جدیدترین مطالب

زمان دیپلماسی است، نه جنگ

زمان دیپلماسی است، نه جنگ

عباس آخوندی در یادداشتی می نویسد: سیاست ما در برابر تجاوز مجدد اسرائیل باید خویشتنداری و احاله آن به موقعیت‌های دیگر و پاسخ‌های غیرمستقیم باشد. ما باید فضا را سرد کنیم. گرم نکنیم. گرم کردن فضا عین خواسته اسرائیل است. ‌
Loading

أحدث المقالات

ابوترابی: با سلاح هایی پیشرفته و نامشخص از ایران دفاع میکنیم

بامداد امروز رسانه های متعدد داخلی و خارجی از شنیده شدن صدای نسبتا شدید در شرق اصفهان خبر دادند، فرمانده کل ارتش و دیگر مقامات جمهوری اسلامی ایران اما این صدا را مربوط به شلیک پدافند هوایی اصفهان به یک شیء مشکوک ذکر کردند و تاکید کردند که هیچ خسارت و حادثه‌ای وجود نداشته‌.

گروه ۷ کشورهای همکاری کننده با روسیه را تهدید به تحریم کرد

در بیانیه کشورهای گروه ۷ آمده است: «ما اقدام به اعمال تحریم‌های مضاعف علیه شرکت‌ها و افراد در کشور‌های ثالث که به روسیه در دستیابی به ابزار‌ها و تجهیزات دیگر مناسب تولید تسلیحات و یا توسعه صنایع نظامی کمک می‌کنند، خواهیم کرد.»

Loading

آثار مخرب مداخلات خارجی غرب در دیگر کشورها

شورای راهبردی آنلاین – رصد: اخیراً در یک اجلاس بین‌المللی به میزبانی آلمان، چند قدرت خارجی قول دادند که مداخله نظامی در لیبی را متوقف کنند. همچنین، این اجلاس نگاهی اجمالی به آینده دیپلماسی جنگ در قرن 21 در اختیار گذاشته است.

کنستانز استلزن مولر در یادداشتی که وب‌سایت اندیشکده بروکینگز آن را منتشر کرد، نوشت: دو بازیگر اصلی رقیب برای کنترل لیبی، یعنی فایز السراج، رئیس دولت مورد حمایت سازمان ملل و خلیفه حفتر، ژنرال شورشی، در این اجلاس (اما نه در میز مذاکره) حضور داشتند. هر دوی آن‌ها با آغاز گفتگوهای صلح موافقت کردند. شرکت کنندگان اصلی این اجلاس الجزایر، مصر، ترکیه، امارات و روسیه بودند. تأمین تسلیحات و مزدور نظامی توسط این کشورها به آتش جنگ لیبی دامن زده است. چین یکی دیگر از شرکت کنندگان، به دنبال حفاظت از سرمایه‌گذاری بلندمدت خود در زیرساخت‌ها و صنعت نفت لیبی است.

اما تا جایی که به آمریکا و اروپا مربوط می‌شود، مداخله به رهبری آمریکا در سال 2011 تحت عنوان جلوگیری از کشتار مردم لیبی توسط معمر قذافی، چندان خوب پیش نرفت و آمریکا و اروپا حداقل در آشوب جاری لیبی مقصر هستند. با وجود حضور مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا در این اجلاس، واشنگتن پیام‌های ضدونقیضی فرستاده است؛ به‌طوری‌که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا برخلاف نظر تشکیلات امنیتی خود، به تماس ژنرال حفتر در بحبوحه حمله به طرابلس جواب داد.

اروپا نیز به نوبه خود دغدغه‌های مهمی، ازجمله حفظ دسترسی به نفت لیبی و گاز مدیترانه، جلوگیری از بی‌ثباتی شمال آفریقا و منطقه ساحل و جلوگیری از موج جدید هجوم پناهندگان دارد. بااین‌حال، حمایت ایتالیا از فایز سراج و حمایت فرانسه از ژنرال حفتر بیانگر اهداف متناقض کشورهای اروپایی از دخالت در لیبی است. گذشته از این، بدون پشتیبانی آمریکا، تصور تحریم تسلیحاتی یا خلع سلاح شبه‌نظامیان، به‌ویژه استقرار نیرو برای نظارت بر آتش‌بس، برای اروپا دشوار است.

به نظر می‌رسد که غرب با اتحاد و نزدیکی دوره پساجنگ سرد فاصله گرفته است. این در حالی است که جرج دبلیو بوش، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، از «نظم جهانی جدید» مبتنی بر لیبرال دموکراسی جهانی خبر داده بود. همچنین در سال 1999، تونی بلر، نخست‌وزیر انگلیس، با اشتیاق از دکترین کلی «مداخله بشردوستانه» دفاع کرد.

از آن زمان، سابقه مداخله نظامی غرب، در بهترین حالت، ناهمگون بوده است. از جنبه مثبت، غرب جلوی صرب‌های بوسنی و حامیان آن‌ها در بلگراد را از ارتکاب خشونت در کوزوو در سال 1999 گرفت. دو کشور از شش کشور یوگسلاوی سابق اکنون عضو اتحادیه اروپا و سه کشور آن عضو ناتو هستند. همچنین، بعد از حمایت طالبان افغانستان از القاعده و تبدیل افغانستان به پناهگاه آن‌ها، نیرویی به رهبری آمریکا آن‌ها را از افغانستان بیرون راند. مردم لیبی نیز که در وحشت از قذافی زندگی می‌کردند، به خاطر رهایی از وی خوشحال شدند.

بااین‌حال، 30 سال گذشته شاهد سلسله‌ای از شکست‌های نظامی، دیپلماتیک و رسمی نیز بوده است. غرب نتوانست از نسل‌کشی در رواندا و بوسنی جلوگیری کند. سال 2003، ائتلافی به رهبری آمریکا به دلایل واهی به عراق حمله کرد. همچنین، دولت‌های غربی در مواجهه با جنگ‌های وحشتناک در آفریقا، سوریه و یمن ناتوان بوده و برای توقف کشتار مسلمانان روهینگیایی در میانمار هیچ کاری نکرده‌اند.

در حال حاضر، حتی موفقیت مداخلات مشروع ناتو (در بالکان، افغانستان و لیبی) تحت‌الشعاع درگیری‌های قومی، فروپاشی دولتی و مداخلات خارجی قرار گرفته است.

مداخله‌گرایی لیبرال بر سه فرض استوار بوده است: موقعیت آمریکا به‌عنوان ضامن نظم جهانی، موضع اروپا در حمایت از آمریکا و فقدان چالش جدی در برابر سلطه غرب. در حال حاضر، آمریکا در حال عقب‌نشینی است، اروپا متفرق شده و قدرت‌های استبدادی در حال پیشروی هستند.

بااین‌حال، با توجه به مرزهای درهم‌آمیخته و وابستگی اروپا به جریان کالا و مردم، چاره اروپا عقب‌نشینی نیست. مشکلات عادت دارند که دیر یا زود راه خود را به اروپا پیدا کنند؛ بنابراین، اروپا چاره‌ای جز حل‌وفصل این مشکلات در سرمنشأ آن‌ها ندارد و لیبی صرفاً سرآغاز این اقدام است.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *