» بوده و منجر به تامین ثبات و امنیت منطقهای شود با حفظ خطوط قرمز خود، استقبال کرده و پیشقدم میشود.
نکته پایانی اینکه انتظار میرود عربستان از «فرصت منحصربهفردی» که با گفتگو و تعامل با جمهوری اسلامی ایران به وجود آمده است، استفاده کند. چراکه باب گفتگو و مصالحه برای همیشه باز نیست و طولانی کردن روند مذاکرات به امید بهرهبرداریهای سیاسی و امنیتی دربردارنده منافع مشترک نخواهد بود.
0 Comments