جدیدترین مطالب

پایان دو دهه همکاری کرملین و کاخ سفید

پایان دو دهه همکاری کرملین و کاخ سفید

حمیدرضا جوادی قلعه و سعید محمدی کاوند در یادداشت مشترکی برای دیپلماسی ایرانی می نویسند: مقامات کرملین چه در طول این ۲۲ سال و چه در زمانی که روسیه از انتقال رهبران داعش از سوریه، لیبی و سایر نقاط غرب آسیا تحت چتر حمایتی آمریکا به افغانستان هشدار می‌داد باید می‌دانستند که تروریسم و ادعای مبارزه با آن تنها یک کارت بازی در دستان مسئولان کاخ سفید است.
Loading

أحدث المقالات

مسکو: آلمان حق اخلاقی ندارد که با قربانیان نازی ها رفتار متفاوتی داشته باشد

ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه، در توضیح اظهارات برلین درباره مسئولیت ویژه آلمانی ها در قبال یهودیان، گفت: آلمان حق اخلاقی ندارد که با قربانیان جنایات نازی ها متفاوت رفتار کند.

Loading

نیاز متقابل ایران و روسیه

۱۳۹۸/۰۴/۰۳ | نمای راهبردی

شورای راهبردی آنلاین- رسانه ها:نصرت الله تاجیک، دیپلمات اسبق و تحلیلگر مسایل بین الملل معتقد است : تعامل روسیه با ایران فقط بخش کوچکی از تصویر بسیار بزرگ‌تر تعاملات جهانی روسیه بوده و این ایران است که باید این جایگاه را برجسته و تثبیت کند.

نصرت الله تاجیک*

موقعیت ژئوپلیتیکی، موتور تغذیه سیاست خارجی در ماشین سیاست و حکومت و تحرکات خارجی ایران شرایطی فراهم کرده که رویکردهای سیاست خارجی ایران تواما دارای بیم و امید و به قولی فرصت و تهدید محسوب می شود. از سوی دیگر نگرش منفی، منفعل و انزواطلبانه به تعامل با روسیه با تمسک به سوابق تاریخی و بدون در نظر گرفتن موقعیت و توانمندی های کشور در دنیای کنونی قابل توجیه نیست. هر کشوری کلیه تحرکات خود را دائما بر اساس مصالح ملی و حداکثر سازی منافع ملی تنظیم می کند. یعنی اگر روزی توازن قوا میان روسیه و آمریکا و نزدیکی آنها فارغ از ابهام استراتژیکی کنونی بین آن دو بتواند منافع سیاسی و امنیتی ایران را تحت الشعاع قرار دهد، نباید خیلی تعجب کرد. بلکه این بر سیاست خارجی ایران است که از هم اکنون ضمن تعریف و تبیین نظم مطلوب و نیازهای سیاسی و امنیتی منطقه ای و جهانی خود تصویر آینده تحولات جهانی را نیز در نظر داشته باشد. روسیه برای جلوگیری از هژمونی آمریکا در منطقه خاورمیانه به ایران با گرایش های ضد آمریکائی که دارد نیاز داشته و روی کمک ایران حساب باز کرده است.

اما از سوی دیگر ایران نیز باید با فهم واقع گرایانه که مهم ترین اصل در موفقیت سیاست ایران است ضمن ظرفیت سازی در سیاست خارجی خود در قبال روسیه و استفاده از اهرم های سیاسی و ژئوپلیتیک خود از ظرفیت های روسیه استفاده کند. تعامل روسیه با ایران فقط بخش کوچکی از تصویر بسیار بزرگ تر تعاملات جهانی روسیه بوده و این ایران است که باید این جایگاه را برجسته و تثبیت کند. از این واقعیت نمی توان فرار کرد که در توازن جهانی قدرت، هم روسیه به ایران ظنین است که شاید در نهایت به سمت آمریکا بچرخد و هم آمریکا نمی خواهد ایران بیش از حد به روسیه نزدیک شود. بسیاری از ایرانیان نیز به سیاست روسیه و قسمتی هم به آمریکا شک دارند. اما روسیه در آب های خزر، همسایه شمالی ایران و به عنوان یک بازیگر جهانی که در همکاری با رقبای منطقه ای و جهانی ایران نیز توانمند است، محسوب می شود. ایران باید با بازی و تفکر سیاسی ارزش و اهمیت استراتژیک همکاری های ایرانی – روسی را افزایش دهد.

ورود روسیه به صحنه سوریه هم برگ برنده ایران بود و هم هزینه های آتی ایران را کاهش داد. با توجه به اهداف آمریکا در سوریه، ایران به تنهائی قادر به حل معمای سوریه نبود. از سوی دیگر روسیه نیز با ورود به سوریه توانست در توازن جدید و معادلات قدرت جهانی و همچنین حل مشکلاتش با غرب در ارتباط با اوکراین دست بالا را پیدا کند. یعنی با پررنگ تر شدن ملاحظات ژئوپلتیک در روابط ایران و روسیه، بنیان همکاری های این دو کشور هر چه بیشتر ژئوپلتیک محور شد و مشارکت طرفین در سوریه و همگرایی خاورمیانه ای آنها جایگاه مهمی در بازگرداندن روسیه به صحنه جهانی قدرت و تثبیت جایگاهش در ساخت نظم امنیتی جهانی پیدا کرد و ایران باید مابه ازای این وضعیت را از روسیه دریافت کند. شاید اولین قدم در این زمینه باید ایجاد توازن سیاسی اقتصادی در روابط بین دو کشور باشد و حجم اندک همکاری ها در سایر حوزه ها از جمله اقتصادی افزایش پیدا می کرد تا به ثبات روابط دو کشور اطمینان بیشتری پیدا می شد.

به نظر می رسد به دلیل کم کاری سیاست خارجی و عدم بهره برداری از تمامی اهرم ها و به خصوص حاکمیت نداشتن تفکر سیاسی و تاثیر پذیری از فشار احساسی افکار عمومی، استراتژی، سیاست ها و مطالبات منطقه ای جمهوری اسلامی ایران برای بازسازی نظام امنیت منطقه ای و همکاری استراتژیک با روسیه شفاف نیست. این ابهام نه فقط به بازیگران بزرگ از جمله روسیه که خواست تعریف شده تری برای نظام امنیت جهانی دارند یاری می رساند تا از منابع و ظرفیت های بازیگران منطقه ای مانند ایران را بدون پرداخت مابه ازای استراتژیک آن، برای نیل به اهدافشان بهره برداری کنند، بلکه به ظن بالا نیز دامن می زند.

سیاست خارجی ایران نباید در سوریه متوقف شود، بلکه با توجه به سرمایه گذاری های مادی و معنوی اش در این کشور باید با بازی استراتژیک خود به تنظیم روابط منطقه ای و بین المللی خویش بپردازد. سیاست خارجی ایران روزهای سختی را در پیش خواهد داشت و دولت آینده باید تلاش مضاعفی در این زمینه داشته باشد. روزهائی که باید در پرتو تلاش آمریکا برای تغییر چهره ژئوپلیتیکی منطقه و سیاست های ترامپ در این زمینه و بازی های بزرگی که با وضوح بیشتری در عرصه سیاست جهانی میان روسیه ، آمریکا، اروپا و چین شکل خواهد گرفت، قادر به تامین منافع سیاسی و امنیتی مردم ایران باشد. این امر نیازمند ثبات بیشتری در سیاست خارجی بوده تا بتواند بیشترین میزان منافع ملی را تامین کند.

* دیپلمات اسبق و تحلیلگر مسایل بین الملل

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *