أحدث المقالات

ببینید | این پایگاه نظامی اسرائیل مبدا حمله به ساختمان کنسولگری ایران بود

پایگاه نظامی امنیتی جاسوسی نواتیم اسرائیل یکی از چند هدف مشروع نیروهای انقلاب اسلامی در عملیات «وعده صادق» بود که با خسارات جدی مواجه شد. این پایگاه آشیانه مهم‌ترین پرنده‌های تحت مالکیت اسرائیل از جمله F35،هرکولس C130 و هواپیماهای تجاری و دولتی از جمله بویینگ 707 است. نواتیم در جنوب اسرائیل با فاصله 1100 کیلومتری از خاک ایران قرار دارد. پایگاهی است که مبدا حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق بود. منبع: دانشجو

Loading

دو روی سکه تقویت همکاری‌های نظامی – امنیتی انگلیس و هند

شورای راهبردی آنلاین – یادداشت: خبر توافق افزایش همکاری‌های نظامی میان انگلیس و هند به یکی از موضوعات مهم نظام بین‌الملل تبدیل شده است؛ توافقی که به گفته بوریس جانسون، نخست وزیر بریتانیا، با هدف توسعه همکاری‌های امنیتی و دفاعی و در جهت به‌اصطلاح صلح و ارتقاء امنیت جهانی صورت می‌پذیرد. حسین سیاحی- پژوهشگر مسائل بین‌الملل

این توافق که به تایید نارندرا مودی، نخست وزیر هند نیز رسیده است، پنج حوزه زمین، دریا، هوا، فضا و موضوعات سایبری را دربرمی‌گیرد و در باب موضوعات امنیتی نیز، پشتیبانی از طراحی و ساخت جنگنده‌های جدید هندی، توسعه زیردریایی‌ها و همچنین فناوری‌های جدید شناسایی و پاسخ دهی به تهدیدات موجود در منطقه اقیانوس هند را شامل می‌شود. دراین رابطه، جانسون معتقد است که جهان امروز با افزایش تهدیدات ناشی از “دولت‌های اقتدارگرا” مواجه است؛ موضوعی که اظهار آن پس از اعلام چنین توافقی، می‌تواند اشاره‌ای به دو کشور چین و پاکستان باشد.

اما فارغ از آمادگی نسبی چین برای واکنش متقابل به این توافق، پیامدهای آن برای پاکستان نیز بسیار حائز اهمیت است. عمران خان، نخست وزیر سابق این کشور قبل از برکناری از سمت خود، اعلام کرده بود که یک کشور قدرتمند به دلیل سفر وی به مسکو و دیدارش با ولادیمیر پوتین، از اسلام آباد عصبانی بوده و به همین دلیل از متحد خود، هند حمایت می‌کند. به نظر می‌رسد که کشور قدرتمند مدنظر عمران‌خان، انگلیس است. به این ترتیب، موضوع توافق میان هند و انگلیس می‌تواند بر استنباط اسلام‌آباد نسبت به حمایت لندن از دهلی بسیار موثر باشد و این کشور را ملزم به محاسبه تبعات راهبردی احتمالی و اقدام متقابل کند.

علیرغم روابط نزدیک هند با اتحاد جماهیر شوروی تا سال 1991 میلادی، پاکستان یکی از متحدان سنتی اردوگاه غرب در دوران جنگ سرد بود. البته روابط نزدیک پاکستان با کشورهای بلوک غرب مانع از آن نشد که ایالات متحده آمریکا پس از جنگ سرد و در دورانی که خود را تنها ابرقدرت جهان می‌دانست یک دوقطبی در شبه قاره هند به وجود آورد. ایجاد توازن هسته‌ای میان دو کشور نمونه‌ای از موازنه قوایی است که واشنگتن در جهت برقراری ثبات منطقه‌ای میان هند و پاکستان بوجود آورد، اما این اقدام نیز نتوانست تنش‌های میان دو کشور را به میزان قابل توجهی کاهش دهد و همواره روابط میان دو کشور تنش‌ها و منازعات بسیاری را تجربه کرده است. همچنانکه رقابت تسلیحاتی و افزایش توان نظامی دو کشور را باید در راستای برنامه بازدارندگی آنها در قبال یکدیگر درنظر گرفت. به طور مثال، خرید جنگنده‌های رافال فرانسوی از سوی هند با خرید جنگنده‌های چینی از سوی پاکستان پاسخ داده شد، اگرچه این پاسخ شاید چندان مناسب و کافی نبود اما نشان از جدیت پاکستان در حفظ توازن بازدارندگی نظامی در برابر هند دارد. اما اکنون، فارغ از رقابت تسلیحاتی جاری، توافق نامه امنیتی میان انگلیس و هند، چه تبعاتی برای پاکستان خواهد داشت؟

روشن است که ورود انگلیس به یک توافق نامه دفاعی-امنیتی با هند و پشتیبانی از برنامه ساخت و تولید جنگنده‌های هندی می‌تواند برای اسلام‌آباد امنیت‌زدا باشد. اگرچه خود پاکستان نیز برنامه‌ تولید جنگنده‌های بومی را دنبال می‌کند اما بنظر می‌رسد تکنولوژی و زیرساخت‌های هند در این مورد، دست بالا را خواهند داشت. اما در این میان دو دلیل وجود دارد که می‌تواند نگرانی‌های پاکستان را کاهش دهد. نخست اینکه، علیرغم برتری هند، پاکستان نباید خیلی نگران قدرت گرفتن دهلی نو در زمینه تسلیحات نظامی باشد، زیرا به موازات حمایت نظامی هند توسط غرب به‌ویژه انگلیس، چین نیز درصدد افزایش توان نظامی خود در مرزهای مورد مناقشه با هند خواهد بود و رابطه نزدیک پکن با اسلام‌آباد نیز می‌تواند چالشی اساسی را پیش روی دهلی بگذارد. علاوه بر این، نزدیکی انگلیس به هند صرفا با هدف مثابله با پاکستان دنبال نشده و به نظر می‌رسد لندن اهداف بزرگتری را دنبال می‌نماید. انگلیس در دوران پسابرگزیت به‌ویژه در بعد اقتصادی، به دنبال استفاده از ظرفیت‌های آسیاست. در بعد امنیتی نیز، این کشور با نزدیک شدن به هند، سیاست دور ساختن هند از روسیه و همچنین کشاندن هرچه بیشتر این کشور به ائتلاف مهار چین را دنبال می‌کند.

 

دو روی سکه

در مجموع می‌توان چنین استنباط کرد که این توافق نامه دو وجه متفاوت داشته باشد. از یک طرف، پیامدهای جبران‌ناپذیر چنین توافق‌نامه‌ای، کمتر متوجه پاکستان خواهد بود و همانطور که ذکر گردید نزدیکی غرب و بخصوص انگلیس به هند با هدف نزدیک کردن هرچه بیشتر این کشور به اردوگاه غرب با هدف کاهش وابستگی نظامی و انرژی هند به روسیه و همچنین افزایش مشارکت امنیتی این کشور در مناسباتی نظیر پیمان کواد به منظور مهار و مقابله با تهدیدات چین خواهد بود. در عین حال افزایش آمادگی هند برای مشارکت در طرح‌های مقابله با چین در منطقه ایندو-پاسیفیک زمینه ساز تنش‌زدایی این کشور با پاکستان خواهد بود. به طوریکه هند با کاهش رقابت و نزاع با اسلام‌آباد، تمرکز استراتژیک و توان حداکثری خود را بر مقابله با چین متمرکز خواهد کرد. بدین سبب، با روی کارآمدن نواز شریف نخست وزیر جدید پاکستان، پالس‌های مثبتی میان دو کشور رد و بدل شده و دوطرف از بهبود روابط بعد از یک دوره تنش سخن گفته‌اند.

اما از طرف دیگر، این توافق می‌تواند سبب برهم خوردن موازنه قوا، افزایش رقابت تسلیحاتی میان هند و پاکستان و همچنین احتمال محاسبه اشتباه از سوی هرکدام از طرفین گردد. علاوه بر این قدرت گرفتن هند می‌تواند سبب نزدیکی بیش از پیش پاکستان به چین گردد؛ موضوعی که بنظر می‌رسد اردوگاه غرب تمایلی به آن ندارد و لندن و دهلی نیز در محاسبات خود آن را لحاظ کرده‌‌اند.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *