شورای راهبردی آنلاین – رصد: نگرانیها در مورد توانایی کییف برای حفظ توان دفاعی خود در جنگ با روسیه، با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری افزایش یافته است؛ اما در پس این نگرانیها، دخالت فزاینده قدرتهای شرق آسیا در جنگی اروپایی مورد توجه قرار گرفته است. علاوه بر ورود حداقل ۱۰,۰۰۰ سرباز کره شمالی به جبهه روسیه، نقش در حال تحول چین، ژاپن و کره جنوبی این سوال را مطرح میکند که آیا یک جنگ نیابتی در اوکراین در حال گسترش است یا خیر؟ با توجه به شواهد، پاسخ مثبت است و این جنگ سابقه جدیدی برای کشورهای هند و اقیانوسیه ایجاد میکند تا برای منافع خود در صحنه جهانی رقابت کنند.
جفری دبلیو هورنونگ در تحلیلی که در پایگاه اینترنتی اندیشکده آمریکایی رند منتشر شد، نوشت: جنگ نیابتی زمانی است که دو کشور بهطور غیرمستقیم، با حمایت از شرکتکنندگان در حال جنگ در یک کشور ثالث، با یکدیگر درگیر میشوند. جنگ روسیه علیه اوکراین همه نشانههای جنگ نیابتی را دارد. کرملین به وضوح دیدگاه خود را بیان کرده است که اوکراین، بهعنوان یک کشور مستقل، هدف حمله نیست؛ بلکه هدف تهاجم، غرب و بهویژه ایالات متحده است. اعضای ناتو و چندین کشور دیگر همسو با غرب نیز از اوکراین با تحویل تسلیحات حمایت میکنند. هدف غرب ممکن است دفاع از اوکراین باشد، اما تلاشهای آن لزوماً متوجه روسیه است. حمایت غرب از اوکراین، با وادار کردن پوتین به پذیرش شکست در هدف خود برای تحت سلطه درآوردن اوکراین، روسیه را تضعیف میکند. لوید آستین، وزیر دفاع ایالات متحده، نیز همین موضوع را مطرح و اذعان کرد که «ما میخواهیم شاهد تضعیف روسیه باشیم.»
اما در مورد دخالت کشورهای شرق آسیا در این جنگ چه میتوان گفت؟ آیا این یک جنگ نیابتی برای آنها نیز هست؟ اگر چنین است، به چه منظور؟
از طرفداران روسیه شروع میکنیم. علیرغم اینکه چین از ارائه آشکار تسلیحات به روسیه خودداری میکند، اما تلاش کرده از توانایی مسکو برای ادامه جنگ اطمینان حاصل کند. این کشور نهتنها با تحریمهای غرب مخالفت کرده، بلکه از روابط دیپلماتیک خود در جنوب جهانی نیز برای جلوگیری از محکومیت گستردهتر روسیه استفاده کرده است. روسیه اکنون بیشتر کالاهای میدان جنگ و نیازهای حیاتی خود را از چین وارد میکند. به گفته آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، چین اکنون حدود ۹۰ درصد از واردات میکروالکترونیک و ۷۰ درصد از واردات ماشینابزار به روسیه را تأمین میکند. بر اساس دادههای گمرک، پکن هر ماه بیش از ۳۰۰ میلیون دلار کالاهای دومنظوره به روسیه ارسال میکند. چین امسال در تمرینات نظامی بلاروس که تنها چند مایلی از مرز لهستان فاصله دارد، بهعنوان هشداری دیگر به ناتو شرکت کرد.
کره شمالی رویکرد بسیار مستقیمتری در پیش گرفته است. پیونگیانگ یکی از پنج کشوری بود که به قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل در مخالفت با تجاوز روسیه رأی منفی داد و یک اتحاد نظامی را تصویب کرد که در آن روسیه و کره شمالی متعهد میشوند در صورت هدف حمله قرار گرفتن، به دیگری کمک کنند. کره شمالی گلولههای توپخانه و موشکهای بالستیک را برای حمایت از ذخایر رو به کاهش مهمات به روسیه ارائه کرده است. اما تشدیدکنندهترین گام در ماه گذشته برداشته شد؛ زمانی که کره شمالی حدود ۱۰,۰۰۰ سرباز را به روسیه فرستاد.
از سوی دیگر، ژاپن و کره جنوبی بهعنوان دو متحد ایالات متحده، هرچند با گامهای کوچکتر، برای حمایت از اوکراین وارد عمل شدهاند. ژاپن در هماهنگی با شرکای غربی تحریمهایی علیه روسیه اعمال کرد. توکیو همچنین کمک مستقیم و غیرمستقیم به اوکراین داشته و محدودیتهای خود را در صادرات تسلیحات بازنگری کرده است.
درحالیکه کره جنوبی نیز از تحویل تسلیحات به اوکراین خودداری کرده است، کمکهای بشردوستانه قابلتوجه و سایر حمایتهای غیرکشنده، مانند تجهیزات مینزدایی، جلیقه ضدانفجار و کلاه ایمنی، ارائه داده است. این کشور همچنین به تحریمهای اقتصادی علیه مسکو پیوسته است. پس از خبر ورود نیروهای کره شمالی به روسیه، سئول اکنون در حال بررسی سطح حمایت بیشتر است و ایده تأمین مستقیم سلاحهای دفاعی و تهاجمی به کییف را مطرح میکند.
انگیزههای این چهار بازیگر شرق آسیا همه نشانههای حضور آنها در جنگ نیابتی را دارد. هم پکن و هم پیونگیانگ منافع راهبردی گستردهای در مشاهده غلبه مسکو دارند. هر دو در دیدگاه روسیه نسبت به نظم جهانی پساغربی شریک هستند؛ نظمی که در آن ایالات متحده و متحدانش ضعیف شده باشند. شی جین پینگ، رئیسجمهور چین، و کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، پوتین را متحدی در مبارزه جهانی علیه غرب میدانند و از اینرو، حمایت از جنگ او در اوکراین را یک ضرورت استراتژیک تلقی میکنند.
انگیزههای مشابهی برای جنگ نیابتی در مورد توکیو و سئول نیز وجود دارد. توکیو، بهعنوان یک قدرت موجود، منافع راهبردی خود را در حفظ نظم موجود میبیند؛ نظمی که شامل ممنوعیت تغییر مرزها با توسل به زور پس از جنگ جهانی دوم است. همانطور که کیشیدا هشدار داده بود: «اوکراین امروز ممکن است فردا آسیای شرقی شود.» سئول نیز علاوه بر نگرانیهای خود در مورد اتحاد نظامی جدید میان پیونگیانگ و مسکو، در تلاش است مانع از تغییر وضعیت موجود از طریق زور شود.
مسلماً سطح حمایتی که از سوی قدرتهای شرق آسیا در حال حاضر مشاهده میشود، تابعی از میزان تعهد ایالات متحده و روسیه به این جنگ در ماهها و سالهای آینده خواهد بود. بازگشت ترامپ به کاخ سفید ممکن است تغییراتی در میدان جنگ ایجاد کند، اما احتمالاً ماهیت دخالت آمریکا در منطقه هندوپاسیفیک تغییر نخواهد کرد. ترامپ پیشتر گفته بود که میتواند جنگ را در یک روز پایان دهد، اما جزئیاتی ارائه نکرده است. اگر او بتواند چنین کند و هر دو طرف نتیجه را بپذیرند، جنگ نیابتی پایان مییابد. اما اگر او موفق نشود و درگیری ادامه یابد، جنگ نیابتی نیز ادامه خواهد داشت. اگر ایالات متحده حمایت از اوکراین را متوقف کند، اما اعضای اروپایی ناتو حمایت خود را افزایش دهند، این احتمال وجود دارد که ژاپن و کره جنوبی همچنان از اوکراین حمایت کنند. با این حال، سطح حمایت آنها ممکن است کاهش یابد؛ زیرا بخشی از اقدامات آنها به درخواست متحدشان یعنی ایالات متحده انجام شده است.
از سوی دیگر، با توجه به اینکه حمایت چین و کره شمالی میتواند به موفقیت روسیه و پیشبرد اهداف راهبردیشان برای از بین بردن نظم موجود کمک کند، کاهش مشارکت آنها دشوار به نظر میرسد.
در حالی که این وضعیت نشان میدهد چالشهای امنیتی در شرق آسیا تا حدی به اروپا تسری یافته است، نکته نگرانکنندهتر این است که مشارکت آنها عنصری از بلاتکلیفی و تشدید احتمالی درگیری در اوکراین را به همراه دارد. پکن، پیونگیانگ، سئول و توکیو از شرکای خود در خاک اروپا حمایت میکنند تا مبارزهای بسیار گستردهتر بر سر آینده نظم بینالمللی شکل گیرد. این واقعیت نشان میدهد که جنگ تا چه حد جهانی شده است و سابقه جدیدی را برای نحوه رقابت کشورهای آسیایی در پیگیری منافع خود در سایر نقاط جهان ایجاد کرده است.
0 Comments