شورای راهبردی آنلاین – رصد: با گذشت بیش از دو ماه از آغاز به کار جو بایدن بهعنوان رئیسجمهور آمریکا و با کاهش گردوغبار سیاسی در واشنگتن، اکنون بیشازپیش روشن میشود که سیاست این دولت از حزب دموکرات آمریکا در قبال روسیه و چین بیشتر شامل مؤلفههای تداوم است تا مؤلفههای تغییر؛ این تداوم سیاست چیزی نیست که مسکو و پکن خواهانش باشند.
آندری کورتونف، در یادداشتی برای سایت اندیشکده شورای روسیه نوشت: اگر امیدواری وجود داشت که تمدید فوری و بیقیدوشرط پیمان استارت نو ممکن است باعث کشیدن ماشه احیای گفتگوی آمریکا و روسیه درباره ثبات راهبردی و کنترل تسلیحات شود، این امیدها بعدازآن که رئیسجمهور آمریکا همتای روس خود را «قاتل» نامید از بین رفت. بایدن همچنین ایده مباحث امنیتی را که ولادیمیر پوتین پیشنهاد کرده بود رد کرد. پیش از نشست 2+2 میان آمریکا و چین در آلاسکا دستکم انتظار تنشزدایی محدود میان واشنگتن و پکن وجود داشت اما در حال حاضر بعدازاین نشست فشرده و نهچندان ثمربخش، چنین انتظاراتی محوشدهاند.
میتوان حدس زد که چرا گروه بایدن تصمیم گرفت رویکرد مهار دوگانه روسای جمهور پیش از خود را در قبال دشمنان ژئوپلیتیک آمریکا با چنین تعصب و قدرتی ادامه دهد. شاید در کاخ سفید تصمیم گرفتند که هرگونه انعطاف آمریکا در مسکو و پکن بهعنوان ضعف واشنگتن و دعوت به طلب امتیازات بیشتر از دولت آمریکا تفسیر خواهد شد. شاید بایدن نگران است که یک رویکرد منعطفتر بتواند واکنشهای جمهوری خواهان قدرتمند نومحافظه کار کنگره و دونالد ترامپ شکستخورده اما کاملاً نابود نشده به لحاظ سیاسی را به دنبال داشته باشد. شاید دولت جدید آمریکا با دنبال کردن این خط مشی سرسختانه قصد دارد به افکار عمومی آمریکا و متحدان و شرکایش در خارج، تعهد شکستناپذیرش به حقوق بشر و دستور کار ارتقای دموکراسی را نشان دهد.
درهرصورت، با وجود تغییرات در کاخ سفید، قواعد بازی در شطرنج بزرگ اوراسیایی تغییری نکرده است. دولت بایدن مانند دولت ترامپ به هل دادن جهان بهسوی یک دوقطبی جدید ادامه خواهد داد. بنابراین جای تعجبی ندارد که سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه باعجله به دیدار همتای چینی خود در گوییلین رفت.
هدف رسمی این سفر مذاکره درباره بیستمین سالروز پیمان حسن همجواری و همکاری دوستانه میان جمهوری خلق چین و فدراسیون روسیه بود که در ژوئیه 2001 امضا شد. این پیمان درواقع دستاوردی قابلتوجه برای هر دو طرف بود. اما مذاکرات لاوروف و وانگ محدود به تحسین متقابل نبود و عمدتاً بر چگونگی همکاری مسکو و پکن برای پاسخ به آمریکا متمرکز بود. راههای زیادی برای این کار وجود دارد.
در مسکو و پکن توهماتی درباره فرصتها برای رفع سریع مشکلات با واشنگتن وجود ندارد، لاوروف بعد از پکن به کره جنوبی رفت که متحد آمریکا است و واشنگتن را تأمینکننده امنیتی خود میداند. سئول درعینحال روابطی خاص با پکن و مسکو دارد. این روابط روابطی است که سئول قصد ندارد از آنها دست بکشد. روابط اقتصادی چین و کره برای رفاه سئول مهم است. رویکرد کره جنوبی در قبال کره شمالی نسخهبرداری از رویکرد آمریکا یا ژاپن نیست. روشن است که رهبری کره جنوبی حاضر نیست بهطور خودکار به هیچیک از سیاستهای ضد روسی یا ضد چینی آمریکا بپیوندد.
درنهایت نتیجه بازی بزرگ در شطرنج جهانی به این بستگی خواهد داشت که آیا بازیگران منطقهای آنقدر جسور هستند که تفکر دوقطبی واشنگتن امروز را زیر سؤال ببرند.
0 Comments