بازاندیشی در نگاه کلاسیک به استراتژی کلان
جمهوری اسلامی ایران و ازبکستان، ظرفیتها و مشترکات فراوانی برای گسترش مناسبات دوجانبه دارند. تهران و تاشکند از سرمایه عظیم تاریخی و مشترکات فرهنگی و دینی برخوردارند و استفاده از این ظرفیتها میتواند مناسبات و همکاریهای دو کشور در زمینههای مختلف بهویژه در عرصه اقتصادی را در راستای منافع دو ملت تقویت کند. هرچند تا زمانی که اسلامکریموف، رئیسجمهور پیشین ازبکستان در قدرت بود وی درها را بر روی مناسبات دو کشور بسته بود و لذا عملاً همکاریهای لازم بین ایران و ازبکستان به وجود نیامد. این در حالی است که دو طرف زمینههای خوبی برای همکاری داشته و دارند اما کریموف تمایلی برای گسترش این مناسبات نداشت؛ اما در دوره شوکت میرضیایف، رئیسجمهور جدید تا حدودی تغییرات در زمینه روابط ازبکستان با دیگر کشورها ازجمله ایران ایجاد شده است.
در حال حاضر ازجمله زمینههایی که ایران و ازبکستان میتوانند بر سر آن همکاری داشته باشند بحث اقتصاد است. در این رابطه همکاریهای ریلی بین ایران، ازبکستان و افغانستان یکی از موضوعاتی است که میتواند منجر به شکل گرفتن یک روابط سهجانبه شود؛ زیرا این نوع از همکاریها در راستای منافع ازبکستان است و این کشور میتواند از طریق ریلی به بازارهای بینالمللی دسترسی پیدا کند. استفاده از بنادر ایران نیز دیگر گزینهای است که در روابط تهران-تاشکند باید موردتوجه قرار بگیرد؛ زیرا وقتی کالاها از طریق راهآهن به بندرعباس منتقل شود ازآنجا میتواند به دریاهای آزاد راه پیدا کند. درنتیجه ایران به علت موقعیت استراتژیک خود و همجواری با آبراه خلیجفارس و دریای عمان میتواند به ارتباط ازبکستان با جهان، کمک زیادی کند.
در مقطع فعلی ازجمله مواردی که ازبکستان میتواند به صادرات آن مبادرت ورزد «پنبه» است؛ حال چه برای بازار مصرفی داخلی ایران و چه برای صادرات به دیگر کشورها؛ اما تا به امروز از چنین ظرفیتهایی بهخوبی استفاده نشده است.
علاوه بر این، همکاریهای توریستی طرفین نیز حائز اهمیت است؛ زیرا ازبکستان مهد تمدن ایرانی- اسلامی است و مناطقی چون سمرقند و بخارا در این کشور بسیار دیدنی هستند. در مقابل برای ازبکها نیز ایران جذابیتهای زیادی دارد چراکه دو کشور بخشی از تاریخشان مشترک است و عینیت این امر در مراکز تمدنی در بخارا و سمرقند در ازبکستان و یا اصفهان و شیراز در ایران قابلمشاهده است.
بنابراین همکاریها در زمینه فرهنگی و حتی ورزشی میتواند شروع خوبی برای گسترش روابط باشد.
در این بین در خصوص همکاریهای منطقهای باید توجه داشت که هم ایران و هم ازبکستان عضو سازمان اکو هستند اما هیچگاه در چارچوب این سازمان، دو کشور با هم مبادلاتی نداشتهاند. این در حالی است که در چارچوب اکو همکاریهای بانکی و بیمهای بین دو کشور میتواند شکل بگیرد. درعینحال سازمان شانگهای که ایران عضو ناظر آن به شمار میرود نیز میتواند منجر به گسترش همکاریهای تهران و تاشکند شود، اما تا به امروز این سازمانها کمکی به گسترش تعاملات و مناسبات دو کشور نداشتهاند.
در این بین به نظر میرسد که همکاریهای سهجانبه یا چهارجانبه با حضور ایران و ازبکستان بیشتر بتواند جنبه عینی به خود بگیرد؛ بهعنوانمثال همکاری بین ایران، افغانستان و ازبکستان یا ایران، ترکمنستان و ازبکستان و یا حتی با حضور قزاقستان و یا تاجیکستان.
اگر تا به امروز روابط تهران و تاشکند با مشترکات فراوان بهاندازه کافی گسترش نیافته به دلیل برخی مسائل است؛ از یکسو نوعی بدگمانی و شک و تردید در سالهای گذشته بر روابط فیمابین سایه افکنده بود و از سوی دیگر تحریمهای آمریکا مانعی بر سر راه همکاریهای ایران و ازبکستان است.
درواقع ازبکها نیز مانند بسیاری از کشورهای دیگر نسبت به تحریمهای آمریکا نگرانی دارند و به همین دلیل در بسیاری موارد از همکاری با ایران اجتناب میکنند.
بااینحال همچنان دو کشور میتوانند همکاریهایی داشته باشند و زمینههای همکاری را گسترش دهند. بهعنوانمثال میتوانند از زمینههای سادهتر مانند گردشگری و حملونقل جادهای و ریلی که در اولویت قرار دارد همکاریها را آغاز کنند و به زمینههای دیگر گسترش دهند. در شرایط فعلی باید نوعی تهاتر بین ایران و ازبکستان تعریف شود و تبادل کالا به کالا صورت بگیرد تا تحریمهای آمریکا نتواند مانع از گسترش روابط شود. البته درهرصورت در شرایط تحریمی فعلی، دو کشور در شرایط دشواری برای افزایش همکاریها قرار دارند؛ لیکن مقامات و سازمان های دو کشور میتوانند با رایزنی، راهکارهای مناسب را بهخوبی پیدا کنند.
0 Comments