جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
بیم و امید اروپا در نزدیکی به روسیه
یکی از چالشهای جدی میان اروپا و آمریکا بر سر نوع روابط با روسیه است؛ پس از پایان جنگ سرد، آمریکا و اروپا به نوعی سعی کردند از دوره بوریس یلتسین، رئیسجمهوری سابق روسیه فاصله بگیرند و این کشور را در مجموعه کشورهای غربی هضم و ادغام کنند؛ اما هدف اصلی دولتهای غربی از این سیاست، مهار و محدود کردن مسکو در مرزهایش بود. با این حال، با به قدرت رسیدن ولادیمیر پوتین نوع رویکرد دولتهای غربی به روسیه و مسکو به غرب تا حدود زیادی تغییر کرد و روسها موضع بسیار شدیدی در قبال گسترش ناتو بهخصوص در جمهوریهای شوروی سابق همچون گرجستان و اوکراین اتخاذ کردند.
همین سیاست باعث شد که یک نوع چالش جدی میان اروپا و آمریکا و در خصوص چگونگی روابط با روسیه ایجاد شود. اروپاییها اگرچه همواره در مورد روسیه نگران بودند و در طول تاریخ، مسکو یک شریک تهدیدآمیز و ناسازگار برای اروپاییها بوده، ولی اروپاییها دریافته اند که با قدرت نظامی نمیتوانند با روسیه مقابله کنند و تنها راه، استفاده از قدرت نرم و گسترش مناسبات اقتصادی و سیاسی با مسکو است. این در حالی است که روسها نیز به نوعی تلاش جدی میکردند تا با نفوذ سیاسی و امنیتی آمریکا و متحدانش در حوزه نفوذ این کشور در جمهوریهای شوروی سابق مقابله کنند.
اما از زمانی که دونالد ترامپ در ایالات متحده به قدرت رسید، تنش میان آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال روسیه افزایش بیشتری پیدا کرده است. با توجه به نگرانیهایی که دولتهای اروپای شرقی نسبت به روسیه پس از بحران اوکراین داشتند و همواره خواهان آن بودند که سیاست مخاصمهآمیزی با روسیه پس از آن اتخاذ کنند، اما دولتهای پیشرو و محور در اروپا بهویژه آلمان و فرانسه با این رویکرد مخالف بوده و همچنان به دنبال راههای مسالمتآمیز و گفتگو برای مدیریت بحران و تنش با روسیه هستند.
این سیاستی است که خوشایند آمریکا نیست و لذا تلاش دارد با بزرگ کردن تهدیدات علیه کشورهای اروپایی، چتر سیاسی و امنیتی خود را در شرق اروپا گسترش دهد. بحث سپر موشکی که آمریکا میخواست در قبال روسیه در جمهوری چک و لهستان ایجاد کند که در دوره باراک اوباما به صورت تعلیق درآمد، در دوره ترامپ به شکل دیگری در حال اجرا است.
از سوی دیگر نباید موضوعات اقتصادی و بحث انرژی را در این زمینه نادیده انگاشت. به خصوص در زمانی که آمریکاییها با استفاده از نفت شیل توانستند به جرگه کشورهای صادرکننده نفت و گاز در جهان بپیوندند، کوشیدند که بازارهای جدیدی را در کشورهای اروپایی به دست بیاورند اما با توجه به اینکه روسیه بزرگترین تامین کننده نفت و گاز اتحادیه اروپا است یک مانع جدی بر سر راه آمریکا در این مسیر به شمار میرود. به همین دلیل واشنگتن بحث تحریم یکی از خط لولههای استراتژیک میان روسیه و اروپا یا همان خط لوله نورد استریم ۲ که گاز روسیه را بدون گذشتن از اوکراین و لهستان و از طریق بستر دریای بالتیک به آلمان میرساند مطرح کرد. مسیر عبور خط لوله گازی نورد استریم ۲ باعث شده که کشورهایی مانند اوکراین و لهستان که همواره سعی میکردند از این خط لوله به عنوان اهرم فشاری علیه روسیه استفاده کنند دیگر از چنین اهرمی برخوردار نباشند.
به همین دلیل جمهوریخواهان حاکم در کاخ سفید و کنگره میکوشند تا با موضوع تحریم خط لوله گاز نورد استریم ۲ هم به یک نوعی اروپاییها را تحت فشار سیاسی و امنیتی قرار دهند و هم روسیه را. همچنین آمریکا تلاش دارد که این کشورها را با خود همسوتر کرده و حوزه نفوذ خود را در شرق اروپا و در مواجهه با روسیه گسترش دهد.
البته با وجود همه فشارهای آمریکا، اروپاییها به این نکته واقف هستند که روسیه همسایه بزرگ آنها به شمار میرود و چه آمریکا با آنها همراه شود و چه مخالفت کند در شرایطی نیستند که بخواهند همسایه استراتژیک خود را که در برخی مواقع میتواند یک تهدید امنیتی برای آنها باشد را نادیده بگیرند.
روسیه بیش از ۴۰ درصد گاز و نفت کشورهای اروپایی را تامین میکند و با وجود اینکه اکنون حوزههای مختلف انرژی وجود دارد که اروپاییها میتوانند انرژی مورد نیازشان را تامین کنند اما همچنان در شرایط موجود کمهزینهترین و در عین حال، مطمئنترین خطوط انرژی برای اروپا خطوط انرژی روسیه است. لذا انتظار نمیرود دولتهای اروپایی به دلیل موقعیت استراتژیک همسایگیشان با روسیه، تحت فشارهای سیاسی و اقتصادی آمریکا از مواضع خود در حفظ و گسترش روابط با مسکو به راحتی عقب بنشینند.
0 Comments