جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
نگاهی به موضع چین در قبال انصارالله/ دلیل صبوری پکن چیست؟
بیش از چهار ماه از حمله حماس به اسرائیل میگذرد و چین یکی از کشورهایی که اقتصادش تحتتأثیر درگیریها در دریای سرخ قرار گرفته؛ اما تاکنون به حوثیها حمله نظامی انجام نداده است. چرا چین با وجود ضررهای اقتصادی تاکنون در برابر حوثیها صبور بوده و چه گزینههایی در برابر چینیها در صورت استمرار وضع فعلی وجود دارد؟ گزارش خبرآنلاین را بخوانید.
نگرانی آمریکا از تقویت هستهای چین
چین نخستین نیروگاه هستهای خود را در سال 1991 بهرهبرداری کرد و اکنون پس از آمریکا و فرانسه، سومین کشور از نظر برنامه هستهای است. بیش از 4 درصد برق چین از نیروگاههای هستهای این کشور تامین میشود و از ظرفیتی نزدیک به 80 گیگاوات قابلیت تولید نیرو برخوردار است. چین برنامه هستهای خود را با محوریت فناوری فرانسوی، کانادایی و روسی توسعه داد و صادرات فناوری هستهای را بر مبنای توسعه راکتور هوآلونگوان که حقوق مالکیت فکری آن به خود چین تعلق دارد، آغاز کرد.
البته سابقه فعالیت هستهای چین به دهه 1960 باز میگردد؛ بهطوری که در سال 1964، چین پنجمین کشور دارای سلاح هستهای در سطح جهان بود و آخرین کشوری بود که معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای را پذیرفت. در همان سال، چین اولین بمب اتمی خود را که اورانیوم آن در تاسیسات لانژو، غنیسازی شده بود با موفقیت آزمایش کرد. در سال 1967 نیز چین موفق به آزمایش نخستین ابزار گرمایش هستهای شد.
اکنون چین قصد دارد تا سال 2050، ظرفیت تولید هستهای خود را به 554 گیگاوات افزایش دهد تا به تعهد خود در تحدید افزایش دمای جهان به زیر 1.5 درجه سانتیگراد نیز پایبند باشد. در نتیجه این مقدار توسعه ظرفیت، سهم انرژی هستهای از ترکیب انرژی در چین به 28 درصد افزایش خواهد یافت.
اما برنامه هستهای چین فقط به توسعه ظرفیت تولید نیروگاهی آن محدود نمیشود و بر اساس تصاویر ماهوارهای، این کشور از دو میدان سیلو موشک هستهای برخوردار است؛ میدان سیلو موشکی هامی و یومن. 120 سیلو در حال ساخت در یومن، 110 سیلو دیگر در هامی و سیلوهای بیشتری در مناطق دیگر. همچنین 250 سیلو موشکی در حال توسعه هستند که از مهمترین جنبههای نگرانی آمریکا در قبال برنامه هستهای چین است.
در واقع، چین در مقایسه با روسیه، سیلوهای بیشتری دارد و سیلوهای آن، بیش از نیمی از کل سیلوهای ایالات متحده قدرت دارد. به ویژه این تعداد سیلو اگر در کنار اصرار چندساله چین مبنی بر داشتن حداقل قدرت بازدارندگی آن قرار بگیرد، دال بر این است که تنشها با چین، از تنشهای اقتصادی یا حتی علامتهای گاهوبیگاه سیاسی و جنگهای تجاری میتواند فراتر رود.
البته که کاهش نسبی تنش بین چین و تایوان از یک سوی و بحران هستهای 2011 ژاپن از دیگر سوی، موجب شد تا چین و تایوان برای همکاری در زمینه ایمنی هستهای، تدابیری را به کار گیرند و یک مکانیزم رسمی تماس بین دو طرف، ایجاد شود. اما پنتاگون اعلام کرده است که چین زرادخانه هستهای خود را بسیار سریعتر از پیشبینیها توسعه میدهد و شکاف این کشور با آمریکا در حال کاهش است. طبق برآوردها، چین تا سال 2027، از 700 کلاهک هستهای قابل تحویل، برخوردار خواهد بود که تا سال 2030 به 1000 کلاهک میرسد که دو و نیم برابر پیشبینی گذشته پنتاگون است.
میتوان درخواست ناتو از چین برای شفافیت درباره برنامه هستهای این کشور را نیز در همین زمینه، تفسیر کرد. هرچند که رئیس ناتو تصریح کرده است که چین را به عنوان یک دشمن، قلمداد نمیکنند، اما انتظار دارند که به تعهدات بینالمللی خود، پایبند و در گفتگوی کنترل تسلیحات با ناتو، شرکت داشته باشد.
افزون بر این، طی چند سال گذشته، آمریکا بیشتر تلاش کرده است تا با فشار غیرمستقیم و عمومی چین را به سمت معاهده استارت جدید بکشاند. اگرچه چین واکنش صریحی نداشت، اما انتظار پیوستن چین به مذاکرات کاهش تسلیحات هستهای با حضور آمریکا و روسیه را غیرواقعی دانست.
البته، تبدیل این تقابل به یک حمله هستهای یا تحریک هستهای از نظر کارشناسان، محتمل نیست و چین تنها به دنبال یک تهدید و بازدارندگی معتبر است. آنچه احتمال تقابلهای سیاسی بیشتر در آینده را افزایش میدهد نگرانی از تکرار وقایعی مانند انتشار ویروس کووید-19 در سطح جهان است.
مجموعه این نکات به همراه توجه به سایر عرصههای تقابل بین آمریکا و چین از جمله تجارت و مالیه بینالمللی، رقابت در کارتلسازی سیاسی-اقتصادی و عرصه توسعه فضایی، دال بر این است که تقابل، دست کم در همین سطح کنونی، حفظ میشود اما دولت کنونی آمریکا، گسترش تقابل را چندان ترجیح نمیدهد و بیشتر روی رویکردهای غیرمستقیم و جنگ تجاری اصرار دارد.
0 Comments