جدیدترین مطالب
آیا مقدمات صلح پایدار در قفقاز فراهم می شود؟
أحدث المقالات
تلاش آمریکا برای ایجاد فتنه قومی مذهبی در لبنان
اخیراً طارق بیطار برخی از وزرای وابسته به جنبش امل و حزبالله همچون علی حسن خلیل (وزیر سابق دارایی) و غازی زُعیتر (نماینده کنونی پارلمان لبنان که دارای مصونیت قضایی است) را جهت بازجویی فراخواند که به نظر میرسد وی با انجام این کار در پی سناریوسازی علیه گروههای نزدیک به مقاومت بوده است. بهخصوص آنکه بر اساس اعلام رسانهها قاضی طارق بیطار در چند ماه اخیر دیدارهایی را با طرفهای خارجی بهخصوص سفیر آمریکا داشته که این امر برخلاف روندهای موجود قضایی در لبنان است.
حال سؤالی که ایجاد میشود این است که دلایل بحران اخیر و نقش بازیگران خارجی در بروز چنین حوادثی چیست؟ در بررسی دلایل بروز چنین حادثهای میتوان گفت لبنان کشوری چند طایفهای و چند قومیتی است که بروز هر بحرانی بهخصوص بحرانهایی که میان طوایف باشد، بسترساز فتنه داخلی و در نهایت جنگ داخلی است. باید توجه داشت که لبنان یک جنگ داخلی 15 ساله طایفهای را تجربه کرده است. به نظر میرسد برخی از طرفهای داخلی لبنان بهویژه متحدان غرب و کشورهای عربی که بعد از جنگ داخلی (1975 تا 1990) علیرغم همه حمایتهای مادی و معنوی آنها نتوانستند درصحنه سیاسی لبنان به قدرت موردنظر دست پیدا کنند، درصدد هستند با ملتهب کردن و ایجاد تنشهای قومی و مذهبی در لبنان بهنوعی به نقشآفرینی در این کشور بپردازند؛ ازجمله این گروهها میتوان به نیروهای لبنانی به رهبری سمیر جعجع اشاره کرد که همواره درصدد فتنهانگیزی و پررنگ کردن اختلافات قومی-مذهبی در لبنان بوده است.
عامل دیگر بروز چنین بحرانی را میتوان موفقیت حزبالله در حل بخشی از چالش سوخت در لبنان دانست. این امر موجب افزایش اقبال عمومی و قدرت نرم حزبالله و همچنین نشان دادن ظرفیت و توانمندیهای سیاسی و اقتصادی این جنبش در حل بحرانهای داخلی لبنان بوده است.
این مسئله مطلوب طرفین داخلی موردحمایت غرب و بازیگران خارجی همچون ایالاتمتحده آمریکا نیست. لذا به نظر میرسد آمریکا با همراهی متحدان داخلی خود در پی آن است با ایجاد بیثباتی و فتنههای قومی-مذهبی که بهنوعی از خطوط قرمز مردم لبنان محسوب میشود و آنها از آن تجربه تلخی را در ذهن دارند استفاده کند تا محور مقاومت بهویژه حزبالله را بهعنوان مقصر بروز چنین بحرانی معرفی کند. این امر را میتوان از تحرکات اخیر رسانهای و همچنین دیدارهای دیپلماتهای آمریکایی در لبنان درک کرد.
دلیل دیگری که میتوان در این زمینه بیان کرد این است که حزبالله لبنان به همراه متحدانش موفق به ایجاد ثبات سیاسی بهخصوص شکلگیری دولت جدید در این کشور شده است. با توجه به اینکه آمریکا و متحدان داخلی آن به دنبال حذف حزبالله از ساحت سیاسی و خلع سلاح مقاومت لبنانی علیه رژیم صهیونیستی بودهاند، تشکیل این دولت با حضور حزبالله و همپیمانان آن در کابینه، راهبردهای بیثباتسازی لبنان را برای پیشبرد هدف فوقالذکر با چالش روبرو کرده است. در این راستا میتوان گفت ایالاتمتحده آمریکا به دنبال بیثباتسازی سیاسی و امنیتی در لبنان است تا بهنوعی وضعیت کنونی را تغییر دهد و زمینه را برای تضعیف حزبالله و نیروهای نزدیک به مقاومت فراهم نماید.
در جمعبندی مطالب فوق میتوان گفت حزبالله لبنان با توجه به اقدامات اخیر خود همچون کمک به حل نسبی چالش سوخت در این کشور از طریق واردات انرژی از ایران توسط تجار لبنانی و کمک به تشکیل دولت جدید در جهت خارج کردن این کشور از یک بحران سیاسی اقدامات مؤثری انجام داده است که این امر برخلاف راهبرد فشار حداکثری و سیاست بیثباتسازی سیاسی و امنیتی لبنان توسط آمریکا و متحدان داخلی آن است. به همین جهت واشنگتن به سمت راهبرد ناامنسازی لبنان بهخصوص در حوزهای حساس و با ایجاد فتنه قومی-مذهبی پیش رفته است تا ضمن پیگیری اهداف خود، حزبالله لبنان را از مواجهه با تهدیدات رژیم صهیونیستی بازدارد. چراکه درگیری حزبالله در جبهه داخلی مانع از تمرکز بر مأموریت اصلی این جریان یعنی دفاع از لبنان در برابر تهدیدات رژیم صهیونیستی خواهد شد. در این راستا ضروریست گروههای مقاومت ضمن رصد دقیق تحولات بهویژه فتنهانگیزی در ساحت قومی-مذهبی لبنان، هوشیار باشند و از ورود به هرگونه چالش قومی-مذهبی اجتناب کنند؛ همچنین در کنار آن از طرق قانونی، سیاسی و رسانهای این راهبردهای مخرب آمریکا را برای مردم لبنان آشکار نمایند.
0 Comments