جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
نگاهی به کتاب «آینده آسیایی»
کتاب «آینده آسیایی[i]» نوشته پاراگ خان، نویسنده هندی تبار مقیم آمریکاست که نیویورکتایمز او را یک شخصیت برجسته سیاست خارجی قلمداد کرده است. نویسنده کتاب معتقد است با ذکر عنوان آسیا ذهنها بیشتر به چین متمرکز میشود اما آسیا خیلی بزرگتر از «پادشاهی دوره میانه» بوده و درواقع گستره وسیعی از زمین، از خاورمیانه گرفته تا فیلیپین و مجمعالجزایر اندونزی را در برگرفته و دارای حدود پنج میلیارد نفر جمعیت است. نویسنده معتقد است که این تنوع بشری عظیم مسلماً آینده را بهعنوان قرن آسیا رقم خواهد زد.
کتاب حاضر مشتمل بر 10 فصل است. در فصل اول، نویسنده کتاب تاریخ جهان را از منظر آسیا مرور کرده و از آسیای باستان و از اولین تمدن بشری در غرب آسیا گرفته تا ایجاد امپراتوریها را شرح میدهد. پسازآن به شرح آسیا در دوره جنگ سرد پرداخته و نفوذ غرب و همینطور گسترش کمونیسم را توضیح میدهد. کتاب حاضر به بیداری مجدد آسیا پس از پایان جنگ سرد پرداخته است که بهتبع آن، برخی کشورهای جنوب شرق آسیا و خاورمیانه رشد و توسعه یافتهاند. نویسنده معتقد است که کشورهای غربی، آسیا را به چشم مستعمره نگریسته و درک این قاره برای آنها کمی دشوار است. اگرچه پس از جنگ جهانی دوم، ثبات سیاسی و اقتصادی ناشی از برقراری توازن قدرت، باعث پایان استعمار شد، اما برخی ناهنجاریهای جدیدی در دنیا به وجود آمد. بهعنوانمثال فرانسه با 70 میلیون جمعیت دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل است اما هند با بیش از یک میلیارد نفر جمعیت نمایندهای دائمی در این شورا ندارد. ازاینرو، بهزعم نویسنده، این شورا و دیگر نهادهای بینالمللی بیانگر توزیع واقعی قدرت نیستند.
فصل دوم درسهای تاریخ آسیا برای این قاره و برای جهان را خاطرنشان میسازد. به نظر نویسنده، آسیا از ریشههای اصلی خود جداشده و روایت تاریخی آن ماهیت غربی گرفته است. وی معتقد است که کشورهای آسیایی گرفتار دردهای سیاسی فزایندهای هستند. واقعیت این است که در این قاره کهن، کشورهای درحالتوسعه به توسعه ادامه داده اما بهجایی نرسیدهاند؛ اما این امر، به اعتقاد نویسنده، در حال تغییر بوده و توسعه این قاره بهواسطه جهانیشدن و رشد زنجیره عرضه جهانی ازیکطرف و طرح جاده ابریشم جدید از طرف دیگر، باعث شتاب بیشازحد انتظار رشد آسیا خواهد شد.
این فصل به تاریخچه فرهنگی، از نژاد و قوم گرفته تا زبان و تمدن پرداخته و ارتباط آن با غرب و استفاده و سوءاستفاده از تجارب غرب را شرح داده است. همچنین، نویسنده درسهای تاریخ ژئوپلیتیک آسیا را بیان کرده است. نویسنده معتقد است که سلطه بر بازار موجب نفوذ فرهنگی جهانی میشود همانطور که آمریکا و اروپا تابهحال به پیشبرد ایدههای غربی آزادی فردی، حاکمیت قانون، آزادی جنبشها و دیدگاه غربی از حقوق بشر پرداختهاند.
در فصل سوم، باز ظهور آسیای کبیر و انسجام مجدد آن پس از قرنها استعمار و اختلافات ناشی از جنگ سرد موردبررسی قرار گرفته است. نویسنده معتقد است که نقش روسیه در آسیا و جاده ابریشم و منافع این کشور در آسیا و همچنین روابط فزاینده آن با چین و با دیگر کشورهای آسیایی حاکی از آن است که روسیه خود را بهعنوان ستون آسیا جلوه میدهد. علاوه بر اینکه روسیه به دنبال بهرهبرداری از تغییر قدرت به سمت آسیاست، ترکیه، ایران و عربستان نیز گرایش به شرق را آغاز کردهاند. ازنظر نویسنده، در حال یکه بخشهای شرق آسیا در استانداردهای زندگی از کشورهای غربی پیشی گرفتهاند، بخشهای غرب آن همچنان غرق در ویرانی و دشمنی است. نویسنده تحولات غرب آسیا را بررسی کرده و خلیجفارس را لنگر غرب آسیا قلمداد کرده است. وی آسیای مرکزی را چهارراه جاده ابریشم جدید دانسته و با بررسی نقش چین و بهویژه طرح جاده و کمربند، تحولات در یکایک کشورهای آسیا را شرح میدهد. نویسنده آینده سیستم امنیتی آسیا را «جوجیتسو» ی ژئوپلیتیکی قلمداد کرده و معتقد است که کشورهای آسیایی دارای پیشینه امپراتوری، زیر چترسلطهجویانه آمریکا یا چین جمع نخواهند شد.
فصل چهارم به بررسی اقتصاد آسیا پرداخته و رشد و توسعه و همچنین، تولید، سرمایهگذاری و فنآوری آن را توضیح داده است. نویسنده آسیا را جایی توصیف کرده است که در آن طی دهههای آتی مهمترین رشد اقتصادی اتفاق خواهد افتاد و مهمترین کانون سرمایهگذاریهای آینده خواهد بود. نویسنده توجه عربستان و اسرائیل به سرمایهگذاری در آسیا و کاهش تجارت کشورهای شورای همکاری خلیجفارس با آمریکا و افزایش تجارت آنها با آسیا را دلیلی بر این تغییر مقصد سرمایهگذاری عنوان کرده است.
فصل پنجم، مهاجرت از کشورهای آسیایی به آمریکا، تأثیر متقابل اقتصادی این مهاجرتها و سرمایهگذاری آسیاییها در آمریکا را بررسی کرده و به تشریح تأثیر اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دانشجویان آسیایی در دانشگاههای آمریکا پرداخته است. نویسنده معتقد است که سلطه اقتصادی امریکا بر دیگر کشورها برای مدت مدیدی بر پیشرفتهای فنّاورانه این کشور متکی بوده است اما فنآوری بهتنهایی نمیتواند اقتصاد آمریکا را در این دنیای در حال تغییر نجات دهد. به نظر نویسنده، چین تابهحال در کیفیت ابررایانهها از آمریکا پیشی گرفته و در هوش مصنوعی نیز تا سال 2030 از آمریکا سبقت خواهد گرفت. همچنین، با توجه به حدود 800 میلیون کاربر اینترنتی چین در مقابل 100 میلیون کاربر اینترنتی آمریکا، انتظار میرود که چین در این حوزه و در حوزه بازار مصرف، اروپا و آمریکا را پشت سر بگذارد.
در فصل ششم به روابط دیرینه آسیا با اروپا از یونان باستان تا جنگهای صلیبی و تمدن اروپا پرداخته و علت گرایش کشورهای اروپایی به آسیا را توضیح میدهد. در این فصل، نقش چین در ایجاد شکاف در اروپا و توجه مجدد اروپا به آسیا بررسیشده و روند فزاینده سرمایهگذاری در آسیا و پیامدهای مسافرتهای توریستهای آسیایی به اروپا موردبررسی قرارگرفته است.
فصل هفت به باز تنظیم روابط آفریقا-آسیا-اروپا بهصورت گرایش اروپا، روسیه و ترکیه و همچنین آفریقا به آسیا را بررسی کرده است. در این فصل، نویسنده با بررسی نفوذ فزاینده تجاری و اقتصادی چین در آفریقا و همچنین، بهرهبرداری شرکتهای آسیایی از فرصتهای آفریقا نتیجه گرفته است که آفریقا نیز به سمت آسیا گرایش پیدا کرده است.
فصل هشتم به شراکت جدید در گستره اقیانوس آرام و ارتباط آمریکای لاتین با آسیا پرداخته و تجارت بین آنها و چالشها و فرصتها را بررسی کرده است. همچنین، نویسنده روابط تجاری و اقتصادی آسیا-آمریکای لاتین را با روابط تجاری و اقتصادی آسیا-آفریقا مقایسه کرده است.
فصل نهم به بررسی آینده فنسالارانه آسیا پرداخته است. در این فصل، نویسنده دموکراسیهای آسیا و انواع حکومتهای آن را موردبحث قرار داده است. تأثیر متقابل نظامهای شرق و غرب و حکومتهای منطبق بر فرهنگهای آسیا از تکامل فنسالارانه چین گرفته تا جوامع مدنی این قاره و چالشهای جمعیت فزاینده آن و همچنین، اداره جهان به شیوه آسیایی موردبحث و بررسی قرارگرفته است. بهزعم نویسنده، دموکراسی (حداقل سیستم رأیگیری «هر نفر یک رأی») در آینده زیر سؤال خواهد رفت و غالب مردم محیط امن را بر برخی آزادیهای فردی ترجیح خواهند داد. بهعنوانمثال، دولت ترامپ و گرفتاری دولت انگلیس در برگزیت، عقلانیت اکثریت را زیر سؤال برده است. نویسنده معتقد است که حکومتهای آتی احتمالاً به ایده افلاطون یعنی «فیلسوف شاه» خیرخواه یا به اصطلاح مدرن امروزی، تکنوکراسی تحت نظارت مقامات منتخب، شبیه خواهد بود.
در فصل دهم این کتاب آمده است که آسیا در حال جهانیشدن بوده و تمدنهای آن در حال نزدیکی است. نویسنده معتقد است که آسیا خود را به یک برند در جهان تبدیل میکند. آسیا در عین جذب نفوذ غرب، خود را بازیافته و به باز چرخه فرهنگ خود میپردازد. در این فصل، تأثیر متقابل فرهنگی آسیا و غرب از موسیقی گرفته تا غذا و مد و سینما و همچنین تفکر موردبحث و بررسی قرار گرفته است.
ازنظر نویسنده، آسیا برجهان قدیم حاکم بوده و غرب هم جهان جدید را رهبری کرده است. اکنون زمان جهانیشدن واقعی فرارسیده است. نویسنده معتقد است که باید بیدار شد و شاهد تحولات عظیم بود چراکه نوع جدیدی از اقتصاد جهانی و بهتبع آن، شکلگیری جهان درراه است. دیگر عصر ابرقدرتها و حتی هژمونیهای چند-قطبی تمامشده و جای آنها را مجموعه متنوعی از کشورهای درحالتوسعه سابق خواهد گرفت که در راستای ایدههای خود حرکت میکنند. ایده این کشورها کاملاً متفاوت از ایدههایی خواهد بود که تحت تأثیر استعمار قرن نوزده به ارث رسیده است. بهطور خلاصه، بازارهای نوظهور سرانجام ظهور خواهد کرد. به شرق وحشی خوش آمدید.
کتاب حاضر هشداری برای اروپاییها و آمریکاییهایی است که به تقویت سیستم لرزان قدیمی امید بستهاند و نوشتهای مهم برای درک آینده از دیدگاه نویسنده و همچنین، پیشبینیهای وی از تحولات اقتصادی و اجتماعی است.
[i]. THE FUTURE IS ASIAN: Commerce, Conflict, and Culture in the 21st Century, Parag Khanna, Simon Schuster press, 2019.
الحمدالله