حمیدرضا آصفی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی تصریح کرد: با توجه به اهداف اجلاس که 1- تثبیت آتشبس 2- تسهیل مذاکرات سوری-سوری و 3- مقابله جدی با تروریسم است؛ این موضوعات میتواند حامل این پیام مهم به دنیا باشد که نظامهای بینالمللی بهجای اینکه درصدد این باشند که بهجای مردم سوریه، تصمیم بگیرند و برای ملت سوریه حکومت و دولت انتخاب کنند، به دنبال ایجاد صلح فراگیر و تثبیت آتشبس پایدار برای سوریه باشند.
وی در همین حال درباره کارشکنیهای احتمالی آمریکا هشدار داد و گفت: با حرفهایی که دونالد ترامپ قبل از انتخابات زده، اگر بخواهد آن حرفها را عملیاتی کند، قطعاً شرایط برای آمریکا تغییر خواهد کرد، ولی باید کماکان منتظر بمانیم تا در آینده بهتر بتوانیم مواضع آمریکا ارزیابی کنیم.
آنچه در ادامه میخوانید متن کامل این گفتگوست.
پرسش: مهمترین پیامد بینالمللی و منطقهای برگزاری نشست آستانه قزاقستان چیست؟
نشست آستانه که با ابتکار ایران و روسیه شکل گرفت، عملاً به معنای حلوفصل موضوعات منطقهای توسط کشورهای منطقه است. در گذشته سازمان ملل در ارتباط با سوریه بسیار ناتوان عمل کرد، عملاً تحتفشارهای سیاسی آمریکا موفق نشد نقش سازنده و مثبتی ایفا کند و به یک تماشاگر منفعل تبدیل شد. بهطوریکه چند مرتبه نمایندگان ویژه این سازمان در امور سوریه تغییر کردند. این در حالی است که اتفاقاتی که در سوریه در حال رخ دادن است، یکی از جدیترین بحرانها و چالشهای انسانی در دوره معاصر است. بر اساس آمار نماینده دبیر کل، تعداد کشتههای سوریه به بیش از 400 هزار نفر رسیده و نیمی از جمعیت بیستوچهار میلیون نفری سوریه آواره شدهاند. لذا کشورهای منطقه نمیتوانند در برابر این مسئله مهم بیتفاوت باشند. با توجه به عجز سازمان ملل متحد، ایران و روسیه این ابتکار را به خرج دادند و پیام این ابتکار عمل برای دنیا این است که برای برونرفت از وضعیت کنونی در سوریه، باید راهحلهای منطقهای در دستور کار قرار گیرد. هم ایران، هم روسیه و هم ترکیه از دور آتی مذاکرات که قرار است در ژنو برگزار شود، استقبال کردهاند. اجلاس سوری-سوری که بین دولت سوریه و معارضین است، میتواند تأثیر مثبتی بر آن اجلاس داشته باشد، کما اینکه شورای امنیت هم از اجلاس آستانه استقبال کرده و آن را گام مفیدی برای به نتیجه رسیدن اجلاس آتی ژنو برشمرده است. با توجه به اهداف اجلاس که 1- تثبیت آتشبس 2- تسهیل مذاکرات سوری-سوری و 3- مقابله جدی با تروریسم است؛ این موضوعات میتواند حامل این پیام مهم به دنیا باشد که نظامهای بینالمللی بهجای اینکه درصدد این باشند که بهجای مردم سوریه، تصمیم بگیرند و برای ملت سوریه حکومت و دولت انتخاب کنند، به دنبال ایجاد صلح فراگیر و تثبیت آتشبس پایدار برای سوریه باشند.
پرسش: به نظر شما غیبت آمریکا در این مذاکرات، ممکن است چه تأثیری بر روند مذاکرات داشته باشد؟
در ابتدا باید به این مسئله توجه کنیم که با برگزاری نشست آستانه، تحولات سوریه به نتیجه مثبت میرسد و نتایج این نشست میتواند طرفین منازعه را راضی کند. به نظر من تحولات سوریه، دامنهدار، ادامهدار و بسیار پیچیده خواهد بود. لذا امکان ارائه ارزیابی قطعی درباره سوریه، بهواسطه یک حادثه یا یک اتفاق مثل نشست آستانه، غیرممکن است؛ اما اینکه آیا غیبت آمریکا ممکن است باعث کارشکنی در نشست شود، حرف درستی است. بااینحال، باید توجه کنیم که حضور ایالاتمتحده هم باعث شکست مذاکرات و عدم کسب نتیجه نشست میشود. بحران در سوریه در سال 2011 شروع شد و آمریکاییها بودند که با اقدامات خود، تظاهرات و مخالفتهای مردم را که ابتدا مسالمتآمیز بود، به خشونت کشاندند، آن را تشدید کردند و عملاً باعث جنگ و خونریزی شدند. آمریکاییها بودند که زمینه را فراهم کردند که داعش جنگ نیابتی بین غرب و همپالگیهای منطقهایاش مثل سعودی علیه دولت قانونی بشار اسد انجام دهد. شاید اوایل برای برخی پذیرش این مسئله غیرممکن بود که آمریکا داعش را به وجود آورده، اما الآن با توجه به اعترافات جان کری در هفتههای گذشته که اعلام کرد: «آمریکا با سکوت خود از داعش حمایت کرده و همین عامل سبب شد تا داعش برای سرکوب دولت سوریه، به اقدامات خود ادامه بدهد»، الآن این مسئله برای همه قابلپذیرش شده است. کشوری که به این درگیری دامن زده و سبب شده است که خشونت در سرزمین سوریه عمق پیدا کند، قطعاً حضورش هم چندان مؤثر نخواهد بود. به همین دلیل هم هست که جمهوری اسلامی ایران با حضور آمریکا مخالفت کرده است. یکی از اهداف اجلاس، مقابله با تروریسم است و آمریکا نشان داده که عملاً علاقهای به سرکوب تروریسم ندارد، لذا حضورش هم ثمربخش نیست. علاوه بر این، ایالاتمتحده صداقت ندارد. آمریکاییها برای رسیدن به مقاصد خود از کشورهای منطقه استفاده ابزاری میکنند. لذا قطعاً حضور یا غیبت آمریکا در مذاکرات با کارشکنی این کشور در بحران سوریه همراه خواهد بود. ترکیه و آمریکا هر دو کشورهایی بودند که از ابتدای شروع بحران در سویه، نقش مخرب داشتند. بااینوجود در این اواخر ترکیه مواضع خود را در قبال سوریه تغییر داده، بهطوریکه در چند روز گذشته مسئولین ترکیه اعلام کردند که اصراری بر کار رفتن بشار اسد ندارند؛ اما آمریکا هنوز درباره این مسئله از خود واکنشی نشان نداده و مشخص نیست که آیا مواضعش تغییر کرده است یا خیر؟ البته با حرفهایی که دونالد ترامپ قبل از انتخابات زده، اگر بخواهد آن حرفها را عملیاتی کند، قطعاً شرایط برای آمریکا تغییر خواهد کرد، ولی باید کماکان منتظر بمانیم تا در آینده بهتر بتوانیم مواضع آمریکا ارزیابی کنیم.
پرسش: فصل مشترک و نقطه تعارض راهبرد ایران، روسیه و ترکیه در مذاکرات آستانه در تقویت روند مذاکرات سیاسی بر چه عواملی استوار است؟
تا قبل از برگزاری نشست نمیتوان دراینباره ارزیابی دقیق داشت، اما فصل مشترک جمهوری اسلامی با روسها زیاد است و تقریباً نقطه تعارضی هم بین ما و روسیه وجود ندارد. ولی با ترکها نقطه تعارض و اختلاف وجود دارد. گروههای مخالف، گروههای کردی و گروههای معارض، بهغیراز داعش و جبهه النصره، از مسائلی اختلافی بین ترکیه از یکسو و ایران و روسیه از طرف دیگر است. تعریف ترکیه از این گروهها با تعریفی که ایران و روسیه دارند، متفاوت است. ترکها برخی از گروهها را معارض میداند، ولی بهزعم ما این گروهها بیشتر در دستهبندی تروریستها جای میگیرند، لذا دامنه تعامل ترکها با این گروههای تروریستی با دامنه برخورد جمهوری اسلامی با این گروهها تفاوت دارد. نکته بعدی درباره مواضع دولت ترکیه در قبال حکومت فعلی سوریه است. دولت ترکیه مواضعی درباره خروج بشار اسد گرفته که خوشبختانه به مواضع جمهوری اسلامی و روسها نزدیک شده است. به نظر من اگر هر سه کشور بر روی اهداف اجلاس اتفاقنظر داشته باشند، روند جلسه ممکن است موفقیتآمیز باشد. اگر هر سه کشور بر روی اهداف اجلاس اتفاقنظر داشته باشند میتوان انتظار داشت که اجلاس با یک بیانیه خوب خاتمه یابد. بااینحال پایان اجلاس به معنی صلح و ثبات در کل سوریه نیست. راه سوریه راه طولانی و دراز خواهد بود، به این دلیل که بسیاری از کشورها خود را در میدان سوریه شکستخورده میبینند و این کشورها حتماً مداخله منفی درصحنه عملیاتی سوریه خواهند داشت.
پرسش: مذاکرات آستانه چه تأثیری بر راهبرد منطقهای جبهه مقاومت خواهد داشت؟
مذاکرات آستانه به لحاظ ماهوی با مذاکرات قبلی تفاوت دارد. اگر به روند مذاکرات درگذشته دقت کنیم، میبینیم که برخی درگذشته و در زمان برگزاری اجلاس اولیه بهشدت بر روی این خواسته خود پافشاری میکردند که دولت سوریه حق حضور در مذاکرات را ندارد، اما در ادامه پذیرفتند که دولت سوریه در مذاکرات حضورداشته باشد، به این شرط که بپذیرد که درباره دوره انتقالی مذاکره کند. در جلساتی که درگذشته با حضور معارضین و با همکاری کشورهای درگیر در منازعه برگزار میکردند، صحبت از فرصت ششماهه برای دوره انتقال قدرت در سوریه مطرح بود؛ یعنی دولت اسد را بهعنوان گروهی قلمداد میکردند که در مذاکرات حضور دارد تا حکومت را پس از مدتی در اختیار دیگران قرار دهد؛ اما در حال حاضر در اجلاس آستانه زمینبازی تفاوت کرده، در اجلاس آستانه بحث بر سر این است که چگونه با تروریسم مقابله کنند. چگونه استمرار و پایداریِ آتشبس تضمین شود و تعمیق و گسترش پیدا کند و چگونه مذاکرات سوری-سوری برای رسیدن به یک راهحل سیاسی در چارچوب همین دولت کنونی که منبعث از آرای مردم است، شکل بگیرد. این مسائل اعتمادبهنفس محور مقاومت را افزایش داده و نشان میدهد که با مقاومت و پایداری میتوان به اهداف مستقل رسید. اگرچه کشورهای مختلف و ازجمله آمریکا چنین چیزی نمیخواهند. لذا به نظر من تأثیر بسیار مثبتی در اعتمادبهنفس گروههای مقاومت خواهد داشت و در آینده با دست پر و با اعتمادبهنفس بیشتر میتوانند در برابر تروریستها بایستند.
0 Comments