شورای راهبردی آنلاین – یادداشت: به نظر میرسد که موضوع عربستان به یک مسئله حزبی در سپهر سیاست داخلی ایالاتمتحده تبدیلشده است.
فاطمه نکولعل آزاد- کارشناس مسائل بینالملل
کشورهای مختلف همواره به این نکته توجه داشتهاند که با اجتناب از ورود به عرصه تحولات سیاست داخلی آمریکا، بهگونهای رفتار نکنند که گویی طرفدار یکی از دو حزب اصلی این کشور هستند. برای مثال، رژیم صهیونیستی تا سال 2012 تلاش کرد، یک موضوع فرا حزبی در داخل آمریکا باقی بماند، اما در این سال نخستوزیر وقت با اعلام حمایت رسمی از میت رامنی، کاندیدای حزب جمهوریخواه به سیاست گذشته خود پایان داد.
امروز عربستان نیز چنین است. این کشور در سال 2016 به حزب جمهوریخواه نزدیک شد بهگونهای که عربستان سعودی اولین مقصد سفر خارجی دونالد ترامپ بعد از راهیابی به کاخ سفید بود. در چهار سال ریاست جمهوری ترامپ، به باور سناتور آمریکایی باب منندز، سیاست خاورمیانهای آمریکا در گروگان سیاستهای عربستان بود.
مقامات سعودی با اطمینان از حمایت آمریکا، به جنگ یمن ادامه دادند، قطر را محاصره کردند و همچنین از حامیان اصلی خروج آمریکا از توافق هستهای ایران بودند که در زمان رئیسجمهور دموکرات باراک اوباما امضاشده بود. در آن زمان و در جریان قتل جمال خاشقچی، رئیسجمهور آمریکا با دفاع از اقدامات بنسلمان و اجتناب از محکوم کردن او، سبب خشم حزب دموکرات از خود و عربستان سعودی شد. لذا بایدن در کمپینهای انتخاباتی خود در سال 2020 مواضع تندی علیه عربستان سعودی اتخاذ کرد. در این راستا قابل پیشبینی بود که با روی کار آمدن بایدن، واشنگتن رویکردی متفاوت از گذشته در مواجه با ریاض در پیش گیرد.
دولت بایدن از ابتدای کار خود تاکنون بهصورت رسمی پایان حمایت آمریکا از عربستان در جنگ علیه یمن را اعلام کرده است، سامانههای دفاعی پاتریوت را از این کشور خارج کرده و در آخرین اقدام اجازه داده است که اسناد محرمانه مربوط به حوادث یازده سپتامبر و نقش شهروندان سعودی افشا شود.
البته لازم به ذکر است که دستور انتشار اسناد یادشده تا حدود زیادی به خاطر تلاشهای خانواده قربانیان 11 سپتامبر در داخل آمریکا است که ابتدا قرار بود زمان اوباما منتشر شود اما با تهدید عربستان به تأخیر افتاد و در زمان ترامپ موضوع کاملاً به حاشیه رفت. هرچند بایدن تصمیم به انجام این کار گرفت، اما این اقدام در کنار اقدامات دیگر دولت او در مواجهه با عربستان، گویای این واقعیت است که دولت دموکرات آمریکا از سیاستهای عربستان سعودی ناخرسند و به دنبال تحتفشار قرار دادن ریاض بهمنظور تغییر رفتارهای آن است.
درواقع، سیاستهای عربستان سعودی در مواجهه با همسایگان خود مانند قطر و یمن از یکسو و نیز نقض حقوق بشر در پرتو پرونده قتل جمال خاشقچی از سوی دیگر سبب ایجاد هزینههایی برای حمایتهای آمریکا شده است. این موضوع سبب شده است که دولت بایدن مصمم به تغییر سیاستهای سعودی باشد. دراینباره بروس ریدل، افسر سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و تحلیلگر موسسه بروکینگر با لحنی انتقادی نسبت به سیاست ترامپ در قبال عربستان، معتقد است که حمایت بیقیدوشرط ترامپ از بنسلمان موجب بیثباتیها و ناآرامیها در منطقه شده حالآنکه موضوعی که بهصورت دوحزبی در مورد آن اتفاقنظر وجود دارد، ضرورت کاستن ازاینگونه حمایتها است.
امروز آمریکا نهتنها به جریان نفت از عربستان وابسته نیست، بلکه دو طرف در موضوعاتی نیز رقیب یکدیگر هستند. ازاینرو، تأکید بر اصل پیشینی تأمین امنیت در مقابل تضمین جریان نفت در شرایط کنونی، محلی از اعراب ندارد. همین حمایت بیقیدوشرط بود که عربستان را بر آن داشت تا دست به اقدامات متهورانهای در منطقه بزند که هیچ نفعی برای امنیت این کشور و همچنین آمریکا در برندارد. یکی از آنها، ورود به جنگ با یمن برای مقابله بانفوذ ایران بود که هزینههای آن را آمریکا پرداخت کرد.
لذا باید گفت بر اساس مجموعه مواضعی که تاکنون از سوی حزب دموکرات، اعضاء برجسته آن در کنگره و همچنین افرادی که برای سمتهای مهم سیاست خارجی و امنیت ملی در دولت بایدن در نظر گرفتهشدهاند اتخاذ شده، نوعی از انسجام در خصوص لزوم بازتعریف روابط واشنگتن و ریاض دیده میشود. در این زمینه، باوجود تأکید بر ادامه تعهد آمریکا نسبت به حمایت از عربستان در قبال نگرانیهای دفاعی – امنیتی واقعی و مشروع، بر لزوم اعمال فشار بر کاخ یمامه برای بهبود وضعیت حقوق بشر در عربستان و خودداری از سیاستهای جاهطلبانه و تهاجمی در سطح منطقه ازجمله در یمن اتفاقنظر وجود دارد. بر این اساس باید گفت که اقدامات دولت بایدن در مواجهه با عربستان بیانگر این مهم است که کاخ سفید اگرچه همچنان محور ریاض را از جمله شرکای خود قلمداد میکند، اما بهمانند دولت ترامپ حامی بیقیدوشرط سیاستهای تهاجمی و جاهطلبیهای منطقهای ریاض چه در خصوص یمن و چه در تقابل با ایران نخواهد بود.
0 Comments