بازاندیشی در نگاه کلاسیک به استراتژی کلان
از زمان ورود به عرصه انتخابات در آوریل سال گذشته، کندی عمدتا توانسته ۱۰ تا ۲۰ درصد آرا را در نظرسنجیها به خود اختصاص دهد. نظرسنجی انجام شده در هفته اخیر در ایالتهای سرنوشت ساز نشان داد که حضور وی سبب شده تا فاصله ترامپ با بایدن یک درصد بیشتر شود. ترامپ در شبکه اجتماعی خود در واکنش به حضور کندی نوشت: «او رقیب سیاسی جو بایدن قلابی است نه من. خیلی دوست دارم که او هم در انتخابات حضور دارد.»
به دنبال پدیده جهانی شدن شاهد تقویت پیمانهای منطقهای و جهانی بودیم که این مسئله منجر به عضویت کشورهای مختلف در پیمانهای گوناگون شده است. همچنین کشورهای مختلف، پیرو عضویت در این پیمانها توانستند از تجارب یکدیگر استفاده کنند و تکنولوژی و صنعت به صورت راحتتری میان کشورها گسترش پیدا کرد. به همین دلیل بود که کشورهای جهان سوم بعضا توانستند حداکثر استفاده را از موضوع جهانی شدن داشته باشند، به نحوی که در چند دهه اخیر تعدادی از کشورهای جهان سوم از رشد خوبی برخوردار شدند.
این رشد باعث شد که برخی کشورها مانند آمریکا و حتی کشورهای مهم اروپایی این احساس را داشته باشند که شاید در پی این رشد، اقتصاد آنها عقب بماند و کشورهایی مانند چین بتوانند به یک قدرت تبدیل شوند.
حتی ایالات متحده آمریکا با این پیش بینی که طی سالهای آینده ممکن است چین از آمریکا پیشی بگیرد و به عنوان قدرت برتر دنیا به ویژه از نظر اقتصادی تبدیل شود به فکر راه چارهای افتاد. در این میان، با روی کار آمدن دونالد ترامپ که روحیه خاصی دارد و مسائل جهانی و دموکراسی برایش اهمیت چندانی ندارد و منافع اقتصادی آمریکا را در اولویت قرار داده است، وی درصدد برآمد که این پیمانها و همکاریهای منطقهای و بینالمللی را تضعیف کند. ترامپ پیش از پیروزی در انتخابات و در زمان رقابتهای انتخاباتی نیز انتقاداتی را نسبت به سازمانها و پیمانهای منطقهای و مسئله جهانی شدن مطرح کرده بود و معتقد بود که جهانی شدن موجب تضعیف آمریکا شده و اگر جلوی آن گرفته نشود تضعیف آمریکا تداوم خواهد داشت. به همین دلیل وی پیمانهایی مانند نفتا، ترانس پاسیفیک و حتی اتحادیه اروپا را زیر سوال برد و به نحوی تلاش داشت این پیمانها را از بین ببرد یا تضعیف کند.
به عنوان مثال در همان ماههای ابتدایی ورود به کاخ سفید، رئیس جمهوری ایالات متحده، تصمیم آمریکا به خروج از توافق تغییرات اقلیمی پاریس را اعلام کرد. ترامپ مدعی بود که این توافق عادلانه نیست چون آمریکا را محدود میکند اما به کشورهای آلوده کننده مثل چین بیش از ده سال فرصت می دهد.
درواقع ترامپ برای محیط زیست و لایه ازون خیلی اهمیتی قائل نیست و بیشتر دغدغههای اقتصادی دارد. در اوایل ماه ژوئن 2017 نیز ترامپ با این استدلال که پیمان پاریس به آمریکا از نظر اقتصادی لطمه خواهد زد و فرصتهای شغلی را کاهش خواهد داد خروج آمریکا از آن را اعلام کرده و با این اظهارات انتقادها از گوشه و کنار جهان را متوجه خود ساخت.
در خصوص پیمان ناتو نیز ترامپ اما و اگرهای بسیاری را مطرح کرد؛ با وجودیکه پس از جنگ جهانی دوم آمریکا متحدان خود را در قالب ناتو پوشش میداد، اما رئیسجمهور آمریکا معتقد است که آمریکا برای این پیمان زیادی هزینه میکند و دیگر اعضای ناتو سهم کمی میپردازند. لذا ترامپ حتی ناتو را هم زیر سوال برده است.
آمریکا تا به امروز هیچگاه با ماهیت اتحادیه اروپا مخالفت نکرده است اما ترامپ تنها رئیسجمهوری است که بیشترین حمایت را از احزاب و شخصیتهای سیاسی انگلیس که میخواستند از اتحادیه اروپا خارج شوند به عمل آورد.
بنابراین به طور کلی آمریکای امروز خیلی با جهانی شدن و پیمانهای منطقهای و جهانی سازگاری ندارد و به دنبال تضعیف این پیمانها است.
بنابراین اگر ترامپ در انتخابات 2020 نیز بار دیگر به عنوان رئیسجمهور آمریکا انتخاب شود، تضعیف پیمانهای منطقهای و جهانی بیشتر خواهد شد و خلاءها و مشکلاتی را در سطح جهانی برای کشورهای مختلف به ویژه کشورهای در حال رشد به همراه خواهد داشت. البته این رویکرد، برای خود آمریکا نیز مشکلاتی در پی دارد و باعث شده که این کشور تضعیف شده و به لحاظ اقتصادی از موقعیت ابرقدرتی خارج شود.
0 Comments