شورای راهبردی آنلاین – رصد: کشورهای (حاشیه جنوبی) خلیج (فارس) به حرکت به سوی آشتی منطقهای ادامه خواهند داد، اما در مورد ایران و اسرائیل-فلسطین، در پی تنظیم نقشه راه جدید متکی بر تعامل خواهند بود.
دکتر بادر موسی السیف در تحلیلی که اندیشکده انگلیسی چتم هاوس منتشر کرد، نوشت: دونالد ترامپ در بحبوحه شکلگیری شرایط جدیدی در منطقه خلیج (فارس) که به ایجاد آن کمک کرده بود، به کاخ سفید باز می گردد. سیاستهای ترامپ بود که باعث تقویت حرکت مداوم خوداتکایی در خلیج (فارس) شد.
کشورهای عرب خلیج (فارس) در این سالها با در دست گرفتن امور، گامهای مختلفی برداشتهاند که از جمله آنها حرکت به سوی آشتی درون در کشورهای خلیج (فارس)، توقف درگیری یمن و پیشبرد روابط با همسایگان منطقهای مانند ایران، سوریه و ترکیه بوده است.
اقدامات دولت اول ترامپ بود که هر دو انگیزه در کشورهای خلیج (فارس) – اراده و تنشزدایی – را تقویت کرد. کشورهای حاشیه خلیج (فارس) با وجود هرگونه وسوسه یا فشار برای تغییر مسیر توسط دولت بعدی ایالات متحده، با حفظ و تقویت خوداتکایی و آشتی منطقهای، در پی تحقق منافعشان هستند.
رویکرد کشورهای خلیج (فارس)
مجموعه ابزارهای سیاستگذاری کشورهای خلیج (فارس) مبتنی بر انطباقگرایی، عملگرایی و زیرکی بوده است. به عنوان مثال، این سیاستها از کشورهای خلیج (فارس) در برابر درگیریهای جاری بین ایران و اسرائیل محافظت کرده است. همچنین کشورهای خلیج (فارس) را قادر ساخته تا با دولت های متوالی ایالات متحده همکاری و به منطقه کمک نماید تا از پیشبینیناپذیری و معامله گرایی ترامپ عبور کند.
هنوز خیلی زود است که مشخص شود ترامپ کدام یک از گرایش های انزواطلب یا نومحافظه کارانه را برای سیاست خارجی آمریکا اتخاذ خواهد کرد؛ اما کشورهای حاشیه خلیج (فارس) در صورت همزیستی پرتنش سعی خواهند کرد هر دو وضعیت احتمالی را مدیریت کنند، اگرچه به نظر میرسد انزواطلبی برای آمریکا بیشتر با شخصیت ترامپ و سیاست در حال تحول کشورهای خلیج (فارس) جور باشد.
اسرائیل – فلسطین
حمایت از اسرائیل به وضوح در دوران ترامپ ادامه خواهد داشت. نامزدی الیز استفانیک، طرفدار اسرائیل به عنوان سفیر آمریکا در سازمان ملل یکی از نمونه های اولیه است.
دولت بایدن مدتهاست که خواستار آتشبس شده است، در حالی که نتوانسته یا نمیخواهد از اهرمهای خود علیه اسرائیل استفاده کند. با توجه به اینکه لفاظی ها هنوز نتایج عملی به همراه نداشته است، کشورهای حاشیه خلیج (فارس) از تغییر بالقوه ای که ترامپ جنگ گریز می تواند در این معادله ایجاد کند، بدون آنکه انتظار چندانی داشته باشند، استقبال می کنند.
دولت آتی احتمالاً به توافقات ابراهیم که در زمان ترامپ میانجی گری و توسط تیم بایدن پذیرفته شد، باز خواهد گشت که روابط بین اسرائیل و چندین کشور عرب را عادی کرد. با این حال، عربستان سعودی را در تنگنا قرار خواهد داد.
سایر کشورهای خلیج (فارس) از اقدامات ایالات متحده در این زمینه حمایت خواهند کرد، از جمله امارات و قطر که به نظر می رسد مایل به توجه به درخواست آمریکا برای کاهش حضور حماس در دوحه باشد.
ایران
ترامپ در اولین دوره ریاست جمهوری خود قصد داشت ایران را از همسایگان خود منزوی کند و یک ائتلاف منطقه ای متشکل از اعراب و اسرائیلی ها علیه تهران ایجاد کند. به همین منظور، آمریکا از توافق هستهای ایران خارج شد و حداکثر فشار را بر این کشور اعمال کرد.
این رویکرد ایالات متحده در زمان ترامپ و در دوران دولت بایدن با شکست مواجه شد. تنش زدایی در سطح منطقه با ایران به وجود آمد و بازگشت ترامپ آن را تغییر نخواهد داد. کشورهای خلیج (فارس) تمایلی به بازگشت به مرحله جنگی که منافع آنها را تامین نمی کند، ندارند.
توافق ایران و عربستان با میانجیگری چین، اگرچه کند بود، ثابت مانده است. سعودی ها حتی پس از پیروزی ترامپ نیز به سطح قابل توجهی از تعامل ادامه داده اند. کمتر از یک هفته پس از پیروزی ترامپ، رئیس ارتش عربستان سعودی سفری نادر به تهران داشت و رهبران دو کشور با هم گفتوگو کردند و رئیسجمهور پزشکیان هم از اقدام عربستان در قبال فلسطین قدردانی کرد.
دیپلماسی کشورهای خلیج (فارس) باید به طور فعال دیدگاه های خود را در مورد ایران مطرح کند و شیوه عملیاتی اصلاح شده ای را پیشنهاد دهد که خطوط قرمز و قواعد تعامل را تغییر می دهد.
تجارت و انرژی
سیاست تجاری و انرژی ترامپ می تواند چالش برانگیزترین مسئله برای کشورهای خلیج (فارس) باشد. وعده او برای حفاری و پمپاژ بیشتر نفت آمریکا و در عین حال اعمال تعرفه های بالاتر بر واردات، اقتصاد را به سلاح تبدیل می کند. افزایش اکتشاف و تولید نفت ایالات متحده قیمت ها را کاهش می دهد و اقتصاد نفت محور کشورهای خلیج (فارس) را به خطر می اندازد.
این امر همچنین دیدگاههای ملی بلندپروازانه آنها و حتی تغییر به سوی آینده پس از نفت را با پیشفرض بازده بالای نفت تهدید خواهد کرد. در واقع پتانسیل تنش با دولت جدید ایالات متحده در مورد انرژی های جایگزین و تغییرات آب و هوایی، به ویژه با توجه به اهمیت استراتژیک این موضوعات برای چندین کشور خلیج (فارس) وجود دارد.
تعرفه های بالای وعده داده شده توسط ترامپ احتمالا اروپا و چین را در درجه اول هدف قرار خواهد داد، با این حال کشورهای خلیج (فارس) تحت تأثیر جنگ های تجاری در رتبههای بعدی قرار خواهند گرفت. آنها نمیخواهند از دریچهی به اصطلاح «رقابت قدرتهای بزرگ» به آنها نگاه شود – یا مجبور به انتخاب بین آنها شوند.
فناوری احتمالاً حوزه رشد روابط بین ایالات متحده و کشورهای حاشیه خلیج (فارس) مانند امارات خواهد بود. سرمایه گذاری پایدار این کشورها در پایگاه های نظامی و فروش تسلیحات ایالات متحده نیز همینطور خواهد بود. با این حال، با توجه به انتقال مجدد چندین صندوق ثروت دولتی کشورهای خلیج (فارس) به بازارهای محلی، ممکن است سرمایه گذاری های کشورهای خلیج (فارس) در ایالات متحده کاهش یابد.
حفظ وحدت
خلیج (فارس) به پیشبرد منافع ملی خود و اولویت دادن به منطقه گرایی در دولت بعدی ایالات متحده ادامه خواهند داد.
سبک ترامپ که برهم زننده معادلات است و ویژگی شخصیت محور او احتمالاً به سیاست خارجی غیرقابل پیش بینی آمریکا سرایت می کند و بر کشورهای خلیج (فارس) و خاورمیانه بزرگتر تأثیر می گذارد.
هر یک از کشورهای منطقه به تنهایی و شورای همکاری خلیج (فارس) احتمالاً به عمل متعادل کننده ظریفی که ترکیب پوشش ریسک و ریسک زدایی با توانایی سازگاری با شرایط متغیر است و در گذشته نتایجی را به همراه داشته، ادامه خواهند داد.
0 Comments