جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
نگاهی به روابط هند و رژیم صهیونیستی
میلاد معینالدینی:*
در اوایل سال جاری میلادی، خبری مبنی بر انعقاد یک قرارداد دو میلیارد دلاری بین هند و صنایع هوافضای رژیم صهیونیستی بر روی خروجی رسانهها قرار گرفت که در تاریخ روابط هند با این رژیم، رقمی بیسابقه محسوب میشود. این خبر و اخباری از این دست، این سؤال را برای ناظر مسائل بینالمللی ایجاد میکند که چه عواملی هند را -بهعنوان کشوری که از شناسایی فوری رژیم صهیونیستی در بدو تشکیل آن امتناع و با عضویت آن در سازمان ملل متحد مخالفت مینماید- به مرحلهای میرساند که رژیم اشغالگر قدس را بهعنوان شریکی راهبردی انتخاب نماید؟
- رویکردهای سیاست خارجی هند
هند از زمان استقلال تاکنون، چند دوره را در سیاست خارجی خویش پشت سر گذاشته است که هرکدام دارای ویژگیها و مؤلفههای متفاوتی بوده و نتایج خاصی را برای این کشور به همراه داشتهاند.
۱٫۱٫ دورهی اول سیاست خارجی هند (۱۹۴۷ تا ۱۹۶۲)
اولین دورهی سیاست خارجی این کشور که از زمان استقلال تا جنگ با چین در سال ۱۹۶۲ را در برمیگیرد، به دورهی نهروئیسم[۱] شهرت دارد و طی آن، هند پیرو سیاست «عدم تعهد» در سیاست و روابط خارجی خویش با دیگر کشورها و نظام جهانی بود. جواهر لعل نهرو -اولین نخستوزیر هند- معتقد بود هند در آن مقطع خاص، به آن اندازه قوی نیست که با حضور فعال در نظام جهانی، تفاوت و تغییری معنادار در آن ایجاد نماید و به نفع این کشور است که فاصلهی خود را با هر دو ابرقدرت حفظ کند. اولویتهای سیاست خارجی این کشور را در آن دوره، پیگیری آرمان «یک جهان»، استعمارزدایی و خلع سلاح شکل میداد.
۱٫۲٫ دورهی دوم سیاست خارجی (اوایل دههی ۱۹۶۰ تا پایان جنگ سرد)
شکست تحقیرآمیز هند در جنگ با چین در سال ۱۹۶۲، جانشینان نهرو را بر آن داشت تا دستور کاری رادیکالتر پیش روی سیاست خارجی هند بگذارند. این کشور در مقابل تهدیدات چین و پاکستان، به تجهیز و مسلح سازی بیشتر خود روی آورد و در مقابل همسایگان خود و کشورهای غربی، رویکردی تهاجمیتر نسبت به دورهی پیشین اتخاذ نمود. در سال ۱۹۷۴ به اولین آزمایش هستهای خود (پوخران یک[۲]) پرداخت و رویهای -هرچند آرام- را برای ایجاد یک ظرفیت بازدارندگی نظامی آغاز نمود. در طول این دوره، هند همچنان سعی بر حفظ حدی از خودبسندگی و حداقل نگهداشتن رابطهی خود با نظام اقتصادی جهانی و عدم وابستگی به غرب داشت. پس از توافق سیملا بین هند و پاکستان که با میانجیگری شوروی بین دو کشور به دست آمد، هند در روابط خارجیاش بهنوعی به شوروی تمایل یافت، بهگونهای که این ابرقدرت، به اولین تأمینکنندهی تسلیحات هند تبدیل شد.
۱٫۳٫ دورهی سوم سیاست خارجی (۱۹۹۱ به بعد)
پس از فروپاشی شوروی، سیاست خارجی هند نیز دستخوش تحولاتی شد و اولویتهای سیاسی این کشور تغییر یافت. هند در پی اصلاح مواضعی برآمد که مانع از ارتقای روابطش با غرب شده بود و یک سیاست خارجی عملگرایانه را فارغ از هرگونه ارزش و با نگاه به کسب منفعت و بهترین نتیجهی مادی در پیش گرفت. هدف این اقدامات، حداکثر سازی جذب سرمایههای خارجی و تجارت بود. این کشور با بیشترین توان سعی در افزایش بازدارندگی خود نمود و بهطور همزمان، به ارتقای روابط با ایالاتمتحده پرداخت.
- روابط سیاسی هند و رژیم صهیونیستی
۲٫۱٫ از زمان تشکیل رژیم غاصب تا اوایل دههی ۱۹۶۰
در این دوره، که متقارن با دورهی اول سیاست خارجی هند است، روابط هند و رژیم صهیونیستی به صورت رسمی آغاز نشده و طرفین نمایندهای نزد یکدیگر ندارند. در بدو تشکیل رژیم صهیونیستی، اصلیترین عنصر در مواضع هند در قبال این رژیم را ارتباط این کشور با کشورهای عربی و حمایت آن از آرمان فلسطین شکل میداد. حمایت این کشور از آرمان فلسطین، مبانی خود را از نهضت استقلال هند میگرفت. در سال ۱۹۳۸، ماهاتما گاندی طی مصاحبهای با روزنامهی هریجان، ضمن همدردی با یهودیان، اعلام داشت:
«همدردی من [با یهودیان] چشمان مرا به روی الزامات عدالت نمیبندد. درخواستهایی که برای ایجاد یک کشور برای یهودیان مطرح میشوند، برای من چندان جذاب به نظر نمیرسد… چرا آنان نباید مانند بقیهی مردم زمین، کشوری را خانهی خود سازند که در آن متولد شدهاند و در آن حق حیات یافتهاند؟ فلسطین همانقدر به اعراب تعلق دارد که انگلستان به انگلیسیها یا فرانسه به فرانسویها. تحمیل یهودیان به اعراب، کاری اشتباه و غیرانسانی است… بازگردانی همه یا بخشی از فلسطین به یهودیان، تحقیر اعراب بوده و قطعاً جنایتی علیه بشریت است.»[۳]
هند به طرح تقسیم سرزمین فلسطین به دو کشور در سال ۱۹۴۷[۴] و عضویت رژیم صهیونیستی در سازمان ملل در سال ۱۹۴۹[۵] متحد رأی منفی داد و تا سال ۱۹۵۰۰، آن رژیم را به رسمیت نشناخت. بسیاری از هندوهای افراطی، به حمایت و همدردی با یهودیان پرداختند و تصمیم دولت هند در مخالفت با تشکیل رژیم و عضویت آن در سازمان ملل را محکوم کردند. با این وجود، به رژیم اشغالگر اجازهی تأسیس هیچ نمایندگیای داده نشد؛ در سال ۱۹۵۳، رژیم اجازه یافت یک کنسولگری را در بمبئی تأسیس نماید. با توجه به حمایت هند از آرمان فلسطین در آن دوره، هند تمایلی برای برقراری کامل روابط دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی نداشت. هند اولین کشور غیر عرب بود که سازمان آزادیبخش فلسطین و یاسر عرفات را بهعنوان تنها نمایندهی مشروع مردم به رسمیت شناخته بود. علاوه بر آن، ارتباط با رژیم صهیونیستی، میتوانست به روابط هند با کشورهای عربی لطمه وارد آورد.
۲٫۲٫ از اوایل دههی ۱۹۶۰ تا سال ۱۹۹۲
طی این دوره که متقارن با دورهی دوم سیاست خارجی هند بود، روابط دو کشور تا حدی به صورت غیر رسمی آغاز شد، اما هنوز وارد مرحلهی رسمی و تأسیس نمایندگی نشده بود. تأسیس نمایندگی رژیم اشغالگر در نپال در سال ۱۹۶۱، اولین گامی بود که راه را برای تأسیس سفارتخانهی این رژیم در هند هموار ساخت. تا اواخر دههی ۱۹۷۰، سیاست عدم ارتباط رسمی با رژیم ادامهیافت؛ در دورهی نخستوزیری موراجی دسائی (از حزب جاناتا)، با توجه به رویکردهای فکری خاص وی، رویکرد هند تا حدی در قبال آن رژیم تعدیل شد و در سال ۱۹۷۷، موشه دایان –وزیر جنگ رژیم صهیونیستی- مخفیانه و برای اولین بار به هند سفر کرد.[۶] از همان زمان، هند علائق خود را در روابط با رژیم صهیونیستی، کسب اطلاعات راجع به گروههای تروریستی و جداییطلب و خرید تجهیزات دفاعی قرار داده بود.
۲٫۳٫ از سال ۱۹۹۲ تا به امروز
در مرحلهی سوم، علاوه بر تغییری که در رویکردهای سیاست خارجی هند روی داد، شرایط بینالمللی و منازعهی اعراب و رژیم صهیونیستی نیز وارد مرحلهی تازهای شد. در سال ۱۹۹۲ و یک سال پس از آغاز روند صلح خاورمیانه بین اعراب و رژیم صهیونیستی در مادرید، روابط هند با رژیم از حالت غیررسمی خارج شد و دو طرف به تبادل نمایندگان رسمی سیاسی مبادرت نمودند.
بهصورت کلی، عدم تمایل هند برای برقراری روابط رسمی با رژیم صهیونیستی تا پیش از ۱۹۹۲ را در دو بعد داخلی و خارجی میتوان بررسی کرد. در بعد داخلی، اصلیترین دلیل این بود که سیاستمداران هندی، با توجه به جمعیت بالای مسلمانان در این کشور، حاضر به پذیرش ریسک از دست دادن آراء آنان به بهای حمایت و ایجاد روابط با رژیم صهیونیستی نبودند. در عرصهی خارجی، بهبود روابط هند با رژیم صهیونیستی، میتوانست امنیت شغلی شهروندان این کشور را که در کشورهای عربی حوزهی خلیجفارس مشغول به کار بودند -و درآمدشان بخش قابلتوجهی از ارز خارجی هند را تشکیل میداد- به خطر اندازد. یکی دیگر از دلایلی که تمایل هند را برای عادیسازی روابطش با رژیم صهیونیستی کم میکرد، نیاز این کشور به انرژی و ضرورت تأمین واردات نفت از کشورهای عربی بود. تیره شدن روابط کشورهای عربی با هند، همچنین میتوانست این کشورها را بیشازپیش به سمت پاکستان -اصلیترین رقیب و بلکه دشمن این کشور- متمایل کند.
پس از ۱۹۹۲، روابط هند و رژیم اشغالگر قدس روز به روز از عمق و گستردگی بیشتری برخوردار شد و رژیم صهیونیستی بهعنوان یک منبع قابلاتکا برای هند در تأمین تجهیزات دفاعی در آمد. در سال ۱۹۹۸، هند برای دومین بار به آزمایش سلاح هستهای پرداخت و در پی این آزمایش، ایالاتمتحده آن کشور را از دسترسی به برخی سیستمهای دفاعی و تسلیحاتی محروم نمود. تحریم تسلیحات هند از سوی ایالاتمتحده، هند را -که قصد داشت از تکیهبر سلاحهای روسی بکاهد و بخش بیشتری از تسلیحات خود را از کشورهای غربی تهیه کند- از دسترسی به تسلیحات غربی محروم کرد. از سوی دیگر رژیم صهیونیستی -که در طول تاریخ جعلی خود دارای بحران حاد مشروعیت بوده و از هر فرصتی برای نزدیکی به کشورها استفاده کرده است، فرصت را غنیمت شمرد و بهمرور تبدیل به دومین تأمینکنندهی تسلیحات این کشور شد. بسیاری از تجهیزاتی که هند از رژیم صهیونیستی خریداری میکند، از هیچ جای دیگر برای این کشور قابل تهیه نیست.
عامل دیگری که هند را در ارتقای روابط با رژیم صهیونیستی تشویق کرده است، استفاده از قدرت لابی این رژیم در کنگرهی ایالاتمتحده است. لابی صهیونیستی، علاوه بر توان جلب موافقت آمریکا برای فروش تسلیحاتی که این کشور آنها را برای هند تحریم کرده بود، یکی از تسهیلکنندگان انعقاد توافق هستهای بین هند و ایالاتمتحده بود. پیش از رأی هند در آژانس انرژی اتمی در سال ۲۰۰۶ که منجر به ارجاع پروندهی ایران به شورای امنیت سازمان ملل شد، عاملی که برای به ثمر رسیدن توافق هستهای بین هند و آمریکا تلاش بسیار میکرد، لابی صهیونیستی بود.[۷]
نبردهای کارگیل و پاراکرام
نبرد کارگیل را میتوان یک نقطهی عطف بسیار مهم در روابط نظامی و اطلاعاتی هند و رژیم صهیونیستی دانست که ارتقای روابط طرفین را در این حوزه، بهصورت چشمگیری سرعت بخشید. در ماه می ۱۹۹۹، دستگاههای امنیتی و دفاعی هند، نفوذ گستردهی نظامی پاکستان را در منطقهی کارگیل ایالت جامو و کشمیر شناسایی کردند. بیش از یک هفته طول کشید تا سیستم اطلاعاتی هند تخمینی دقیق راجع به عمق پیشروی و تعداد نیروهای پاکستانی در خاک کشمیر به دست آورد. علیرغم دفع حملهی صورت گرفته، نبرد کارگیل بهعنوان یک شکست اطلاعاتی برای نیروهای امنیتی هند در نظر گرفته شد. رژیم صهیونیستی، یکی از معدود کشورهایی بود که هند را در طول این جنگ بهصورت مستقیم یاری نمود[۸]. کمکهای تسلیحاتی و اطلاعاتی این رژیم، حین و پس از نبرد کارگیل، روابط هند را با آن رژیم در مدتزمانی کوتاه، چند پله ارتقاء داد.
همچنین در سال ۲۰۰۲، در پی درگیریهای ایجادشده میان هند و پاکستان در طول خط مرزی کنترل بین دو کشور[۹]، رژیم صهیونیستی به تأمین سختافزارهای جنگی برای این کشور پرداخت که این نیز یکی دیگر از زمینههای نزدیکی هند را با این رژیم در حوزههای نظامی و تسلیحاتی فراهم ساخت.[۱۰]
۳٫خریدهای تسلیحاتی
عمدهترین بخش روابط هند و رژیم صهیونیستی را قراردادها و خریدهای تسلیحاتی دو طرف تشکیل میدهد. از سویی، هند یکی از بزرگترین خریداران تسلیحات در جهان است و از سوی دیگر، فروش تسلیحات ستون فقرات اقتصاد رژیم صهیونیستی را شکل میدهد.[۱۱]هند در سالهای [۱۲]۱۹۹۶، [۱۳]۱۹۹۷، [۱۴]۲۰۰۳، ۲۰۰۵[۱۵]، ۲۰۱۱[۱۶] و ۲۰۱۷[۱۷] اصلیترین قراردادهای خود را با این رژیم به امضا رسانده است که عمدهترین تسلیحات و تجهیزات خریداریشده در این قراردادها عبارتاند از: خودروهای زرهی، تجهیزات الکترونیکی، هواپیماهای آواکس، هواپیماهای بدون سرنشین، سامانههای موشکی ضد هوایی و موشکهای ضدتانک. این قراردادها همچنین تکمیل و بهینهسازی بسیاری از تسلیحات پیشین نظامی هند را نیز در برگرفتهاند.
در آخرین قراردادی که بین وزارت دفاع هند و صنایع هوافضای رژیم صهیونیستی منعقد و رسانهای شده است، این کشور قرار است سامانههای پیشرفتهی موشکی زمین به هوای با برد متوسط و بلند را از این رژیم خریداری نماید. ارزش این قرارداد که بزرگترین قرارداد نظامی در طول تاریخ مجعول رژیم محسوب میشود، حدود دو میلیارد دلار اعلامشده است.[۱۸]
- آیندهی روابط
با توجه به سرعتی که روابط هند و رژیم صهیونیستی طی بیست و پنج سال گذشته پشت سر گذاشته است، افزایش سطح همکاریها و ارتقای روابط هند با این رژیم در آینده نیز دور از انتظار نیست. طی بیست و پنج سال گذشته، سنگ بنا و موتور محرک اصلی روابط دو طرف را، خریدهای تسلیحاتی و همکاریهای نظامی آنها شکل داده و همین عامل، میتواند در آیندهی نهچندان دور نیز به دیگر حوزههای روابط سرریز نماید. باید توجه داشت که عامل اصلی تصمیمگیری در سیاست خارجی هند، سیستم هزینه فایدهی مادی این کشور است و هرچه سود بیشتری از رابطه با این رژیم نصیب هند شود، باید منتظر افزایش روابط و ارتقای سطح همکاریها بود. علاوه بر قراردادهای تسلیحاتی، حوزهی دیگری که احتمالاً در آیندهی نهچندان دور همکاریهای بیشتری بین طرفین حول آن شکل خواهد گرفت، فناوریهای فضایی و پرتاب ماهواره است؛ چنانکه این همکاریها از سال ۲۰۰۲ آغاز شد و چنان پیش رفت که در سال ۲۰۰۸، ماهوارهی جاسوسی رژیم صهیونیستی (TecSAR) توسط یک ماهوارهبر هندی به فضا پرتاب شد. ماهوارهای که یکی از کارویژههای آن، رصد و جاسوسی از فعالیتهای نظامی جمهوری اسلامی ایران است.[۱۹]
با توجه به موقعیت راهبردی هندوستان در اقیانوس هند و با توجه به تمایل صهیونیستها برای باز کردن پای خود در این اقیانوس و افزایش عمق راهبردی خود، دیگر حوزهای که احتمال افزایش همکاریها در آن زیاد به نظر میرسد، حوزهی دریانوردی و همکاریهای مشترک نظامی در اقیانوس هند است. همانطور که در سال ۲۰۰۰ زیردریاییهای صهیونیستی اقدام به پرتاب موشکهای کروز با قابلیت حمل کلاهک هستهای نمودند[۲۰]؛ اقدامی که بعید به نظر میرسد بدون اطلاع هند و جلب رضایت این کشور بوده باشد.
یکی دیگر از زمینههای همکاری که احتمال رشد آن در آینده نیز وجود دارد، همکاری هند با رژیم صهیونیستی در حوزهی کشاورزی است. دو طرف از سال ۲۰۰۸ این همکاریها را در قالب پروژهی همکاری کشاورزی هند-رژیم صهیونیستی آغاز کردند و در این راستا، هماکنون بیش از ۱۵ مرکز کشاورزی رژیم صهیونیستی در هند دایر شده و به فعالیت میپردازند.[۲۱]
نکتهای که در تحلیل آیندهی روابط هند و رژیم صهیونیستی -علیالخصوص در حوزهی خریدهای تسلیحاتی و همکاریهای نظامی- باید در نظر داشت، این است که این رژیم در روابط خارجی و قراردادهای تسلیحاتی خود، هیچ ملاحظهی حقوقی و انسانی ندارد و به هیچ قانون و کنوانسیون بینالمللی راجع به محدودیتهای فروش تسلیحات پایبند نیست. لذا، افزایش حجم و کیفیت این قراردادهای تسلیحاتی، در آینده نیز مورد انتظار است و بعید به نظر میرسد از سوی طرف ثالثی محدود شود. نیاز به کسب مشروعیت از سوی رژیم صهیونیستی و آسان و در دسترس بودن تسلیحات پیشرفتهی غربی برای هند از سوی این رژیم، عوامل اصلی ارتقای روابط طرفین در این حوزه است.
نکتهی مهم دیگر در مورد آیندهی روابط هند و رژیم صهیونیستی، نقش و تأثیر هندوهای افراطی در این زمینه است. علیرغم بهبود روابط هند و رژیم صهیونیستی از دههی ۱۹۹۰ به بعد، با روی کار آمدن نارندرا مودی در هند، روابط دو کشور بهطور بیسابقهای ارتقاء پیدا کرد. در کنار عوامل پیشگفته، با ادامهی حکومت حزب بهاراتیا جاناتا[۲۲] در هند، انتظار میرود روابط دو طرف بیشازپیش ارتقاء یابد.
- تأثیر روابط هند و رژیم صهیونیستی بر ج.ا. ایران
ایران از جایگاه مهمی در سیاست خارجی هند برخوردار است. برخی از عواملی که ایران را در سیاست خارجی هند حائز اهمیت زیادی میسازند، عبارتاند از: نیاز هند به ایران برای موازنه با پاکستان، اهمیت روزافزون افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی در سیاست خارجی هند و جایگاه بیبدیل ایران برای دستیابی به آن منطقه و نیاز هند به متنوعسازی منابع تأمین انرژی.
باوجودآنکه هند روابط خود را با ایران در حوزهای جدا مدیریت میکند و همواره سعی داشته رابطه با رژیم اشغالگر قدس، آن را متأثر نسازد، اما افزایش سطح همکاریها و حوزههایی که این ارتقاء در آنها شکل میگیرد، میتواند یک نگرانی برای جمهوری اسلامی ایران در روابطش با هند باشد. همانگونه که گفته شد، هند مبنای خود را در سیاست خارجی، محاسباتِ محضِ هزینه فایدهمحور قرار داده و مبنای تصمیمگیریهای این کشور، منافعی است که این تصمیمات برای آن به بار میآورند. لذا، با در نظر گرفتن سرعت رشد روابط این کشور با رژیم صهیونیستی -که چند برابر سرعت رشد روابط آن با ایران است- درصورتیکه در آینده موقعیت انتخابی برای هند بین ایران و رژیم صهیونیستی ایجاد شود، احتمال آنکه این کشور رژیم صهیونیستی را انتخاب نماید زیاد است. چنانکه موضع این کشور در حمایت از رژیم در حمله به غزه در سال ۲۰۱۴، با موضع ج. ا. ایران در تضاد کامل قرار داشت. رأی این کشور در شورای حکام آژانس انرژی اتمی علیه جمهوری اسلامی ایران که منجر به ارجاع پرونده به شورای امنیت شد نیز یکی دیگر از مصادیق محاسبات مبتنی بر هزینه فایدهی این کشور است.
در پایان، میتوان روابط هند و رژیم صهیونیستی را یکی از بزرگترین جلوههای ارزشزادیی از سیاست خارجی هند و عملگرایی نتیجهمحور در روابط این کشور، از آغاز دههی ۱۹۹۰ به بعد دانست.
کارشناس مسائل بینالملل*
0 Comments