جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
رئیس گروه مطالعات خاورمیانه دفتر مطالعات بین المللی وزارت خارجه در گفتگو با شورا آنلاين بررسي کرد
فراسوی طرح 2030 عربستان
شورا آنلاین - گفتگو: "طرح چشم انداز 2030 که اخیرا مقامات ریاض از آن رونمایی کردهاند، بیشتر جنبه تبلیغی دارد و با هدف تاثیر بر جنگ قدرت داخلی و همچنین تاثیرگذاری بر انتخابات آمریکا مطرح شده است".
علیرضا میریوسفی، رئیس گروه مطالعات خاورمیانه وزارت خارجه در گفتگو با سایت «شوراآنلاین» با این تحلیل تاکید کرد که بخشی از حاکمیت عربستان در برهه فعلی با هدف تاثیر گذاشتن بر این مسائل، چنین طرحی را ارائه کرده است.
میریوسفی معتقد است این طرح اگر عملیاتی شود به نفع ایران و منطقه خواهد بود، زیرا هر گامی که ریاض در جهت اصلاحات داخلی بردارد، میتواند به تثبیت اوضاع در خاورمیانه که خواست ایران هم هست، کمک کند، اما او همچنین میگوید بعید است ساختار محافظه کار این کشور به چنین اصلاحاتی تن دهد.
آنچه در ادامه می خوانید، مشروح این گفتگوست.
- اخیرا محمد بن سلمان، جانشین 30 سالۀ ولیعهد سعودی، برنامهای را به نام چشمانداز عربستان 2030 ارائه کرد که برخی تغییرات و اصلاحات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را شامل میشود. در کل ارزیابی شما از این طرح چیست و با چه اهدافی مطرح شده است؟
- طرح عربستان اگر واقعا قابلیت اجرایی داشته باشد و تنها در چارچوب تبلیغات رسانهای و دیپلماسی عمومی مطرح نشده باشد، طرحی است که میتواند به نفع مردم عربستان و حتی منطقه باشد. هرچند اصل این طرح مطابق چیزی که محمدبن سلمان در مصاحبه اخیر خود اعلام کرده است یک طرح اقتصادی و مبتنی بر تأسیس بزرگترین صندوق ذخیره دولتی و استقلال از درآمدهای نفتی است، ولی اگر آن را تکمله طرح قبلی محمد بن سلمان که در نوامبر گذشته مطرح شده بود بدانیم، مستلزم اصلاحاتی مانند توجه بیشتر به نقش و مشارکت زنان و انجام برخی اصلاحات سیاسی و اجتماعی خواهد بود. این در حالی است که طی سالهای گذشته عربستان همواره مخالف چنین اصلاحاتی بوده و برعکس ایران، مهمترین نماینده و طرفدار آن در سطح منطقه شناخته شده است. لذا اگر اراده سیاسی برای اجرای این طرح وجود داشته باشد، یک گام روبه جلوست. البته شواهد نشان میدهد که این طرح بیشتر یک طرح تبلیغاتی و با هدف توجه به دو موضوع مطرح شده است؛ نخست، رقابتهای داخلی در عربستان که به ویژه بعد از ژانویه 2015، تغییر حکومت عربستان و تشدید رقابتهای داخلی در خاندان سلطنتی افزایش یافته است و نکته دیگر نیز موضوع فشارهای بینالمللی بر عربستان است. در واقع عربستان با هدف تاثیر گذاشتن بر این مسائل چنین طرحی را ارائه داده است، چرا که این کشور در سال های گذشته و به ویژه بعد از تحولات عربی در سال ٢٠١١ در برابر انجام چنین اصلاحاتی مقاومت کرده بود، اما از آنجایی که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در پیش است اکنون شاهد نمایشهایی از این دست هستیم. ریاض دهههاست که آمریکا را متحد نزدیک خود میداند و بدون شک یکی از اهداف سعودیها از اعلام این برنامه، نگاهی به مسائل داخلی و سیاستهای آمریکا در قبال عربستان بوده است. شاهد هستیم که بعد از تحولات ناشی از بیداری اسلامی اختلاف دیدگاه جدی میان عربستان و متحدانش از جمله آمریکا درباره نحوه مقابله با این تحولات پیش آمده است. واشنگتن مصر بود که عربستان نیز دست به یک سری اصلاحات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در داخل کشور بزند، اما محافظه کاران سعودی در برابر چنین اصلاحاتی مقاومت کردند. دلیل این امر هم گزارشهای ناامید کنندهای است که از نابرابری اجتماعی و فقر و بیکاری گسترده از داخل عربستان در سالهای گذشته به گوش میرسید و عربستان را به عنوان یکی از نامزدهای جدی انقلابهای عربی معرفی میکرد. با این حال به نظر میرسد بیش از آنکه ریاض یک اراده جدی سیاسی برای پیشبرد واقعی این اصلاحات داشته باشد، هدف کوتاه مدتش این است که وانمود کند با این درخواست ها همراهی کرده است تا بتواند در نگاه رییس جمهور آینده آمریکا به عربستان در آستانه انتخابات این کشور تاثیر بگذارد. لذا اینگونه میتوان گفت که این ملاحظات بر جنبه واقعی علل اعلام این سیاستها غالب است، زیرا عواملی که طی سالهای گذشته مانع از انجام اصلاحات در داخل عربستان شده، همچنان پابرجاست و تغییر عمدهای حداقل در ساختار سیاسی این کشور ایجاد نشده است. به علاوه بر اساس برخی از گزارشها نرخ بالای بیکاری در عربستان بیش از آنکه به نبود بازار کار مربوط شود، به فقدان مهارت و آموزشهای مرتبط نزد جوانان عربستانی بازمیگردد که باعث شد بازار کار عربستان به نیروی کار خارجی واگذار شود. یا بعد از تحولات عربی در سال ٢٠١١ عربستان کمکهای وسیع مستقیم به مردم این کشور برای کنترل نارضایتیهای داخلی را در دستور کار قرار داده است که کاملا با چشم انداز اعلام شده ٢٠٣٠ در تعارض است و هرگونه تغییر در این برنامهها در شرایط فعلی میتواند وضعیت داخلی عربستان را از کنترل خارج کند. لذا بعید است ساختار محافظه کار این کشور به چنین اصلاحاتی تن در دهد.
- پس در فضای فعلی و شرایط داخلی عربستان، چنین طرحی قابلیت و شرایط محقق شدن ندارد؟
- اگر اراده و اجماع سیاسی پشت شعارهایی که داده شده وجود داشته باشد میتواند برخی مراحل آن عملی شود. همانطور که در ابتدای صحبتم گفتم این طرح قابلیت اجرایی زیادی ندارد، چون بعید است درباره آن اجماع داخلی وجود داشته باشد. ولی اگر قابلیت اجرا داشت، می توانست منجر به ایجاد ثبات بیشتر در منطقه شده و زمینههای خشونت ساختاری را کاهش دهد. باید به این نکته توجه داشت که امکان تغییر جهت 180 درجهای در سیاست کشورها وجود ندارد و عوامل داخلی که بر سر راه تغییر و اصلاحات در عربستان مانع ایجاد کرده، همچنان پابرجاست. لذا من به قابلیت اجرای این طرح خوشبین نیستم. یکی از شخصیت آمریکایی نیز این طرح را توهمآمیز توصیف کرده است. به نظر من حتی ملک عبدالله، پادشاه سابق عربستان که به عنوان یک پادشاه اصلاح طلب در داخل کشور شناخته میشد و دارای کاریزمای نسبتا قوی بود نیز نتوانست طرح های این چنین را اجرا کند و تغییر عمده و معناداری در گرایشهای داخلی این کشور ایجاد نماید. لذا تصور نمیکنم حکام جدید عربستان قدرت و انگیزه کافی برای اجرای چنین طرح هایی را داشته باشند.
- ارائه چنین برنامهای تا چه حد به انگیزههای قدرت نمایی از سوی محمد بن سلمان بازمیگردد؟
- بخش عمدهای از انگیزههای اعلام چنین طرح و برنامهای به کشمکش قدرت و مسائل داخلی عربستان بازمیگردد. در یک سال گذشته شاهد تغییرات بی سابقهای در ساختار و خاندان حاکم بر عربستان بودیم که تغییر ولیعهد و برخی وزیران کلیدی را شامل شد. این موضوع، به جنگ قدرت در داخل خاندان سعودی دامن زده است. در نوامبر ٢٠١۵ توماس فریدمن، ستون نویس نیویورک تایمز سفری به عربستان داشت و در این سفر مصاحبهای با محمد بن سلمان انجام داد که بخشهایی از همین طرحی را که امروز با جنجال و سروصدای زیادی مطرح شده، منتشر کرد. بسیاری آن مصاحبه را نوعی رپورتاژ آگهی محمد بن سلمان در آمریکا و با هدف تغییر نظر محافل قدرتمند آمریکا به سوی خودش تلقی کردند و به نظرم اعلام چشم انداز ٢٠٣٠، ادامه همان تلاشهاست.
- آیا میتوان گفت که چنین طرحی برای رقابت با ایران مطرح شده و در کل واکنش تهران را نسبت به این برنامههای اصلاحی در عربستان چطور ارزیابی میکنید؟
- این برنامهها به گونهای نیست که کسی با آن مخالفت کند و چنین رویکردی از مدتها قبل مورد تاکید ایران بوده است و ایران هم برنامههای مشابهی را طراحی و تا حدودی اجرا کرده است. لذا اگر واقعا محقق شود میتواند گام مثبتی در جهت کاهش ریشههای خشونت در منطقه باشد. باید توجه داشت که ایران هیچگاه خواهان حذف عربستان یا تغییر رژیم در این کشور نبوده است و اگرچه حکومت ریاض در حال حاضر مواضع خصمانهای در برابر ایران دارد، اما میدانیم که آلترناتیو چنین حکومتی میتواند یک حکومت افراط گراتر باشد. بی ثباتی بیشتر در عربستان به هیچ وجه در جهت منافع ایران نیست، زیرا بخش عمدهای از سیاستهای رادیکال عربستان ناشی از بیثباتی سیاسی داخلی و چالشهای آن کشور است. بنابراین هر گامی که در جهت تثبیت اوضاع داخلی ریاض برداشته شود، در جهت منافع ایران و تثبیت اوضاع در کل خاورمیانه نیز خواهد بود.
0 Comments