أحدث المقالات
چرایی اهمیت هشیاری ناتو در قبال چین
یوکو ایواما در تحلیلی که در وبسایت موسسه روابط بینالملل فرانسه منتشر شد، نوشت: در دسامبر گذشته وزارت امور خارجه ژاپن اسنادی را در ارتباط با حادثه تیانانمن منتشر کرد. این اسناد فاش کرد که دولت ژاپن درآن زمان فوراً تصمیم گرفت که بهتر است از منزوی کردن چین خودداری شود.
انتشار این اسناد موجی از گزارشهای انتقادی را در ژاپن به همراه داشت: آیا ژاپن اهمیتی به حقوق بشر نمیدهد یا آنقدر ساده بوده است که فکر میکرد چین قدردان حمایتش خواهد بود؟ ژاپن از این تصمیم خود متأسف شد و بعد از آن دیپلماتهای ژاپنی در بروکسل و در پایتختهای مهم اروپایی بهطور مستمر برای جلوگیری از لغو تحریم تسلیحاتی 1989 اروپا علیه چین لابی کردند.
درهرصورت سنت دیرینه ژاپن این بوده که در رابطه با دموکراسی و حقوق بشر فشار چندانی بر دیگر کشورها وارد نکند. در هر صورت بعد از سال 2012 روابط ژاپن و چین به شکلی جدی رو به وخامت گذاشت.
کشورهای اروپایی باید با استفاده از تجارب ژاپن در قبال پکن رویکردی محتاطانهتر را دنبال کنند. سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) باید بیشتر بر چالشهایی چندبعدی که توسعه چین به همراه دارد، متمرکز شود.
ترامپ و هشیاری ناتو در قبال چین
دلیل اصلی اینکه ژاپنیها میخواستند دونالد ترامپ برای دور دوم هم رئیسجمهور آمریکا شود، رویکرد چین ستیز ترامپ بود. ریاست جمهوری ترامپ به روابط اروپا و آمریکا صدمه زده بود، اما ژاپن نسبتاً از این دولت راضی بود. البته این رضایت تا حد زیادی به رابطه مثبت شینزو – دونالد ربط داشت، ولی جامعه امنیتی ژاپن نیز رویکرد جنگطلبانه دولت ترامپ در قبال چین را میستود. آنها همچنین قدردان ترامپ به دلیل چرخشی بودند که در رویکرد اروپایی در قبال چین به وجود آمد. کمکم اروپا و ناتو هر دو با تردید بیشتری به چین نگاه کردند. در اواخر سال ۲۰۱۹ در اعلامیه ناتو در لندن برای اولین بار در تاریخ به چین اشاره شد. دیدگاه مشابهی نیز در سند راهبردی ناتو ۲۰۳۰ منعکس شده است.
ناتو باید زمان، منابع سیاسی و اقدامات بیشتری را به چالشهای امنیتی مطرحشده از سوی چین اختصاص دهد و برای نزدیک شدن به جهانی که چین تا سال ۲۰۳۰ در آن اهمیتی رو به رشد خواهد داشت، یک راهبرد سیاسی تدوین کند.
ناتو باید در ساختارهای موجود خود به چالش چین پاسخ دهد و ایجاد یک نهاد مشورتی را برای مذاکره درباره تمامی وجوه منافع امنیتی این سازمان در برابر چین بررسی کند. ناتو باید تلاش برای ارزیابی تأثیرات توسعه فناوری چین را گسترش دهد.
روسیه همچنان مهمترین تهدید ناتو است. این امر با توجه به شرایط ژئو استراتژیک قابلدرک است، اما چین با توان صنعتی، بازاری گسترده، نظام تکحزبی منحصربهفرد و تواناییاش در مدیریت فضای سایبر و کنترل اطلاعات و مردم، یک چالش باکیفیتی متفاوت است.
ژاپن مدتی است تلاش کرده اروپا را در خصوص ماهیت قدرت چین متقاعد کند. گرایشهای اخیر ناتو مورد استقبال قرارگرفته و توکیو آرزو دارد گفتوگو و همکاری را گسترش دهد اما همچنان نگرانیهایی باقی است.
سیاست نامنسجم اتحادیه اروپا در قبال چین و نقش فرانسه
فیلیپ استیفنس در ۱۱ فوریه ۲۰۲۱ در فایننشیال تایمز نوشت که جو بایدن باید به امانوئل ماکرون بهعنوان یک متحد اروپایی نگاه کند. سیاست مرکل در خصوص همکاری آمریکا و اروپا در درجه دوم و بعد از منافع تجاری آلمان در چین و روسیه قرار میگیرد. این تحلیل مدتی بعد در روزنامه ژاپنی نایکی شیمبون منتشر شد.
همانطور که استیفنس اشاره کرد، اگرچه مرکل در بحران پناهندگان چهرهای بسیار انسانی نشان داد و همواره بر احترام به حقوق بشر و حاکمیت قانون تأکید کرد، اما در برخورد با روسیه و چین اجازه داد که منافع اقتصادی بر مسائل حقوق بشری غلبه کند. زمان امضای توافق جامع اتحادیه اروپا در خصوص سرمایهگذاری با چین زمانی مطلوب نبود.
مرکل و ماکرون و چند تن دیگر در یادداشتی در خصوص چندجانبه گرایی بهوضوح خواستار چندجانبه گرایی فراگیر و گستردهتر شدند. چندجانبه گرایی بیش از اتحاد یک مفهوم کلیدی در مرکز سیاست خارجی بوده است و او از تغییرات اقلیمی بیشتر از موشکهای روسیه نگران بوده است.
انگلیس به لحاظ سنتی به رفع شکاف میان آمریکا و اروپا کمک کرده است، اما ظاهراً بعد از برگزیت بیشتر مشغول سامان دادن جایگاه خود در جهان خواهد بود. بنابراین نقش فرانسه در حفظ توازن صحیح و تمرکز بر مسائل ژئو استراتژیک مهم است. همچنین به یک موتور فرانسوی- آلمانی قوی برای پیشبرد ادغام اروپایی نیاز است.
نیاز به هماهنگی غرب در قبال چین
اقتصاد جهانی بعد از کرونا بیشتر به اقتصاد چین متکی خواهد شد. جدایی در کوتاهمدت گزینه مطرح نخواهد بود. برای چنین کاری بیشازاندازه به یکدیگر وابسته هستیم. اما چالش راهبردی چین واقعی است.
ما باید رویکردمان در قبال چین را هماهنگ کنیم تا غرب بهطورکلی خیلی به چین وابسته نباشد تا این امر به منبعی برای آسیبپذیری تبدیل نشود.
در این رابطه به مشورت و هماهنگی زیادی نیاز است و ناتو میتواند نقش مهمی را ایفا کند. درهرصورت باید خود را از تمرکز بیشازحد به جنگ نظامی از نوع قرن بیستم خلاص کند.
باید برای اصلاح نهادها جهت تطابق یافتن با قرن بیست و یکم تلاش شود. درنهایت ما در جنگ سرد به این دلیل که تسلیحات بیشتری داشتیم پیروز نشدیم بلکه به دلیل وجود تجمعاتمان با آزادی و تنوعشان، تولیدات، نظامهای آموزشی، نظامهای مدیریتی و حکمرانی و سبکی از زندگی که جذابتر بود، پیروز شدیم.
0 Comments