جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
پیامدهای راهبردی خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان
وضعیت امنیتی افغانستان نشان از این واقعیت دارد که حضور و فعالیت نزدیک به دو دهه نظامیان خارجی در افغانستان چندان موثر واقع نشده است، بهطوریکه طی این سالها نه تنها سطح منازعات، فعالیت گروههای تروریستی، کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر و …کاهش پیدا نکرده، بلکه مولفههای توسعهای همچون رفاه، فساد، فقر، آموزش و … نیز از رشد چندان محسوسی برخوردار نبوده است. در نوشتار حاضر برخی از ابعاد و پیامدهای خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان مورد اشاره قرار گرفته است.
ترامپ در تبلیغات چهار سال قبل انتخابات ریاست جمهوری با بی ثمر خواندن جنگ افغانستان و انتقاد از حضور نظامی در این کشور، وعده ترک افغانستان و خروج نیروهای نظامی آمریکا را داد. البته سایر رقبای ترامپ در طیف دموکرات نیز موضع مشابه ترامپ را داشتند و بر بی فایده بودن ادامه حضور نظامی و لزوم خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان تأکید میکردند و شاید تنها مسئله اختلافی میان ترامپ و رقبایش درباره خروج از افغانستان به اختلاف نظر آنها درباره نحوه خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان مربوط میشد.
از زمان به قدرت رسیدن ترامپ، تلاشهای زیادی صورت گرفت تا در چارچوب توافق با طالبان، موضوع خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان حل و فصل شود و در نهایت ترامپ موفق شد با امضای موافقتنامه با طالبان، از طالبان تضمینهای لازم را بگیرد و اکنون چند ماهی است که روند خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان آغاز شده است و تا کمتر از دو ماه دیگر، تعداد نظامیان آمریکایی در افغانستان به سقف تعیین شده خواهد رسید. خروج نظامیان خارجی از افغانستان در شرایط کنونی میتواند پیامدهای متعددی در ابعاد مختلف داشته باشد.
بعد داخلی افغانستان
یکی از پیامدهای راهبردی خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان، افزایش تنش و ناامنی در داخل این کشور است. طی سالهای اخیر دولت افغانستان به کمک کشورهای خارجی درصدد بودند تا روند دموکراتیزه شدن افغانستان را پیش ببرند، اما با تشدید ناامنیها در این کشور، فضای امنیتی بیش از پیش بر این کشور سایه خواهد انداخت. این فضای امنیتی، در سطوح مختلفی ملی و محلی و در قالب اشکال مختلفی قومی و مذهبی قابل تصور است.
موضوع خروج نیروهای آمریکایی، میتواند بر معادلات قدرت داخلی در افغانستان تاثیر بگذارد و احتمال اینکه تغییر مناسبات قدرت در افغانستان منجر به خلأ قدرت در این کشور شود، وجود دارد.
افزایش درگیری و تشدید منازعات قومی و مذهبی از آثار مهم خلأ قدرت در افغانستان محسوب میشود که میتواند به تغییر جبههبندیهای سیاسی و نظامی در افغانستان منجر شود. یکی از پیامدهای خلأ قدرت و تغییر جبهه بندی سیاسی داخلی در افغانستان، تحتالشعاع قرار گرفتن دستاوردهای اجلاس بن است. با توجه به جایگاه قومیت در ساختار اجتماعی افغانستان، تضعیف دستاوردهای اجلاس بن، میتواند پایگاه اجتماعی دولت را دستخوش آسیب کند.
موضوع خروج نظامیان خارجی میتواند ظرفیت، توان و سطح عملکرد ساختار امنیتی و نیروهای دفاعی افغانستان را تحت تأثیر قرار دهد. کاهش توانمندی رزمی و دفاعی نیروهای نظامی، ممکن است شیرازه ساختار دفاعی را از هم بپاشد و زمینه فرار سربازان از ارتش و پیوستن به گروههای شبه نظامی قومی را فراهم میکند. با کوچک شدن بدنه ارتش، ممکن است ارتش منحل شود. با انحلال ارتش، گروههای تروریستی، از فرصت بیشتری برای اقدامات خرابکارانه و تشدید ناامنی در افغانستان برخوردار خواهند بود. در این شرایط امکان یارگیری داعش از نیروهای محلی و حتی اتباع کشورهای همسایه بیش از گذشته خواهد بود.
افزایش فعالیت های القاعده در منطقه شبه قاره از دیگر پیامدهای خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان است. ایالات متحده به دنبال تضمینی درباره عدم همکاری طالبان و القاعده در موافقتنامه صلح است، اما به دلیل اینکه به لحاظ جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی بستر مناسبی برای فعالیتهای القاعده در افغانستان مهیاست، به نظر میرسد که فعالیت این گروه بعد از خروج نیروهای نظامی آمریکا به صورت تصاعدی افزایش پیدا کند.
یکی از پیامدهای موضوع خروج نیروها، آسیب پذیری اقتصادی دولت افغانستان است. به نظر میرسد در صورت خروج نیروهای خارجی، دولتهای غربی، انگیزه خود را برای ارائه کمکهای مالی به دولت افغانستان را از دست خواهند داد. با قطع کمکهای مالی به دولت افغانستان، اداره امور کشور مختل و دولت در بدیهیترین امور همچون پرداخت حقوق و دستمزد کارمندان خود مستأصل خواهد شد.
ضعف دولت در اداره امور منجر به گسترش فساد در جامعه میشود و به گسترش بیشتر فقر و شیوع فساد در بین تودهها، دامن خواهد زد. افزایش کشت و تولید مواد مخدر و فعالیت باندهای قاچاق مواد مخدر از موضوعاتی است که ممکن است کشورهای همسایه را با چالشهای جدی مواجه کند.
شکلگیری موج گسترده مهاجران و هجوم اتباع افغان به سمت مرزهای کشورهای همسایه برای فرار از ناامنی، از دیگر پیامدهای خروج نیروهای نظامی از افغانستان است که هزینه های متعددی به دولتهای همسایه تحمیل خواهد کرد.
بعد منطقه ای
خروج نیروها به تشدید رقابتهای منطقهای در افغانستان دامن خواهد زد. هند که طی دو دهه گذشته در پروژههای زیرساختی افغانستان سرمایهگذاری عظیمی کرده، خروج نیروها را مانعی برای نفوذ خود در افغانستان قلمداد میکند. دهلی که نسبت به نفوذ و اقدامات مخرب گروههای رادیکال همچون القاعده در افغانستان نگران است و آن را مخل امنیت خود به شمار میآورد، بر این باور است که خروج نیروها به افزایش نفوذ اسلامآباد در منطقه خواهد انجامید، لذا این نگرانی باعث تشدید تنش میان هند و پاکستان در موضوع کشمیر و اتخاذ سیاستهای سختگیرانه دهلی علیه مسلمانان کشمیر شده است.
شکاف و تزلزل در ساختار و ماهیت نظام امنیتی منطقه شبه قاره، از دیگر پیامدهای منطقه خروج نیروها است. تضاد نگاه هند، چین و پاکستان به امنیت منطقه و رقابت درون منطقهای این دولتها و تلاش آنها برای جبران خلأ قدرت در افغانستان، زمینه را برای تغییر در نظام امنیتی در منطقه فراهم میکند.
یکی دیگر از پیامدهای خروج نیروها، تاثیر منفی بر توسعه بندر چابهار است. بیثباتی و ناامنی در افغانستان، تجارت این کشور را مخدوش خواهد کرد و این مسئله میتواند بر توسعه بندر چابهار تاثیر منفی بگذارد. ضمن آنکه احتمال اینکه روابط قدرت میان ایران، پاکستان و هند از رهگذر این توسعه منفی دستخوش تغییراتی شود، وجود خواهد داشت. کاهش حجم سرمایهگذاری خارجی در بندر چابهار یکی از این موارد محسوب میشود.
تلاشهای عربستان سعودی به عنوان رهبر فکری و معنوی جریان سلفی-وهابی؛ و فعالیتهای دولتهای ترکیه و قطر به عنوان رهبران فکری و سیاسی جریان اخوان المسلمین برای اعمال نفوذ در افغانستان، میتواند به کشیده شدن دامنه رقابتهای این کشورها با ایران در افغانستان منجر شود. خروج نیروها از آنجا که ممکن است رشد گروههای ایدئولوگ شبه نظامی همچون القاعده در افغانستان را تسریع کند، قلمرو و جغرافیای افغانستان را به محل برخورد و تصادم قرائت های مختلف و اندیشه های سیاسی اسلام تبدیل خواهد نمود.
بعد بین المللی
افغانستان با وجود اهمیتی که برای کشورهای اروپایی و سایر کشورهای متحد آمریکا دارد، به دلیل هزینه های زیادی که طی این سالها به دولتهای آنها تحمیل کرده، جذابیتش را تا حدودی برای آنها از دست داده است. با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، دولتهای اروپایی دیگر دلیلی برای ادامه حضور خود در افغانستان نمی بینند و ترجیح شان بر این خواهد بود که افغانستان را ترک کنند. چنانچه همین الان هم دولتهای اروپایی توان پاسخ به افکار عمومی خود را بابت حضور در افغانستان ندارند. به نظر میرسد با خروج آمریکا از افغانستان، سایر دولتها نیز به دنبال راهی برای خروج از افغانستان خواهند بود. چنانچه مقامات ناتو در این باره اظهاراتی داشته اند.
خروج نیروها، حساسیتهای چین و روسیه را در افغانستان تشدید خواهد کرد. امنیت افغانستان تأثیر مستقیم بر امنیت روسیه و چین دارد و این کشورها تلاش خواهند کرد تا کمترین آسیب به امنیتشان وارد شود. این اتفاق منجر به افزایش کنشگری پکن و مسکو در آینده افغانستان خواهد شد.
با خروج نیروها، روح تازهای در کالبد گروههای افراطی دمیده خواهد شد و جریانهای افراطی و گروههای تروریستی-تکفیری با این تصور که امکان شکست آمریکا وجود دارد، بر حجم فعالیت های خود در اقصی نقاط جهان خواهند افزود. ضمن اینکه هر چند در بادی امر ممکن است افغانستان به بهشت گروههای افراطی و تکفیری تبدیل شود، اما پس از مدتی هر یک از این گروهها به مناطق دیگری عزیمت خواهند کرد و در آنجا به فعالیت و اقدامات تروریستی خود ادامه خواهند داد. به نظر میرسد افغانستان به عنوان قلب آسیا، به محلی برای پمپاژ گروههای تروریستی در منطقه و حتی کشورهای دوردست تبدیل شود، بهطوریکه شریان حیاتی کشورهای منطقه را هدف قرار دهند. چنانچه در گذشته هم شاهد عملیات داعش در کشورهای اروپایی همچون مادرید، پاریس، لندن، یا حتی مالزی، استرالیا، نیوزیلند و … بودهایم.
در نهایت از دیگر پیامدهای راهبردی خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان، احساس خطر کشورهای منطقه نسبت به آینده افغانستان و افزایش همکاری های راهبردی بین کشورهای منطقه برای مدیریت ناامنیها در افغانستان است. دیدار دبیران شورای عالی امنیت ملی کشورهای منطقه که با حضور مقامات بلندپایه امنیتی چین، هند و روسیه همراه بوده است، یکی از مواردی است که از هم اکنون فعال شده است و میبایست از هم اکنون درباره ضرورتهای همکاری پیرامون خروج نیروهای نظامی آمریکا با یکدیگر گفتگو و در مشارکت با یکدیگر اقدام کنند.
جمع بندی
با آغاز خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان، میزان ناامنی در افغانستان بیش از گذشته شده است. به اذعان نهادهای مسئول طی ماههای اخیر میزان تلفات غیرنظامیان نسبت به سنوات گذشته بیشتر شده است. حملات بهاری طالبان و حملات داعش به مردم مظلوم و بیگناه افغانستان گواه این مدعاست.
حضور نظامی آمریکا در افغانستان طی دو دهه اخیر نه تنها توسعه و امنیت چشمگیری برای ملت افغانستان به ارمغان نیاورده، بلکه به اذعان مقامات امنیتی افغانستان تعداد گروههای تروریستی در این کشور در سالهای گذشته به صورت قارچ گونه افزایش یافته و هم اکنون بیش از 20 گروه تروریستی در این کشور فعالیت میکنند. حضور قریب به دو دهه آمریکا در افغانستان به تشکیل نیروی نظامی در این کشور کمک کرده است، اما این حضور را نمیتوان به عنوان دستاورد آمریکا در افغانستان تلقی کرد چرا که اکنون که مقامات آمریکا تصمیم به خروج از افغانستان گرفتهاند، بسیاری از تعهداتشان نسبت به ساختار افغانستان بر زمین مانده و بسیاری از قول هایی که دادهاند عملی نشده و همین مسئله سبب شده تا خروج نیروهای نظامی آمریکایی با کوتاهی در آموزش نیروهای افغانستانی و انجام مسئولیتهایی که طی 20 سال گذشته پذیرفته بودند، به نگرانیهای مردم افغان منجر شود.
آنچه مشخص است، خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان دیر یا زود باید عملی شود، اما نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که همچنانکه حضور نیروهای آمریکایی با هماهنگی دولت افغانستان بوده، خروج آنها نیز باید با هماهنگی و در تعامل با دولت افغانستان و بعد از انجام مأموریتهایی باشد که مسئولیت آن را بر عهده گرفته بودند. خروج نیروهای امریکا از افغانستان اگرچه امری مهم و ضروریست لیکن با توجه به کوتاهی و قصور آنها در انجام تعهدات شان به ویژه در زمینه آموزش نیروهای افغانستانی، ممکن است پیامدهای قابل توجهی بر آینده این کشور و منطقه داشته باشد که بایستی مسئولیت عواقب آن را پذیرفته و خسارت آن رابپردازند.
0 Comments