جدیدترین مطالب

أحدث المقالات

پیامها و پیامدهای راهبردی پیروزی محور مقاومت در جنگ غزه

ارزش پیروزی محور مقاومت
جنگ 12 روزه رژیم جابر صهیونیستی با محور مقاومت در غزه درحالی با اعلام آتشبس یک طرفه از سوی تلآویو پایان یافت که در آن سو، رژیم صهیونیستی هم با اعلام پیروزی، خود را برنده این جنگ معرفی میکند! که خلاف واقع است.
جنگهای بین رژیم صهیونیستی و گروههای مقاومت فلسطینی برخلاف جنگهای کلاسیک ارتشهای عربی، در زمره «نبردهای نامتقارن» یا «ناهمطراز» دستهبندی میشود؛ به این معنا که دو طرف نبرد، از توانایی نظامی یکسانی برخوردار نیستند و برخلاف جنگهای کلاسیک، فرمول مشخصی برای موقعیتهای خاص نظامی ندارند. به بیان بسیار سادهتر در جنگ نامتقارن طرفهای اصلی درگیر، از نظر دسترسی به جایگاه، تجهیزات، جنگافزار و حمایتهای خارجی، در یک «وضعیت نابرابر» قرار دارند؛ همانند آنچه که تاکنون در جنگهای ارتش اسرائیل با گروههای مقاومت فلسطینی دیدهایم. در جنگ نامتقارن اخیر در غزه همین که رژیم صهیونیستی به عنوان طرف قوی، مجبور به پذیرش آتشبسی شد که برای آن لحظهشماری میکرد، فینفسه این یک پیروزی بزرگ برای محور مقاومت است.
وقتی رژیم صهیونیستی با بیش از 20 میلیارد دلار بودجه نظامی و 170 هزار نیروی آماده به خدمت و برخورداری از 600 جنگنده پیشرفته و فوق پیشرفته و سامانههای موشکی و دفاعی قدرتمند که حکام عربی از آن وحشت دارند، نمیتواند بیش از 11 روز در مقابل حملات موشکی مقاومت فلسطینی دوام بیاورد، طبیعی است که این یک «شکست» برای رژیم صهیونیستی و در نقطه مقابل، «پیروزی بزرگ» با «ارزش راهبردی» برای محور مقاومت در فلسطین است.
پیامها و پیامدها
همانگونه که پیداست پیروزی محور مقاومت «مهمترین دستاورد» و خروجی جنگ غزه است که حائز اهمیت استراتژیکی است. این پیروزی دارای پیامها و پیامدهای مهمی است که در ادامه به موارد مهمی از آن پرداخته میشود:
الف) شکست پروژه حذف نیروهای مقاومت از صحنه عملیاتی
رژیم غاصب از جنگافروزی در غزه اهداف متعددی را دنبال میکرد. حذف نیروهای مقاومت و حماس از غزه و به خصوص «پاکسازی شیخ جراح» از فلسطینیان که به عنوان یک تهدید بزرگ امنیتی برای صهیونیستها به شمار میرود، یکی از اهداف مهم بود. اما نیروهای مقاومت نه تنها حذف نشدند بلکه میدان نبرد به صحنهای برای نمایش آمادگی گروههای فلسطینی و قدرت موشکی آنها تبدیل شد. نتانیاهو که بعد از ناکامی در ایجاد اجماع برای تشکیل کابینه جدید با تحریک برخی از هواداران افراطی خود در حزب لیکود به ضرب و شتم مسلمانان محله «شیخ جراح» و در پی آن یورش پلیس و ارتش به مسجدالاقصی، در صدد بود تا در قالب عملیات موسوم به «نگهبان دیوارها» طی 48 ساعت کار نیروهای مقاومت در غزه را یکسره کند و آن را به یک دستاورد سیاسی و حزبی برای خود تبدیل کند، به نتیجه معکوسی در جنگافروزی خود دست یافت. این یک تجربه و پیام مهم برای نتانیاهو و سایر مقامات عالی تصمیمساز و تصمیمگیر در رژیم منفور صهیونیستی است که مقاومت در اراضی اشغالی ولو در محدودههای کوچک قابل حذف نیست. چرا که تبدیل به یک گفتمان راهبردی شده است.
ب) پایان دوران نتانیاهو در معادلات سیاسی
نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی از یک موقعیت بسیار متزلزل و شکننده در سرزمینهای اشغالی برخوردار است. همانطور که اشاره شد، او در صدد بود تا هدف استراتژیک خود یعنی خلع سلاح و تضعیف جدی حماس و نیروهای مقاومت از صحنه عملیاتی را به عنوان یک پیروزی به سکو و سرمایهای برای بقاء خود در قدرت تبدیل کند. اما پیروزی مقاومت در غزه، او را در نیل به این هدف ناکام ساخت. شکست در غزه در ماههای آینده نقش پایان دوران نتانیاهو از چرخه قدرت را ایفا خواهد کرد. به نظر میرسد با توجه به صداهای مهمی که در اسرائیل بلند شده و نتانیاهو را متهم به تضعیف امنیت رژیم و شهرکنشینان مزدور میدانند، به زودی باید شاهد حذف نخستوزیر از معادلات سیاسی رژیم صهیونیستی باشیم.
ج) نمایش قدرت موشکی مقاومت
نبرد غزه با تمام خساراتی که بر اثر جنایات جنگی ارتش رژیم صهیونیستی برای فلسطینیها در پی آورد و حتماً نیز باید عاملان و آمران این جنایات تحت تعقیب کیفری قرار بگیرند، اما به عرصهای برای «نمایش قدرت موشکی» گروههای مقاومت فلسطینی تبدیل شد؛ قدرتی که مرهون حمایت جمهوری اسلامی ایران بوده و شهید سپهبد سلیمانی بانی اصلی آن است. شلیک 4070 موشک از سمت غزه به شهرها، مواضع و مناطق تحت اشغال صهیونیستی که با عبور از سامانههای قدرتمند کارکردهای نظامی و امنیتی رژیم اشغالگر را به طور کامل مختل کرد، پیام قدرت و اقتدار است که به خوبی توسط صهیوینستها دریافت شد. همین که روزنامه هاآرتص در توصیف آنچه که در غزه بر اسرائیل گذشت، نوشت «جنگ کنونی غزه بدترین شکست اسرائیل در طول تاریخ محسوب میشود»، چیزی جز پیام خفت و شکست برای رژیم زورگو نیست. شلیک هزاران موشک قدرتمند و نقطهزن به تلآویو، حیفا و مناطق دیگر اشغالی، جز به معنای تبدیل معادله سنگ به موشک و فرو ریختن گنبد آهنین که نماد ثبات و امنیت و شکستناپذیری اسرائیل بود، نیست.
د) تعهد تمام فلسطینیان ساکن اراضی اشغالی به آرمان ملت فلسطین
یکی از نتایج و پیامدهای مهم پیروزی راهبردی مقاومت در غزه را باید در داخل اراضی اشغالی جستجو کرد. حمله رژیم صهیونیستی به غزه، برای نخستین بار توانست به اتحاد و همگرایی انتفاضه ملت فلسطین در اقصی نقاط سرزمینهای فلسطینی اعم از غزه، کرانه باختری، اراضی اشغالی 1948، و حتی فراتر از آن فلسطینیان آواره در اردوگاههای کشورهای همسایه فلسطین در اردن و لبنان و سوریه منجر شود. رژیم صهیونیستی حتی تصورش را هم نمیکرد که ساکنان اراضی اشغالی 1948 که به زعم او هویتزدایی شده و در جامعه صهیونیستی ادغام شدهاند، در دفاع از غزه دست به سلاح برده و جامعه صهیونیستی را از درون دچار چالش نمایند. این موضوع یک پیام کلیدی و استراتژیکی داشت: فلسطینیان ساکن اراضی اشغالی کماکان هویت اسلامی و فلسطینی خود را حفظ کرده و به آرمان ملت فلسطین و آزادسازی قدس شریف پایبند و متعهد ماندهاند.
جمعبندی
حمله رژیم صهیونیستی تبهکار به غزه، در ابعاد مختلف امنیتی، نظامی، سیاسی و به ویژه اقتصادی هزینههای زیادی روی دست صهیونیستها گذاشت. اگر هزینه ساخت یک موشک فلسطینی را چیزی بین 300 الی 800 دلار در نظر بگیریم، در نقطه مقابل رژیم غاصب برای رهگیری هر یک از این موشکها مجبور به استفاده از موشکهایی میشد که هزینه ساخت هر یک از آنها بین 50 تا 100 هزار دلار است! شکست رژیم غاصب در جنگ غزه، بیش از هر زمان دیگری افقهای زوال رژیم را نشان داد و این پیام را در سطح منطقه و بینالملل مخابره کرد، محور مقاومت فلسطین به اندازهای قدرتمند شده و به سطوح راهبردی قدرت میدانی و نظامی دست یافته است که به راحتی میتواند ماشین نظامی رژیم اشغالگر را عملاً زمینگیر کرده و از کار بیندازد. پیروزی در نبرد غزه نشان داد به رغم تبلیغات گسترده در پیشبرد «طرح سازشکارانه» علنیسازی روابط عربی – صهیونیستی در قالب معامله قرن، طرح مذکور نیز در عمل موضوعیت خود را از دست داده است.
0 Comments