شورای راهبردی آنلاین – یادداشت: مسئله کره شمالی یکی از موضوعاتی به شمار میرود که در دهههای گذشته از جمله دستورکارهای اصلی سیاست خارجی آمریکا بوده است.
محمد جواد قهرمانی- دکتری روابط بینالملل دانشگاه تهران
اگرچه هر رئیس جمهوری در آمریکا با برنامهای خاص خواهان حل این مسئله بوده، اما با این حال همچنان لاینحل باقی مانده است. «صبر استراتژیک» اوباما، «فشار حداکثری» و «معامله بزرگ» ترامپ هیچکدام نتوانسته بحران در شبه جزیره را از بین ببرد. برگزاری دیدار مستقیم میان دونالد ترامپ و کیم جونگ اون که برای اولین بار میان رهبران دو کشور به وقوع پیوست، به طور خاص با توجه به اظهار تمایل کیم جونگ اون به دنبال کردن مدل ویتنامی، این امید را در میان برخی تحلیلگران و سیاستمداران به وجود آورد که امکان تغییر در وضعیت شبه جزیره وجود دارد؛ اما نه این نشستها و نه تلاشهای رئیس جمهور کره جنوبی نتوانست تغییری در وضعیت شبه جزیره کره بهوجود آورد .
با به قدرت رسیدن جو بایدن در آمریکا این سوال مطرح میشود که آیا امکان تغییر در روابط آمریکا و کره شمالی وجود دارد یا خیر؟ با نگاه به شواهد و قرائن چند ماه گذشته میتوان منکر تحولی عمده در روابط میان واشنگتن و پیونگیانگ شد. در این خصوص اولین هشدار از سوی خواهر رهبر کره شمالی به دنبال مانور نظامی مشترک آمریکا و کره جنوبی مطرح شد. همچنین انجام آزمایش دو موشک کروز و به دنبال آن آزمایش دو موشک بالستیک که به سمت دریای ژاپن روانه شدند، از جمله اقدامات عملی پیونگ یانگ در مقابله با تهدیدات آمریکا بوده است.
در سوی مقابل، در همین چند ماه گذشته میتوان عناصر تشکیل دهنده رویکرد دولت بایدن نسبت به مسئله کره شمالی را کشف کرد. جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید، در اواخر آوریل اظهار داشت که دولت بایدن ارزیابی رویکرد آمریکا درباره کره شمالی را به اتمام رسانده است. مهمترین محور اظهارات وی این بود که آمریکا نه رویکرد «معامله بزرگ» ترامپ و نه رویکرد «صبر استراتژیک» اوباما را دنبال خواهد کرد؛ بلکه رویکردی عملی و مشخص را دنبال خواهد کرد که راه را برای دیپلماسی باز میگذارد. در عین حال به گفته وی، هدف آمریکا همچنان غیرهستهای شدن کامل کره شمالی است.
یکی دیگر از مشخصههای مهم رویکرد دولت بایدن، هماهنگی با متحدان از جمله ژاپن و کره جنوبی است. در سفر آنتونی بلینکن و لوید آستین به آسیا به عنوان اولین سفر خارجی آنها موضوع کره شمالی یکی از محورهای اصلی تبادل اطلاعات و گفتگوها بوده است. در همین راستا، جو بایدن در جلسه مشترک با کنگره بر کار با متحدان به منظور مقابله با تهدید کره شمالی تأکید کرد. اولین دیدار بایدن در کاخ سفید با رهبران خارجی نیز با رؤسای جمهور ژاپن و کره جنوبی بوده است.
آن چنانکه از فحوای اظهارات مقامات دولت بایدن بر میآید باید منتظر رویکرد میانهای در سیاست دولت دمکرات آمریکا بود؛ این بدین معنا است که احتمالاً موضوع غیرهستهای شدن مرحلهای (مرحله به مرحله) به عنوان راه سوم محور اصلی در سیاست خارجی دولت بایدن در موضوع کره شمالی به شمار میرود. اگرچه دولتهای پیشین به دلیل نگرانی از فریب کره شمالی این رویکرد را دنبال نکردهاند، اما آن گونه که برخی مقامات آمریکا اظهار داشتهاند، دولت جدید آمریکا ممکن است برخی مسکنها را در ازای گامهای ویژه کره شمالی اعطا کند و در عین حال هدف نهایی غیرهستهای شدن کره را نیز دنبال نماید.
با این حال چالشهای جدی در دستیابی به خلع سلاح هستهای کره شمالی وجود دارد؛ از یک سو به نوع رویکرد چین باز میگردد؛ پکن نقشی تعیینکننده در هرگونه فرایند غیرهستهای شدن کره شمالی ایفا خواهد کرد. با این حال، این نگرانی در میان تصمیمگیران این کشور وجود دارد که هرگونه خلع سلاح ممکن است در نهایت موجب به قدرت رسیدن حکومتی نزدیک به آمریکا شود. این امر میتواند در شرایط افزایش تنش با آمریکا نقش زیادی در ممانعت از تغییر در شبه جزیره ایفا کند. البته این نکته نیز شایان ذکر است که وضعیت شبهجزیره در همین شرایط دستاویز مناسبی برای آمریکا فراهم میآورد تا حضور خود در آسیاپاسیفیک را توجیه کند.
هسته ای بودن بخشی از هویت کره شمالی
چالش دیگر، گذار کره شمالی از مرحلهای است که بازگشت از آن دشوار است. هستهای بودن به بخشی از هویت این کشور تبدیل شده و تاریخ دو دهه گذشته نشان میدهد در پایان دوره هر دولت در آمریکا، تعداد تسلیحات هستهای کره شمالی افزایش جدی یافته است.
چالش دیگر به نقش «مون جاء این» به عنوان حامی سیاست تعامل با کره شمالی این برمیگردد. به نظر میرسد استناد به بیانیه سنگاپور در 2018 در اعلامیه مشترک پس از دیدار بایدن و مون متأثر از تلاش رئیس جمهور کره بوده است؛ اما در صورتی که اقبال در انتخابات آینده کره به وی کمتر شود امکان دارد یکی از تسهیلگران تعامل کنار رود.
0 Comments