جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
چشمانداز انتخابات ریاستجمهوری در فرانسه
مرتضی مکی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی درباره وضعیت اقتصادی و سیاسی جامعه فرانسه در مقایسه با 5 سال گذشته که مکرون به عنوان جوانترین رئیسجمهور پنجمین دوره ریاست جمهوری این کشور به قدرت رسید، گفت: «شاید بتوان گفت در این مدت تغییری جدی در وضعیت اقتصادی و سیاسی فرانسه ایجاد نشده و همان مسائل و مشکلاتی که فرانسه در پنج سال پیش با آن روبرو بود، همچنان پیشروی مردم فرانسه است.»
وی با اشاره به اینکه مکرون با شعار اصلاحات اقتصادی و افزایش رشد اقتصادی در فرانسه به قدرت رسید، گفت: «شکاف اقتصادی و اجتماعی در جامعه فرانسه در یک دهه گذشته مهمترین پاشنه آشیل روسای جمهور سابق فرانسه و عامل مهم تکدورهای شدن ریاست جمهوری نیکولا سارکوزی و فرانسوا اولاند بود.»
به گفته این کارشناس، تصور بر این بود که مکرون نیز با توجه به ناتوانی در عمل به تحقق شعارهای خود، رئیسجمهور تکدورهای در جامعه فرانسه شود، اما تداوم بهم ریختگی صفآرایی سیاسی احزاب فرانسه در پنج سال گذشته باعث شده است که مکرون همچنان جدیترین نامزد ریاست جمهوری در این دوره از انتخابات باشد.
کارشناس مسائل اروپا در خصوص برهم ریختگی احزاب فرانسه در پنج سال گذشته، به حاشیه رفتن جریان چپ را مثال زد و ادامه داد: «این جریان عملا پایگاه اجتماعی خود را در میان طبقات متوسط و فقیر جامعه فرانسه از دست داده است.»
مکی تاکید کرد: «از موضوعات مهم و محوری منشور احزاب چپ، عدالت اجتماعی و کاهش شکاف اجتماعی و اقتصادی در فرانسه است، اما در عمل هر رئیسجمهور و دولت چپگرایی که در دو دهه گذشته در فرانسه به قدرت رسید، مجبور به کاهش برنامههای رفاهی و در پیش گرفتن سیاست اقتصاد رقابتی بوده است؛ آن هم با هدف کاهش کسری بودجه و بدهیهای دولت که از سال 2008 به بعد، فرانسه را نیز همچون دیگر کشورهای اروپایی در بحران مالی فرو برد و کاهش هزینههای دولتی به عنوان مهمترین برنامه برای کاهش کسری بودجه مدنظر قرار گرفت.»
وی درباره وضعیت جریان راست میانه نیز گفت که اگرچه این جریان وضعیت بهتری از جریان چپ دارد، ولی این احزاب نیز با چالشهای جدی مواجه هستند و همین چالشها باعث شده تا بخشی از پایگاه اجتماعی احزاب راست میانه به سمت احزاب راست افراطی گرایش پیدا کنند.
به گفته مکی، این مسائل منجر به آن شد که آنها موقعیت گذشته خود را از دست بدهند.
کارشناس مسائل اروپا پس از بررسی شرایط سیاسی احزاب راست و چپ میانه و تاثیر آن بر موقعیت مکرون توضیح داد: «وضعیت این احزاب باعث شد که چهرهای مانند امانوئل مکرون در سال 2017 به عنوان جریان میانه بتواند هم کاخ الیزه و هم اکثریت مجمع نمایندگان فرانسه را به دست بگیرد. در 5 سال گذشته، احزاب راست و چپ میانه نتوانستند از نقاط ضعف مکرون و دولت وی بهرهبرداری سیاسی و تبلیغاتی مناسب را برای بهبود شرایط سیاسی خود داشته باشند.»
مکی معتقد است که عوامل دیگری نیز باعث شد مکرون با وجود ناکامی در تحقق برنامههایش بتواند موقعیت خود را در عرصه سیاسی فرانسه حفظ کند.
وی توضیح داد: «کرونا و بحران اوکراین نیز از جمله عوامل داخلی و خارجی بوده است که مکرون به خوبی توانست از آن جهت حفظ برتری خود نسبت به دیگر نامزدهای ریاست جمهوری استفاده کند. این در حالی است که احزاب راست افراطی و چپ میانه با برنامههای دولت مکرون در جهت کنترل بیماری کرونا همراهی زیادی نکردند؛ آن هم در شرایطی که اکثریت مردم فرانسه از اقدامات دولت در جهت مقابله با کرونا و واکسیناسیون عمومی حمایت کردند.»
به گفته این کارشناس، احزاب راست افراطی و چهرههای شاخص آن مانند خانم مارین لوپن و اریک زمور تا چند ماه پیش موقعیت خوبی در عرصه سیاسی فرانسه داشتند؛ تا حدی که تصور میشد اریک زمور، ترامپ فرانسه شود. وی تاکید کرد که الگو و اسطوره چهرههایی مانند زمور و لوپن، ولادیمیر پوتین بود. زمور در سال 2019 در اظهارنظری گفته بود که فرانسه به یک پوتین قدرتمند نیاز دارد. این هواداری و همذاتپنداری جریان راست افراطی با پوتین، با حمله روسیه به اوکراین به پاشنه آشیل آنها تبدیل و باعث ریزش بخشی از آرای آنها شده است.
مکی در نهایت با اشاره به پیروزی قریب به یقین امانوئل مکرون در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، گفت: «به نظر نمیرسد حضور دوباره مکرون در الیزه، تغییر جدی در عرصه سیاست داخلی و خارجی این کشور ایجاد کند.»
وی ادامه داد: «با توجه به اینکه مکرون در پنج سال گذشته زیر سایه آنگلا مرکل در هدایت و رهبری اتحادیه اروپا فعالیت میکرد شاید با توجه به تغییرات سیاسی صورت گرفته در آلمان، مکرون موقعیت بهتری در اثرگذاری در روندهای سیاسی و اقتصادی اروپا در پنج سال آینده داشته باشد.»
این کارشناس توضیح داد: «با توجه به تغییرات در رویکردهای سیاسی و امنیتی که در اتحادیه اروپا پس از حمله روسیه به اوکراین انجام شده است، باید در پنج سال آینده منتظر تحولاتی در رویکردهای سیاسی و امنیتی این اتحادیه بود.»
وی در نهایت گفت: «آلمان پیش از این به سختی حاضر بود هزینههای نظامی خود را برای افزایش توان نظامی اتحادیه اروپا گسترش دهد، اما با حمله روسیه به اوکراین، آلمان نیز در موقعیت ناخواستهای قرار گرفته و چارهای جز تقویت همکاریهای نظامی میان کشورهای اروپایی برای مواجهه با تهدیدات امنیتی اروپا ندارد. این تغییر رویکردها باعث خواهد شد که آلمان و فرانسه با انگیزه و اراده جدیتری به دنبال ترتیبات امنیتی مستقل و در عین حال همکاری نزدیک با پیمان ناتو باشند.»
0 Comments