جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
آینده افغانستان و مناسبات مبهم هند با آن
در دو دهه گذشته روابط هند با افغانستان در ابعاد گوناگون سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی گسترش بسیاری یافته است. در این بین احتمال حضور طالبان در قدرت، هند را نگران کرده است؛ امری که میتواند خشنودی پاکستان را در رقابت با هند به دنبال داشته باشد؛ اما باید در نظر داشته باشیم که وضعیت افغانستان همچون یک کلاف سردرگم است و این کشور در وضعیتی بلاتکلیف بسر میبرد؛ یعنی سرنوشت مذاکرات صلحی که در دوحه در جریان است معلوم نیست به کجا ختم شود. اکنون این پرسشها مطرح است که آیا تقسیم قدرت بین طالبان و دولت مرکزی افغانستان صورت میگیرد یا خیر؟ آیا در صورت تقسیم قدرت، یک تقسیم قدرت متعادل بین سه جناح طالب قدرت یعنی 1- طالبان، 2- جبهه شمال به نمایندگی عبدالله عبدالله و 3- لیبرال دمکراتهایی که اشرف غنی آنها را نمایندگی میکند، انجام خواهد گرفت؟
باید توجه داشت که اگر این سه جریان به یک تقسیم قدرت متعادل دست پیدا کنند، جایگاه هند در افغانستان محفوظ خواهد ماند. چراکه دولتی که روی کار خواهد آمد ناچار خواهد بود تعادلی در مناسبات پاکستان و هند ایجاد کند. دراینبین این تصور که طالبان صد درصد در اختیار پاکستان باشد تصور نادرستی است. طالبان احساسات ملی پشتونی خود را دارند و اگر شرایط تغییر کند و نیازشان به پاکستان برطرف شود در آن صورت خیلی توجهی به اسلامآباد نخواهند داشت. هرچند که به لحاظ فکری و ایدئولوژیک نسبت به دو گروه دیگر، وابستگیشان به عربستان سعودی، امارات، قطر و در مرحله چهارم پاکستان وجود خواهد داشت؛ اما نباید در این خصوص سهم خیلی زیادی را به پاکستان اختصاص داد. اگر به هر دلیلی طالبان یا از طریق سیاسی و مذاکره یا از طریق نظامی موفق شوند که حداکثر قدرت را به خودشان اختصاص دهند و دو جناح دیگر یعنی جناح جبهه شمال و لیبرال دمکراتها را در موضع ضعیفی قرار دهند قطعاً هند بازنده خواهد بود. چراکه نگاه طالبان یک نگاه ایدئولوژیک است و در نگاه ایدئولوژیک طالبان، گروههایی نظیر لشکر طیبه، جیش المحمد و حزب المجاهدین که علیه هند در کشمیر میجنگند متحدان این گروه به شمار میآیند؛ بنابراین اگر طالبان در افغانستان در موضع قدرت قرار بگیرند به این گروهها پایگاه عملیاتی خواهند داد و هند دیگر نمیتواند در افغانستان نقش مهمی داشته باشد.
این در حالی است که در مذاکراتی که بین آمریکاییها و طالبان انجام شد و بر اساس توافق حاصله شده، یک مادهای وجود دارد که طبق آن، طالبان اجازه نخواهند داد هیچ گروه رادیکال اسلامی علیه آمریکا و متحدان این کشور از خاک افغانستان استفاده کنند. منظور از متحدان آمریکا، «هندوستان» است؛ زیرا کشورهای عربی مسئلهای با طالبان ندارند؛ بنابراین به نظر میرسد که طالبان یک سری تعهداتی را برای ایجاد تعادل بین هند و پاکستان پذیرفته است. اگر این برداشت صحیح باشد طالبان همان سیاستی را به کار خواهد گرفت که مدنظر آمریکا در ایجاد تعادل در مناسبات هند و پاکستان است. گذشته از این، دولت فعلی کابل، در هر دو جناح حاکم یعنی هم جناح اشرف غنی و هم عبدالله عبدالله مناسبات بسیار نزدیکی با هند دارند. لذا ساختار قدرت آینده در افغانستان به هر شکلی که سازماندهی شود، این دو جناح را که متحد با دهلی هستند نمیتواند نادیده بگیرد. ازاینرو قابل پیشبینی است که هندوستان نه در سطح کنونی اما در سطح قابل قبولی بتواند به مناسباتش با افغانستان ادامه بدهد؛ مگر آنکه افغانستان بهطور کامل در اختیار طالبان قرار بگیرد.
هرچند این احتمال که طالبان بهطورکلی قدرت را در اختیار بگیرد بسیار کم است؛ زیرا طالبان نشان دادهاند که با دو گروه شدیداً مشکل دارند؛ نخست گروههای شیعهمذهب که عمدتاً شامل هزارهها و سادات میشوند و دوم جبهه شمال شامل تاجیکها و ازبکها. دراینبین اگر هرکدام از این دو جناح بهحق و حقوق خود نرسند ازآنجاییکه سابقه جنگی دارند دست به سلاح خواهند برد و در آن صورت یک دولت در شمال تحت عنوان خراسان و یک دولت دیگر در جنوب تحت عنوان پشتونستان به وجود خواهد آمد که این به نفع پاکستان نخواهد بود و ممکن است تجزیه افغانستان، تجزیه پاکستان را نیز در پی داشته باشد؛ اما در این سناریو، هند ضرر نمیکند و این کشور در منطقه شمال نفوذ خود را حفظ خواهد کرد.
0 Comments