جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
بیاعتمادی فزاینده میان آمریکا و چین
پائول هاینل در مطلبی که بنیاد کارنگی منتشر کرد، نوشت: دو اقتصادی که بزرگترین اقتصادهای جهان هستند، رقابت با یکدیگر را پیگیری میکنند. دلایل روایتهای متفاوت آمریکا و چین چیست و چگونه میتوانند از یک درگیری بزرگ اجتناب نمایند؟
بدون تردید آمریکا و چین دو دیدگاه متفاوت دارند. در حقیقت دو روایت کاملاً متفاوت و خصومتآمیز بر مناسبات پکن – واشنگتن سایه انداخته است.
ترامپ با وعده ایستادگی در برابر چین، بهویژه با توجه به کسری تجاری عظیم آمریکا در مراودات با پکن، ریاست جمهوری آمریکا را به دست گرفت. اسناد امنیت ملی که در اوایل شروع به کار ترامپ منتشر شد، بیانگر آن بود که دولت وی رویکرد رقابتیتر را در قبال پکن اتخاذ خواهد کرد. این تغییر به سمت رویکرد تندروتر، حمایت هر دو حزب جمهوریخواه و دمکرات را با خود همراه داشته است. مایک پنس و مایک پمپئو در سخنرانیهای اخیر خود بر افزایش رویکرد سختگیرانه آمریکا علیه چین تأکید کردهاند.
از دید مقامات واشنگتن در چنین وضعیتی، چین اینک یک رقیب راهبردی، شکارچی اقتصادی و رقیب ایدئولوژیکی توصیف میشود.
در پکن چنین امیدواری وجود داشت که سابقه تجارتمحوری ترامپ و رویکرد معاملهای وی به حلوفصل سریع اختلافات تجاری آمریکا – چین منتهی شود، اما بعداً ثابت شد که این امیدواری اشتباه بود.
مقامات چین ریاست جمهوری ترامپ را یک فرصت استراتژیک قلمداد میکردند، اما به این نتیجه رسیدند که وی غیرقابلپیشبینی و غیرقابلاعتماد است. البته صرفنظر از اینکه چه کسی رئیسجمهور آمریکا است، مقامات چین بر این باور هستند که آمریکا تعمداً تلاش میکند تا چین را مهار کند، رشد و توسعه اقتصادی پکن و نفوذ جهانی آن را محدود سازد و نظام سیاسیاش را تضعیف نماید.
در پایتختهای دو کشور اقداماتی برای رفع این روایتهای متفاوت صورت نگرفته است. در عوض واشنگتن و پکن به انجام اقداماتی ادامه میدهند که دیدگاه منفی طرف مقابل را نسبت به خود تقویت میکند.
مؤلفههای روایت چین
بسیاری از تحلیلگران چینی بر این باور هستند که ظهور چین موجب شده است تا آمریکا به رقابت استراتژیک روی بیاورد. این امر موجب خطری در سیاست خارجی میشود که کارشناسان سیاست خارجی آن را تله توسیدید مینامند که در چنین شرایطی قدرت نوظهور سر از جنگ با قدرت مستقر درخواهد آورد.
همین تحلیلگران به افزایش مشکلات سیاسی و اقتصادی در داخل آمریکا، ازجمله نابرابری، عوامفریبی و تنشهای رادیکال اشاره میکنند و اعتقاد دارند مقامات آمریکا بهجای حل این مشکلات داخلی، مسیر ساده فرافکنی و مقصر دانستن چین را برای مشکلات داخلی برگزیدهاند.
برخی در آمریکا بازی با تهدید چین را مزیت سیاسی قلمداد میدانند، اما این مسئله یک تصویر کامل از مؤلفههای نزولی در مناسبات دو کشور است. این قبیل روایتهای تحلیلگران چینی، این کشور را از مسئولیت مناسبات ضعیفتر بین پکن و واشنگتن مبرا میسازد و راهحلی برای قرار دادن مناسبات فیمابین در یک جایگاه بهتر ارائه نمیکنند.
کموکیف تأثیر مرحله اول توافق تجاری بر مناسبات چین – آمریکا
امضای توافق، یک گام مثبت است. چنین توافقی حسن نیت به همراه دارد و فشارهای سیاسی داخلی بر رؤسای جمهور دو کشور را کاهش خواهد داد. در جدیدترین اظهارات مایک پنس در خصوص چین، وی پیشنهاد توافقی داد که میتواند اساسی برای حلوفصل دیگر مشکلات و اختلافنظرهای موجود در مناسبات دوجانبه چین و آمریکا باشد.
البته توافقی که اخیراً منعقدشده، اکسیری برای علاج همه مشکلات آمریکا و چین نیست. اختلافنظر و جدایی بین پکن – واشنگتن در حوزه فناوری، دیگر امری تئوریکی نیست، بلکه یک واقعیت است.
مدیریت مشکلات دیگر، ازجمله اختلافنظرها و تنشها بر سر تایوان، هنگ کنگ و دریای جنوب چین بهطور فزاینده دشوارتر و سختتر خواهد شد. تنها چند ساعت پس از اعلام توافق بین واشنگتن – پکن، وزارت امور خارجه چین اعلام داشت که انتقاد آمریکا از چین در ارتباط با هنگکنگ، اساس اعتماد متقابل که بهسختی دست آمده را از بین برد.
اگرچه توافق تجاری گام درستی به شمار میرود، اما برای درمان مشکلات پکن – واشنگتن فاصله زیادی وجود دارد.
کموکیف فضای مناسبات طرفین باوجود دولت دیگر در آمریکا
با توجه به اینکه رقابت بر سر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برای سال 2020، آغاز شده، نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا اعلام داشت که یک دولت دمکراتیک در آمریکا برای اخذ امتیاز از چین بهتر است، چراکه با شرکا هماهنگی خواهد کرد، نه اینکه آنها را از خود دور سازد.
بسیاری از نامزدهای ریاست جمهوری از حزب دمکرات اعلام داشتهاند که سیاست آنها در قبال چین، تمرکز بر مقابله با اقدامات این کشور خواهد بود، ضمن اینکه در اقتصاد آمریکا نیز سرمایهگذاری خواهند کرد.
ترامپ تا حدودی نسبت به مسائل حساسی همچون هنگکنگ، سین کیانگ و تایوان ساکت بوده است و در عوض اولویت خود را تجارت قرار داده است. دولت آتی آمریکا بعید است رویکرد معاملهمحور در قبال چین اتخاذ کند، وقتی قرار است بین اقتصاد و حقوق بشر توازن برقرار شود.
دو مسیر برای مناسبات چین – آمریکا
رقابت بین آمریکا و چین غیرقابلاجتناب است و باید بپذیریم که این ویژگی مناسبات دو طرف است. معلوم نیست که چگونه طرفین خود را با رقابتی پویا سازگار خواهند ساخت. از دید آمریکا دو مسیر برای مناسبات دو کشور وجود دارد:
مسیر اول بر این پیشفرض استوار است که اختلافات موجود بسیار بزرگ است، نظامهای دو کشور بسیار ناسازگار هستند و ارزشهایشان غیرقابل آشتی میباشند. چنین شرایطی برای آمریکا چارهای جز دست کشیدن از تلاشهای همکاریجویانه و برداشتن گامهای تعمدی برای مهار چین و مقابله با این کشور و ایجاد بازدارندگی در برابر آن باقی نمیگذارد.
مسیر دیگر، مقاومت در برابر وسوسه برای تعیین روابطی رقابتی با بازی حاصل جمع صفر است. این رویکرد خواهان رقابت بهعنوان شیوهای برای محدود ساختن احتمال درگیری میان دو کشور است.
0 Comments