جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
ببینید | ابتکار جدید کره برای افزایش نرخ ازدواج در جوانان؛ راهاندازی قطار سریعالسیر!
دولت کره جنوبی قصد دارد با راهاندازی این قطار به جوانان کمک کند که محل زندگی خود را از شهرهای بزرگ به حومه ها ببرند؛ تا بتوانند با کاهش هزینههای مسکن و زندگی، پول لازم را برای ازدواج و فرزندآوری بهدست آوردند. البته در کنار موانع اقتصادی، دختران کرهای میگویند تمایلی به پذیرفتن وظایفی مادری ندارند./صداوسیما
نگاهی به آخرین وضعیت میدانی لیبی
معادله چند مجهولی لیبی
شورای راهبردی آنلاین- رسانه ها: لیبی یک بار در فوریه سال 2011 و زمانی که حکومت قذافی در موقعیت ضعف قرار گرفته بود، تجربه دخالت نیروهای خارجی را داشته است؛ اکنون مجدداً شاهد حضور نیروهایی از کشورهای آمریکا، بریتانیا، فرانسه و ایتالیا است که اقدامات نظامی خود را وارد فاز عملیاتی کرده اند.
دکتر حسین ابراهیم نیا*: لیبی یک بار در فوریه سال 2011 و زمانی که حکومت قذافی در موقعیت ضعف قرار گرفته بود، تجربه دخالت نیروهای خارجی را داشته است؛ اکنون مجدداً شاهد حضور نیروهایی از کشورهای آمریکا، بریتانیا، فرانسه و ایتالیا است که در کنار نیروهای داخلی آن کشور تحت عنوان مبارزه با گروه تروریستی داعش اقدامات نظامی خود را وارد فاز عملیاتی نمودهاند؛ درواقع تحولات جدید میدانی لیبی از دوره مذاکرات صلح آغاز شد و زمزمههای بازگشت نیروهای خارجی از همان زمان نخست با دخالت نیروهای ایتالیایی به بهانه حمایت و پشتیبانی از تأسیسات “شرکت نفت انی ایتالیا” عملیاتی شد؛ با تشکیل دولت وحدت و یا وفاق ملی به نخستوزیری “فائر السراج” این موضوع وارد مرحله دیگری شد دولتی که به نظر میرسد، صرفاً یک پوشش به منظور قانونی نمودن دخالت نیروهای خارجی است، چراکه این بار نیروهای ویژه آمریکایی و بریتانیایی با لباسهای مشابه نظامیان لیبیایی در کنار حملات و پوشش هوایی جنگندههای فرانسوی عملیات خود را در شهر “سرت” آغاز نمودند؛ اما با بیان این مقدمه این پرسش به میان میآید چرا بعد از حدود پنج سال رها شدن لیبی نیروهای خارجی مجدد حضور یافته؟ و این نقش تا کجا و بر اساس چه اهدافی پیریزی شده است؟
وضعیت میدانی کشور لیبی
حدود دو سال است که چندین دور مذاکره میان دو دولت (طبرق و طرابلس) و دیگر گروههای دارای قدرت در لیبی با میانجیگری سازمان ملل در پایتخت کشورهای مراکش، تونس، ترکیه و… انجام گرفته است؛ این مذاکرات حدود چهار ماه پیش به نتیجه رسید و دولت وفاق ملی در لیبی تشکیل شد؛ لیکن با توجه به مشکلات امنیتی فعلی در لیبی حدود یکصد روز این دولت جلسات خود را در پایگاه دریایی طرابلس (در درون کشتی) تشکیل میداد؛ اما حدود یک ماه است، که دولت وفاق ملی به طرابلس نقل مکان نموده و در مکانهای دولتی سابق مستقر شده و به شکل رسمی فعالیت خود را آغاز نموده است؛ بنابراین در صحنه میدانی نیز، نیروهای وابسته به دولت وفاق ملی که عمدتاً متشکل از گروه فجر لیبی و شبه نظامیان شهر مصراته در غرب لیبی هستند، از ماه می عملیات گسترده نظامی با نام “بنیان مرصوص” در شهر سرت، برای بازپس گیری آن از تروریستهای داعش را آغاز نمودند و تاکنون این عملیات تدوام داشته است، ولی به دلیل مقاومت تک تیراندازهای گروه تروریستی داعش، حملههای انتحاری و مینهای کار گذاشته شده در مرکز شهر، سرعت پیشروی کُند شده است؛ در این میان نیز بخشی از نیروهای داعش به سمت مناطق جنوبی که بیابانی بوده حرکت نموده و همین موضوع سبب شده که آزادی تحرکات گروههای تروریستی بیشتر شود؛ بنابراین با توجه به شرایط میدانی فوق طی ماههای آینده عملیاتهای انتحاری انتظار میرود که عملیاتهای انتحاری و بمبگذاری خودروها و مراکز دولتی نیز افزایش پیدا کند؛ همچنین پراکندگی نیروهای داعش زمینهای فراهم میآورد تا توان را بیابد که با برخی از قبایل متعصب نوعی اتحاد هر چند شکننده ایجاد نمایند.
نوع حضور نیروهای خارجی در لیبی
شرایط میدانی لیبی همواره یک معادله مجهول از قدرت همراه داشته، که زمینه حضور بازیگران منطقهای و فرامنطقهای را فراهم نموده است؛ در این میان حضور مستقیم نیروهای خارجی در لیبی بیدلیل نیست گرچه میان این نیروها هماهنگی وجود دارد، ولیکن هریک به دنبال منافع خود در این معادله میباشند؛ اکنون چهار نیروی خارجی بیش از همه نقش موثر را ایفا مینمایند.
نخست، آمریکاییها و بریتانیاییها که حضوری محدود اما در نقاط استراتژیک لیبی دارند؛ ولی هدف اولیه آنها از حضور محدود ابتدا رصد وضعیت میدانی لیبی است تا زمینه حضور گستردهتر را نه به شکل سابق فراهم نمایند؛ در واقع این نیرو ها سعی دارند ابتدا موقعیت سنجی نموده و سپس به جهت دیگر اهداف خود که نخست امنیت متحدان اروپایی و بعد از آن مسأله انرژی است بیشتر از پیش وارد عمل شوند؛ در این میان آمریکاییها و حزب دموکرات یک هدف داخلی را نیز دنبال مینمایند و آن اینکه با برجسته سازی حملات داعش و مبارزه با تروریسم سعی در امتیازگیری از این موضوع در انتخابات داخلی دارند.
دوم، ایتالیا و تأسیسات شرکت نفت انی؛ ایتالیا از جنگ جهانی دوم به اینسو همواره اهدافی نظامی را در کشورهای شمال آفریقا دنبال کرده است که در این میان، لیبی و سواحل آن جایگاهی خاص داشتهاند؛ شروع این علاقهمندی به آفریقا نیز به جنگ ترکیه و ایتالیا در سالهای 1911 و 1912 برمیگردد؛ یعنی زمانی که عمر مختار دست به قیام علیه استعمارگری ایتالیا در کشورش زد؛ اما ایتالیا همواره روابط اقتصادی خود را با لیبی حفظ نموده و حتی ارتقا بخشید. در این میان دو موضوع برای ایتالیا بیش از پیش اهمیت دارد؛ نخست مسأله ناامنی در لیبی است که ایتالیا را تبدیل به خط مقدم مهاجران لیبیایی نموده است و دوم تأسیسات شرکت “نفت انی” هست که مسألهای استراتژیک برای ایتالیا تلقی میشود.
سوم، فرانسه؛ فرانسویها مانند ایتالیاییها همواره در کشورهای شمال آفریقا دارای منافع بودهاند؛ نخستین هدف فرانسویها خصوصاً بعد از رویدادهای تروریستی در شهرهای مختلف این کشور مبارزه با گسترش تروریسم در نزدیکی مرزهای خود است و دومین هدف فرانسویها مانند ایتالیا حفاظت ازفعالیت شرکت نفتی توتال است.
اهداف نیروهای خارجی از دخالت در لیبی
دولتهای غربی ابتدا چندان پس از سقوط قذافی مسئله ناامنی و عدم ثبات را در لیبی جدی تلقی ننمودند؛ لیکن زمانی که بحران پناهجویان لیبیایی در دریای مدیترانه جدی شد، اروپا تلاش نمود از طریق برقراری خط مذاکره میان نیروهای سیاسی این موضوع را به جهت رفع بحران پیگیری نماید؛ اما با حوادثی تروریستی که در اروپا صورت پذیرفت اروپاییان به نتیجه رسیدند که خطر داعش در لیبی بسیار جدیتر از پناهجویان هست؛ هرچند که مسأله پناهجویان بی ارتباط با تروریسم نیست چراکه بسیاری از عناصر داعش در میان پناهجویان به قاره نفوذ پیدا کردهاند؛ در همین راستا نخست تلاش داشتند که یک دولت وحدت ملی شکل دهند تا زمینه اقدامات بعدی را فراهم نمایند؛ در واقع نیروهای خارجی تا زمانی که مطئمن نشوند که اهداف راهبردیشان تأمین و محقق نمیشود وارد تحولات میدانی نمیشوند؛ چنانچه چند سال لیبی به حال خود رها شده بود؛ به عنوان نمونه ایتالیا تا زمانی که مسأله مهاجرین و خطرات تهدیدکننده شرکت نفت انی پیش نیامده هیچگاه وارد عرصه نشده بود و صرفاً تنها اقدامات آن در سطح سخن باقی مانده بود و یا فرانسه تا وقتی که رویدادهای تروریستی در کشورش روی نداده بود مستقیم وارد صحنه عملیاتی لیبی نشده بود. اما امروز هرچند که حضور نیروهای خارجی نقض حاکمیت ملی لیبی هست ولیکن این محقق شده است و دولت وفاق ملی این کشور صرفاً به یک جمله که “کشورش نیاز به نیروهای خارجی در اراضی لیبی ندارد” اکتفا نموده است؛ این در حالی است که اکنون پایگاه نیروهای آمریکایی، بریتانیایی، فرانسوی و ایتالیایی در فروگاه معیتیقه در طرابلس قرار دارد و آنها نشستهای محرمانهای با نیروهای لیبیایی از جمله عبدالرئوف کاره فرمانده نیرویهای ویژه داشتهاند؛ که در نخستین هدف اعلامی خود تصرف منطقه ابوقرین را اعلام نمودند که پس از یک هفته به آن دست یافتند و موفق شدند که منطقه استراتژیک ابوقرین در 25 کیلومتری شرق طرابلس را از نیروهای داعش بازپس گیرند.
این مقدمه بیانگر آن هست که با توجه به تشکیل دولت وفاق ملی، لیبی همچنان با یک خلاء قدرت روبرو است؛ بنابراین نیروهای منطقهای و فرامنطقهای تلاش میکنند که هریک در آینده بیشترین سهم را داشته باشند؛ گرچه هدف اولیه مبارزه با تروریسم ترسیم شده است و حتی در این راه این نیروهای خارجی با یکدیگر همکاری دارند به عنوان نمونه ایتالیا پایگاه نظامی سیگونلا در جنوب این کشور را برای حرکت و کنترل پهبادهای آمریکایی تحت اختیار این کشور قرارداده است؛ هرچند که ایتالیا در مجوز خود حملات را مشروط به اهداف دفاعی نموده است؛ ولیکن این پهبادها به دنبال پشتیبانی از نیروهای اقدام ویژه در لیبی هستند.
در مجموع و در آینده نیروهای خارجی سعی دارند نخست از گسترش دامنه بحران منطقه شامات به کشور لیبی و محیط پیرامونی جلوگیری نمایند؛ چراکه لیبی نزدیک اروپا است و این منطقه تاکنون از بحران در منطقه شامات ضربه دیده است و اروپا دیگر توان باز شدن جبهه جدیدی در همسایگی خود را ندارد؛ در این میان هریک از کشورهای فوق به دنبال منابع لیبی (نفت، اورانیوم و طلا) از جمله نفت با کیفیت این کشور هستند؛ بنابراین اهداف کلی ورود نیروهای خارجی عبارتند از:
– کنترل بحران پناهجویان در منطقه مدیترانهای اروپا
– احاطه کامل امنیتی بر منطقه مدیترانه (خصوصاً ایالات متحده به دنبال این هدف است)
– اشراف بر منابع نفتی لیبی.
-کنترل لیبی زمینههای اثر گذاری بر بحران سوریه را فراهم مینماید
-کنترل لیبی زمینههای تقویت امنیت رژیم صهیونیستی را فراهم میآورد
لیبی و مسأله آن زمینه خوبی برای پوشش بحرانها و بهرهبرداریهای سیاسی احزاب حاکم غربی است.
اثر دخالت نیروهای خارجی بر معادلات داخلی لیبی
زمینههای پیچیدگی بحران امروزی لیبی از دو بُعد داخلی و خارجی ریشه گرفته است؛ نخست: بُعد داخلی که ساختار قبیلهای لیبی سبب شد؛ در واقع پس از سقوط قذافی مجدداً با آغاز بحران داخلی از شرق به غرب مواجه بوده و وضعیت کشور را بیش از پیش ابهامآمیز نموده است؛ لیکن در این مورد باید اشاره نمود که لیبی دوران قذافی یک ساخت سیاسی پیچیده را پیاده سازی نموده بود، که نام این نوع ساخت سیاسی را “دیکتاتوری مبتنی بر پوپولیسم میگذارند؛ این شکل از ساخت سیاسی از یک رانت به نام نفت برخوردار است ولی درآمد حاصل از این نفت به جای آنکه صرف رفاه، توسعه و درآمد ملی شود، بیشتر صرف حفظ حکومت قذافی میگردید؛ به این معنا که قذافی از یکسو، بخشی از این رانت را در میان مردم توزیع میکرد و متناسب با آن اطاعت خریداری مینمود و از سویی دیگر، بخش اعظمی از این درآمدها را برای حفظ سیستم سیاسی خود و خاندانش، صرف نظامیگری و تقویت میلیتاریسم میکرد؛ اما بُعد دوم: که شرایط لیبی را پیچیدهتر نمود دخالت عوامل بیرونی بر اساس یک ترس امنیتی میان بازیگران بود، مداخله نیروهای منطقهای و فرامنطقهای زمینهای را فراهم نمود که با ترکیب شرایط داخلی و متغیر خارجی وضعیت پیچیده فعلی برای لیبی ایجاد شود؛ لیکن دور جدید دخالت نیروهای خارجی بر ساخت سیاسی این کشور و دولت نوپا وفاق ملی اثر مستقیم خواهد گذاشت.
حمایت هریک از نیروهای خارجی به سمت منافع راهبردی خود سبب شده بر عمق پیچیدگی بحران در این کشور افزوده شود؛ بنابراین امروز چندپارگی و معادله مبهم ایجاد شده در این کشور زمینههای گسترش تروریسم را فراهم نموده و تبدیل به چالشی برای نیروهای خارجی شده است؛ که اکنون وانمود میکنند که تلاش برای کنترل آن دارند، اما با طرح یک بازی دوگانه قصد دارند اهداف راهبردی خود را در یک ظاهر همکاری جویانه ولی با اهداف جداگانه پیگیری نمایند؛ به عنوان نمونه باید از ایالات متحده نام برد که هرچند تعداد اندکی نیروهای ویژه خود را اعزام داشته است و با پهبادهای خود اقدام به عملیات مینماید ولی قصد ندارد با تجهیزات و نیروی کامل وارد لیبی شود بلکه این امر به ایتالیا و فرانسه سپرده است تا با رصد وضعیت لیبی و پرداخت هزینه اولیه از سوی دیگر کشورها در نهایت خود را پیروز میدان این نبرد نشان دهد.
در پایان باید اشاره داشت که لیبی و منطقه شامات رابطه مستقیم و مکملی با یکدیگر دارند، بنابراین تا زمانی که اجماع نظر در خصوص ارائه راه حل و تعریف مسیر همکاری در جهت رفع بحران در سه کشور عراق، سوریه و لبنان میان کشورهای منطقهای و قدرتهای جهانی شکل نگیرد، موضوع و مسأله لیبی سامان نمییابد؛ درواقع تا وقتی که منازعه منطقه شامات به صلح نرسد، بحران لیبی نیز رفع نخواهد شد، لذا تشکیل دولت وفاق ملی و ورود نیروهای خارجی در این وضعیت کمک چندانی به لیبی نخواهد کرد.
مدرس و پژوهشگر انجمن جهان اسلام*
0 Comments