شورای راهبردی آنلاین -رصد: برخی از ناظران به بریکس با نگاهی امیدوار و حتی به دیده تحسین به آن مینگرند و بریکس را نمادی از تغییرات موردانتظار در نظام بینالملل میدانند که باید این نظام را دموکراتیکتر و منصفانهتر سازد. برخی دیگر تردید و نگرانیهای خود را درباره خیزش سریع بریکس ابراز میکنند. آنها نگرانند که این خیزش باعث یک رویارویی میان غرب و باقی کشورها شود و در پی آن سیاست و اقتصاد جهانی دچار گسست شود. اغلب به نظر میرسد که این امیدها و بیمها بار سیاسی دارند و درباره آنها بیش از حد معقول اغراق شده است. بیایید نگاهی دقیقتر به گروه بریکس بیندازیم و بین آنچه این گروه نمیتواند و آنچه که میتواند در آینده نزدیک ارائه دهد تمایز قائل شویم.
آندری کورتونوف، عضو «شورای امور بینالملل روسیه» در تحلیلی که در وب سایت این اندیشکده منتشر شد، نوشت: بریکس نمیتواند به یک پروژه یکپارچه سازی اقتصاد جهانی تبدیل شود. تجارت کلی در کل منطقه «قدیمی» بریکس به طور قابل توجهی کمتر از تجارت میان چین و آ.سه.آن یا چین و اتحادیه اروپا است. همین امر در مورد سرمایهگذاریهای متقابل یا در مورد «تحقیق و توسعه» و زنجیرههای تولید چندجانبه با محوریت بریکس صدق میکند. در حال حاضر، حتی تصور یک منطقه آزاد تجاری که همه منطقه وسیع بریکس را در بر بگیرد، دشوار است. ممکن است نگرانیها در مورد اقتصاد عظیم چین در گروه بریکس افزایش یابد.
بریکس به یک اتحاد سیاسی یا امنیتی چندجانبه با ماهیتی ضدغربی تبدیل نخواهد شد. بریکس که یک گروه صراحتاً غیرغربی است، حتی به یک اتحاد ضدغربی تلویحی تبدیل نشده و نخواهد شد. علاوه بر این، بسیاری از اعضای بریکس به طور سنتی در خصوص پیوستن به هر ائتلاف سیاسی و نظامی جدی بلوکها، با در نظر گرفتن این فرض که چنین اقداماتی میتواند حاکمیتشان را محدود کند یا آزادی عمل سیاست خارجی آنها را به خطر بیندازد، احتیاط زیادی به خرج میدهند.
بریکس احتمالاً به حل و فصل اختلافات میان اعضای خود یا مشاجرات بین اعضای خود و طرفهای ثالث کمک زیادی نخواهد کرد. بریکس به سختی در موقعیتی قرار دارد که بتواند به سازمان ملل در قامت یک سازوکار چندجانبه برقرار کننده صلح کمک کند و بعید است که شورای امنیت، با ترکیب فعلی اعضای دائمی خود، تصمیم بگیرد که چنین مأموریتی را به بریکس واگذار کند.
بریکس هرگز شبیه گروه هفت نخواهد شد. بریکس یک جامعه ناهمگن و نه یک جامعه همگن از ملتهایی است که نماینده تمدنهایی منحصربهفرد با نظامهای ارزشی و نهادهای سیاسی کاملاً خاص خود هستند. بریکس رهبری مانند آمریکا در گروه هفت ندارد و از چنان سلسله مراتبی برخوردار نیست. نه چین، نه روسیه و نه هیچ عضو دیگر بریکس نمیتواند اراده یا دستور کار خود را به بقیه اعضای گروه تحمیل کند.
بریکس میتواند تجارت و سرمایهگذاری را میان اعضای خود ارتقا دهد و همچنین به توسعه اقتصادی و اجتماعی این اعضا کمک کند. اگرچه «بانک توسعه نوین»(NDB) و «صندوق اندوخته احتیاطی» (CRA) هر دو ابتکاراتی نسبتاً جوان و متوسط هستند، اما ممکن است با گذشت زمان به سنگ بنای معماری جدید مالی جهان تبدیل شوند. علاوه بر این، قرار است بریکس با ترویج تجارت با ارزهای محلی میان اعضای خود و آزمایش یک پلتفرم مبتکرانه پرداخت دیجیتال (BRICS Bridge) و سایر مکانیسمهای پرداخت، روند جاری دلارزدایی از اقتصاد جهانی را تسریع بخشد.
بریکس میتواند به شکلگیری رویکردهای مشترک غیرغربی برای مشکلات جهانی کمک کند. اهمیت این نقش که بریکس قادر به ایفای آن است، در طول زمان افزایش مییابد. این گروه میتواند به یکی از کارآمدترین مکانیسمها برای جنوب جهانی در حال رشد تبدیل شود تا به کمک آن در بحثهای آینده درباره نظم جدید جهانی صدای خود را به گوش مردم برساند.
بریکس میتواند به گفتگوی تمدنها کمک کند. اگر گفتوگوهای سیاسی سطح بالا در داخل بریکس به عنوان اسکلت این گروه و تجارت و سرمایهگذاری به عنوان بافت عضلانی آن در نظر گرفته شود، تعامل اجتماعی در قالبهای مختلف و در سطوح مختلف را میتوان به عنوان خون در بدن بریکس در نظر گرفت.
بریکس میتواند به منبع مهمی از ایدهها و پیشنهادات برای سازمان ملل ، گروه 20 و سایر نهادهای جهانی تبدیل شود. بریکس به عنوان یک گروه مهم از کشورهای غیرغربی، در موقعیتی قرار دارد که میتواند انحصار غرب را بشکند و پیشنهادهایی ارائه دهد که منعکس کننده منافع اساسی طیف وسیعی از کشورهای در حال توسعه باشد ، و فقط به اعضای بریکس محدود نشود.
واضح است که سال 2024 نه تنها از نظر پیوستن اعضای جدید در بریکس، بلکه از نظر تبدیل بریکس از یک باشگاه سیاسی سطح بالا به یکی از عناصر سازنده ضروری برای نظم جهانی در حال ظهور، میتواند به یک نقطه عطف تاریخی برای گروه بریکس تبدیل شود.
0 Comments