جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
چشم انداز راهبرد دریایی انگلیس در خلیج فارس
تقریبا یک ماه است که روابط ایران و انگلیس تحت تاثیر توقیف محموله نفتی ایران در جبل الطارق و نفتکش انگلیس در خلیجفارس متشنج شده است. روز دوم مرداد ماه بود که روابط عمومی نیروی دریایی سپاه پاسداران در اطلاعیهای اعلام کرد که یک فروند نفتکش انگلیسی با نام «استنا ایمپرو» هنگام عبور از تنگه هرمز به علت رعایت نکردن قوانین و مقررات بینالمللی دریایی توقیف و به ساحل هدایت شده است. توقیف نفتکش انگلیسی درست دو هفته پس از آن صورت گرفت که نیروی دریایی بریتانیا یک نفتکش حامل نفت ایران را در تنگه جبلالطارق به بهانه نقض قوانین اتحادیه اروپا مبنی بر تحریم نفتی سوریه توقیف کرد؛ درحالیکه ایران اعلام کرده بود مقصد نفتکش سوریه نبوده است. همچنین پس از این تحولات، لندن پیشنهاد تشکیل نیروی نظامی دریایی اروپایی به منظور محافظت از نفتکشها در تنگه هرمز را مطرح کرد.
درواقع بعد از توقیف نفتکش انگلیسی، هم آمریکا و هم انگلیس به زعم خود به دنبال راهی برای محافظت از کشتیها و نفتکشهای بازرگانیاند و با این هدف به دنبال اجماعسازی و یارگیری هستند. از یک سو آمریکا این بحث را مطرح میکند که هدفش برای چنین اجماعی بیشتر کشورهای اروپایی و کشورهای حوزه خلیجفارس است و از سوی دیگر انگلیس ضمن آنکه میگوید همین کشورها را مدنظر دارد اما شعار میدهد که با محوریت اروپایی میخواهند چنین اقدامی را در خلیجفارس انجام دهند و آمریکا خیلی در آن دخیل نیست، اما درمقابل آمریکا همه کشورها را دعوت کرده که در این اقدام شریک باشند. برداشت شخصی من این است که کشورهای غربی به چند دلیل میدانند که این اقدام، اقدام سادهای نیست؛ نخست اینکه بین خودشان اختلافاتی وجود دارد و برخی از کشورهای اروپایی با بیمیلی پذیرفتهاند در این ائتلاف حضور داشته باشند و برخی دیگر از کشورها مانند آلمان اعلام کردهاند که این اقدام انگلیس و آمریکا باعث تشدید تنشها در منطقه خواهد شد و حتی ممکن است به یک درگیری نظامی ختم شود؛ در حالی که باید تلاش شود که این درگیریها را کاهش داد. شاید هم انگلیس با هدف دیگری این اقدام را انجام میدهد و میخواهد ایران را تحت فشار دهد تا کشتی انگلیسی توقیف شده رها شود. البته من تصور نمیکنم با چنین اقداماتی ایران تسلیم خواسته انگلیسیها شود. لذا انگلیسی ها راه اشتباهی را در پیش گرفتهاند و بهتر بود که کشتی حامل کالای ایرانی در جبل الطارق را آزاد کنند که در این صورت ایران نیز در خلیجفارس فرصتهایی را فراهم میکرد تا ضمن تسریع در روند قضایی مربوطه، کشتی انگلیسی رها شود.
بنابراین اقدام اخیر آمریکا و انگلیس تاحدودی جنبه تبلیغاتی، جنبه فشار و جنبه نوعی یارگیری دارد و باید ببینیم اتفاقات بعدی چطور پیش میرود و کشورها بر اساس اتفاقات پیشآمده چه تصمیماتی خواهند گرفت.
اما آنچه که مسلم است نیروی دریایی انگلیس انقدر قوی نیست که بتواند به نحوی از کشتیهای تجاری که از این منطقه عبور میکنند محافظت کند یا نیروهای دیگری که به آنها میپیوندند اعلام کنند که به طور قطعی میتوانند امنیت منطقه را فراهم کنند. مسلما هرگونه اقدامی در این راستا یعنی نظامی کردن خلیجفارس منجر به افزایش تنشها خواهد شد و این افزایش تنشها نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه بر مشکلات میافزاید و این انگلیس است که در چنین شرایطی دچار بحران خواهد شد.
بنابراین بهتر است که تنش در خلیج فارس از راههای صلحآمیز، گفتگو، رها کردن کشتی و با گرفتن پاسخ مثبت از ایران حل و فصل شود. دورانی که انگلیس در منطقه، اقیانوس هند، خلیج فارس و دریای عمان خط و نشان میکشید پایان یافته و باید بداند که در شرایط فعلی، آمریکا کشوری نیست که بتوان به آن اعتماد کرد.
آمریکاییها به دنبال فشار اقتصادی بر ایران هستند تا بر اثر آن جمهوری اسلامی پای میز مذاکره بنشیند و آنها نیز از این مذاکره بهره انتخاباتی ببرند. در نتیجه شاید اهدافی که انگلیس میخواهد در خلیجفارس دنبال کند از یک جایی به بعد با اهداف آمریکا همخوانی نداشته باشد و آمریکا پشت آنها را خالی کند. همچنین اگر انگلیس اوضاع را در خلیجفارس متشنج کند همه کشورهای غربی پشت این کشور قرار نخواهند گرفت زیرا اغلب کشورهای اروپایی باور دارند که انگلیس عامل شکلگیری این بحران است و نمیخواهند درگیر بحرانی شوند که پایان آن مشخص نیست.
گزیده ویدئویی از این یادداشت را روی حساب کاربری اینستاگرام شورا ببینید.
0 Comments