بامداد بیرمق
آمریکا هرچند بعد از دهه ۹۰ همزمان با سلسله مذاکرات بین اعراب و اسرائیل تلاش کرده بود که خود را به عنوان میانجی صادق معرفی کند اما امروز کاملا روشن است که از یک طرف نه کشورهای عربی و فلسطین این موضع آمریکا را قبول کرده اند و نه آمریکا بنا دارد تا این نقش به اصطلاح میانجیگرانه را بدون اطمینان از جلب نظر اسرائیل انجام دهد. بنابر این سیاست امریکائی ها در قبال طرح دو کشوری و مبنای این کشور در پیگیری این طرح بدون توجه به تفسیر اسرائیل از این مسئله نیست.
عبدالرضا فرجیراد/ استاد دانشگاه
این در حالی است که در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، اروپا و آمریکا از یک رابطه نزدیک و خوب برخوردار بودند برخلاف دوره بوش پسر که اختلافاتی به ویژه درخصوص حمله به عراق میان کشورهای دو سوی آتلانتیک وجود داشت. اما با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا روابط نزدیک دو طرف تقریبا از بین رفت.
در مقطع فعلی چندین عامل در بروز بیاعتمادی میان واشنگتن-بروکسل نقش دارد؛ نخست بحث اعمال تعرفههای سنگین بر روی کالاهای وارداتی از برخی کشورها همچون کانادا، چین و چند کشور اروپایی است. ترامپ از زمان رقابتهای انتخاباتی همواره بر این مسئله تاکید داشت که اگر پیروز شود در مقابل کشورهای خارجی طوری عمل میکند که تولید در ایالات متحده افزایش پیدا کند و سرمایههای خارج شده به این کشور بازگردد. راهکار ترامپ برای رسیدن به این شرایط نیز افزایش تعرفه برخی کالاهای وارداتی بود. درواقع رئیسجمهور آمریکا روی فولاد و آلومینیوم تعرفههای بالایی اعمال کرد که باعث ناخشنودی طرف اروپایی شد و آنها نیز دست به عمل متقابل زدند. هنوز این جدل ادامه دارد هرچند به نظر میرسد آمریکاییها تاحدودی از فشارهایشان کاستهاند اما بیاعتمادی از سوی طرف اروپایی نسبت به کار تجاری با آمریکا همچنان وجود دارد. دومین مسئله میان دو طرف، خروج آمریکا از پیمان تغییرات اقلیمی پاریس بود که نگرانیهای خاصی را ایجاد و اروپایی را نسبت به داشتن یک رابطه منسجم با واشنگتن دچار تردید کرد. حتی داخل ایالات متحده نیز در رابطه با خروج آمریکا از پیمان اقلیمی اعتراضات شدیدی انجام گرفت و اکثر ایالات آمریکا اعلام کردند که پیمان تغییرات اقلیمی پاریس را محترم میشمارند.
مسئله دیگر به بحث ناتو و فشارهای آمریکا برای بودجه بندی ناتو مربوط میشود. ترامپ از زمان روی کار آمدنش مدام بر این مسئله تاکید داشت که کشورهای اروپایی باید سهم بیشتری از بودجه ناتو را بپردازند؛ این مسئله باعث شد اروپاییها دریابند که رئیسجمهور آمریکا خیلی متعهد به مسئله امنیت اروپا نیست، آنچه که برایش اهمیت دارد مسائل و منافع مادی است و نگاه استراتژیک به مسائل ندارد.
در این میان هرچند اروپا پذیرفت بخشی از هزینههای ناتو را افزایش دهد اما همچنان نسبت به سیاستها و استراتژیهای واشنگتن بیاعتماد هستند. همچنانکه آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان اعلام کرد:« باید روی پای خود بایستیم و دیگر نمیتوانیم خیلی با آمریکا همکاری کنیم. »
این مسائل در مقطعی صورت گرفت که مسئله اوکراین و روسیه مطرح بود و از سوی اروپا نگرانیهایی وجود داشت. درواقع کشورهای اروپای شرقی و شمالی معتقد هستند که روسیه فضای هوایی آنها را مورد تعرض قرار میدهد. لذا این مسائل زمانی پیش آمد که اروپاییها حس میکردند بیش از گذشته به آمریکا و ناتو نیازمند هستند.
مسئله دیگری که از اهمیت زیادی در روابط آمریکا و اروپا برخوردار است، برجام و خروج واشنگتن از این معاهده بینالمللی است. آمریکا پس از خروج از برجام، دور نخست تحریمها علیه ایران را بازگرداند و قرار است در آبان ماه نیز دور دوم تحریمها را عملیاتی کند که در آن صورت کشورهایی که با ایران در حال همکاری هستند به خصوص کشورهای اروپایی در صورت همکاری توسط آمریکا تحریم خواهند شد.
این در حالی است که برجام توافقی است که بعد از آمریکا، اروپا در شکلگیری آن سهم عمدهای ایفا کرد. به نحوی میتوان گفت اروپاییها بنیانگذار توافق با ایران بودند و پیشتر در مذاکرات با ایران در حال دستیابی به نتیجه بودند که آمریکای دوران بوش پسر در آن خلل ایجاد کرد. در فاز بعدی که آمریکا نیز نقش ایفا میکرد، مذاکرات میان ایران و گروه 1+5 به توافق برجام منتهی شد. اما با روی کار آمدن ترامپ، وی به ناگهان در اردیبهشت ماه از برجام خارج شد و اعلام کرد که میخواهد ایران را تحت فشارهای شدید اقتصادی از جمله قطع صادرات نفت و قطع مبادله از طریق سیستم بانکی بینالمللی قرار دهد. در این میان اروپا با اقدام آمریکا چند مشکل داشت؛ نخست آنکه اروپاییان مسئله برجام را یک مسئله امنیتی برای خود برآورد میکنند. دیگر آنکه توافق برجام یک اعتبار برای کشورهای اروپایی شرکت کننده در مذاکرات محسوب میشد زیرا توافقی بینالمللی بود که اروپاییها نقش مهمی در شکلگیری آن داشتند. مسئله سوم ضربه زدن به اقتصاد شرکتهای اروپایی و نادیده گرفتن منافع اروپا است. در این رابطه مقامات اروپایی اعلام کردند که دولت ترامپ فقط منافع خود را مدنظر دارد و منافع متحدانش برایش اهمیتی ندارد. با این حال با توجه به ویژگیهایی که این توافقنامه دارد اروپا بعد از خروج آمریکا از برجام اعلام کرد که این توافق را حفظ خواهد کرد و از منافع امنیتی و تجاری حاصل از آن دفاع خواهند کرد.
این در حالی است که شرکتهای بزرگ اروپایی اغلب با آمریکا رابطه تجاری دارند و اگر آمریکا آنها را به دلیل ارتباط با ایران تحریم کند بسیار آسیب میبینند.
به همین دلیل حفظ روابط تجاری شرکتهای بزرگ با ایران، امر دشواری است و اروپا بیشتر به دنبال راهی است تا روابط اقتصادی شرکتهای کوچکتر با ایران حفظ شود. در این رابطه نیز اروپا به دنبال ایجاد یک سوئیفت جدید است تا بتوانند با ایران مبادله مالی داشته باشند.
به نظر میرسد مسائل اقتصادی میان اروپا و آمریکا همچنان ادامه داشته باشد و چشمانداز روشنی برای توقف اختلافات میان طرفین لااقل در دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ وجود ندارد. به خصوص که ترامپ، فردی تهاجمی و غیرقابل پیشبینی است و اروپاییها نمیتوانند با این دولت رابطه همواری را پیش ببرند.
با این شرایط دو موضوع برآینده روابط اروپا وامریکا تأثیرگذاراست: نخست برگزاری انتخابات میان دوره ای کنگره امریکا در ماه نوامبر، چرا که ممکن است طی این انتخابات دموکرات ها اکثریت آراء مجلس نمایندگان و مجلس سنا را در اختیار بگیرند و موضوع دوم انتخابات ریاست جمهوری ٢٠٢٠ در امریکاست که در صورت رأی نیاوردن ترامپ، روابط اروپا وامریکا با داده ها و تحول جدیدی روبرو خواهد شد.
0 Comments