أحدث المقالات

Loading

تحلیل ائتلاف‌های منطقه‌ای عربستان

۱۳۹۵/۱۲/۱۱ | نمای راهبردی

شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل غرب آسیا معتقد است: عربستان به واسطه دلارهای نفتی خود به دنبال ائتلاف با کشورهای منطقه است، اما هیچ‌کدام از این ائتلاف‌ها از پایداری برخوردار نیستند و ریاض به واسطه لجاجت‌هایی که با جمهوری اسلامی ایران دارد، متحمل خسارت‌های فراوانی در منطقه شده است.

سعداله زارعی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی اظهار داشت: سیاست‌های ایران در قبال عربستان، منطقی است و بدون اینکه هزینه چندانی پرداخت کند، مخاطرات بسیاری را روانه این همسایه لجوج کرده است.

آنچه در پی می‌آید، متن کامل این گفتگوست.

پرسش: عوامل پایداری ائتلاف‌های منطقه‌ای عربستان کدام است؟

ائتلاف حول محور عربستان، ائتلاف حول محور دلار است. عربستان تنها قادر به جذب کشورهایی است که به طمع استفاده مالی و با مسئولیت‌پذیری‌های محدود در برنامه‌های عربستان شرکت می‌کنند. به همین جهت ائتلاف‌های عربستان ازیک‌طرف با ضعف کارآمدی و از طرف دیگر با مشکل تداوم مواجه است. ظرف 50 سال گذشته، هیچ‌گاه شاهد ائتلاف مؤثری با محوریت عربستان نبوده‌ایم. عربستان حتی نتوانسته در محیط عربی که داعیه محوریت آن را دارد، به محور اصلی تبدیل شود و در هیچ مقطعی از تاریخ 80 ساله آل سعود، عربستان محور جهان عرب نبوده است. عربستان باوجود حجم عظیم درآمدهای نفتی و تلاش‌های گسترده‌ای که انجام داده و همچنین سرزمین وسیعی که در اختیار دارد، نتوانسته کشورهای پیرامونی خود مثل عمان، قطر، کویت و حتی یمن را در کنار خود جمع کند. درحالی‌که ائتلاف‌هایی که با محوریت ایران تشکیل‌شده، هم پایدار و هم مؤثر بوده است. ایران در ائتلاف‌های خود توانسته هم از اعضای خودش دفاع کند و هم در یک دوره طولانی‌مدت به درازای عمر انقلاب اسلامی، متحدان خودش را حفظ کند.

 

پرسش: سبک و سیاق حاکمان جدید سعودی تا چه حد با استانداردهای بین‌المللی دیپلماسی همخوانی دارد؟

دستگاه سیاسی عربستان با نگاه به تجربه حکومت‌های ملک خالد، ملک فهد و ملک عبدالله به این جمع‌بندی رسید که باید از پوسته محافظه‌کاری و کتمان آنچه در درون آل سعود می‌گذرد که درواقع برخورد با اندیشه‌های ناب اسلامی است، بیرون آید؛ بنابراین دستگاه سیاسی جدید عربستان تصمیم گرفتند سیستم خود را از حالت انکار و حالت دوگانه خارج کند و با صراحت آنچه را که در درون دستگاه سیاسی‌شان اتخاذ می‌شود، به صحنه منطقه بیاورند. لذا سیاست ظاهرا مدارا گونه ولی باطناً پیچیده ملک عبدالله و ملک فهد را کنار گذاشتند و سیاست مبتنی بر برخورد صریح را در پیش گرفتند. اشغال بحرین، جنگ علیه یمن و … سیاست‌هایی است که سعودی‌ها به کاربردند تا شرایط را دگرگون کنند. این در حالی است که عربستان برای تغییر فاز از شکلی پیچیده و مسالمت‌جو به شکلی صریح و خصمانه آمادگی لازم را نداشت. نه ارتش، نه شرایط منطقه‌ای و نه شرایط داخلی، هیچ‌کدام به عربستان کمک نمی‌کرد تا بتواند چنین رویه‌ای را در پیش بگیرد و آن را مدیریت کند، لذا تغییر فاز سعودی‌ها در منطقه با موفقیت همراه نبوده است. با شروع بحران بین عربستان و یمن، تمام تحلیل‌هایی که در خارج و داخل عربستان می‌شد معطوف به این بود که سعودی‌ها با ورود به درگیری که قادر مهار، مدیریت و گذاشتن نقطه پایان‌بر روی آن نیستند، مرتکب خطای بزرگ تاریخی شده‌اند.

 

پرسش: سطح واقع‌نگری و پراگماتیست بودن حکام جدید سعودی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

سیاست حاکم بر سعودی یک سیاست عملگرایانه و پراگماتیستی است. به این دلیل که سعودی‌ها با نگاه به شرایط احساس کردند که در دو سه دهه گذشته روند تحولات کاملا به ضرر آن‌ها بوده و احساس کردند که آینده را از دست داده‌اند، لذا با ریسک بالا تلاش کردند تا با اعلام جنگ علیه کشورهای منطقه به‌ویژه یمن شرایط را به نفع خودشان تغییر دهند. گمان عربستان این بود که با هجوم به یمن و حمله به مردم یمن و انصار الله به عنوان متحد جمهوری اسلامی، ایران ناگزیر وارد جنگ می‌شود و این مسئله سبب ایجاد جبهه ضدایرانی در منطقه می‌شود، درحالی‌که ایران با هوشیاری و درایت ضمن اینکه اقدامات سعودی را محکوم کرد، وارد جنگ نشد و در عین حال با پشت‌گرمی دادن به انصار الله و مردم یمن، عملاً عربستان را درگیر یک جنگ بزرگ فرسایشی کرد و در واقع سعودی‌ها نه تنها نتوانستند از این سیاست تهاجمی به ایران لطمه‌ای بزنند، بلکه خودشان را در معرض یک آسیب بزرگ قراردادند و بعید است بتوانند آبرومندانه جنگ با یمن را به پایان برسانند و چون کورسویی از پایان آبرومندانه نیست، با شوربختی به این جنگ ادامه می‌دهند.

 

پرسش: چه گزینه‌هایی برای ایران در مواجهه با عربستان متصور هستید؟

ایران بهترین سیاست را در مواجهه با عربستان در پیش‌گرفته و نیازی به تغییر سیاست نیست. الان عربستان درگیر جنگ پرهزینه‌ای است که سرمایه‌های این رژیم را بر باد می دهد. این دشمن ایدئولوژیک در حال ضعیف شدن است و ایران بدون آنکه هزینه‌ای بدهد، مخاطرات دشمن یا رقیب لجوج را کم می‌کند. لذا همین رویه کنونی که مبتنی بر آگاه‌سازی ملت‌ها و پرهیز از ورود به درگیری است، باید ادامه یابد.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *