شورای راهبردی آنلاین-رصد: نظم جهانی غرب محور حاکم بر جهان پس از دوران جنگ سرد باعث شد دولتها خودشان را در یک سلسله مراتب مبتنی بر نقش و نفوذشان در نظام بینالملل مشاهده کنند. استیلای آمریکا منجر به بروز دیدگاههایی متفاوت درباره روابط بینالملل و تغییر قدرت شد. ساختار بینالمللی تک قطبی تاکنون نتوانسته است فرصتها و پیشرفت برابر را برای بازیگران دولتی فراهم کند. پس از نظم جهانی وستفالی در سال 1648، مفهوم دولتهای مستقل و برابر به یکی از رسوم اصلی در روابط بینالملل مدرن تبدیل شد. در این راستا بریکس گزینه خوبی را برای مشارکت فعالانه دولتها در ساختارهای بین المللی غیرغربی جدید فراهم میکند.
مروه سونا اوزل اوزجان، استادیار دانشگاه «کریککاله» ترکیه در تحلیلی که در وبسایت شورای امور بینالملل روسیه منتشر شد، نوشت: در سال های اخیر، در روابط بینالملل تغییرات قابل توجهی رخ داده که جرقه بحثهایی را در ترکیه برانگیخته است. این تغییرات به عضویت در ناتو و چالشهای پیش روی ناتو و اعضایش در توسعه بینالمللی مربوط است. به همین ترتیب، به نظر میرسد تلاش ترکیه برای عضویت در اتحادیه اروپا منعکس کننده انتظاراتی منسوخ شده از نظم جهانی هژمونیک آمریکا است که از دهه 1990 به بعد به شدت تغییر کرده است.
در این راستا، اکنون امکان عضویت ترکیه در بریکس بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به نقش در حال تغییر ترکیه در نظم جهانی چندقطبی در حال تحول، این کشور چگونه باید در اتحاد با اتحادیه اروپا و ناتو تعادل ایجاد و در عین حال امکان عضویت در بریکس را نیز بررسی کند؟
اگر ترکیه چنین گامی بردارد، نه تنها حرکتی است که نظم جهانی به رهبری آمریکا و آثار باقیمانده آن را به چالش میکشد، بلکه فرصتی است برای ترکیه که رویکردش در قبال سیاست خارجی را تنوع بخشیده و گسترش دهد تا جایگزینهای جدیدی را در نظر بگیرد. پیامدهای بالقوه پیوستن ترکیه به بریکس قابل توجه و پربار است، زیرا به طور بالقوه میتواند توازن قدرت را در نظام جهانی تغییر دهد و بر اتحادها و ساختارهای اقتصادی موجود تأثیر بگذارد.
بریکس در نظام جهانی
بریکس متشکل از برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی است و به دلیل جمعیت زیاد و سهم تولید ناخالص داخلی، نقش مهمی در نظام بینالملل ایفا میکند. این اتحاد همکاریهای اقتصادی و سیاسی را میان اعضای خود تقویت میکند و هدفش ارائه یک نظام جهانی متعادلتر است. تأسیس بانک توسعه جدید (NDB) در سال 2014 بیشتر از این هدف حمایت کرد. این اتحاد اعضایش را گسترش داده و هدفش به چالش کشیدن ساختار قدرت اقتصادی کنونی جهان است. بریکس با تولید قابل توجه نفت خام و برخورداری از نفوذ فزاینده، خود را در مقابل گروه هفت (G7) و آمریکا قرار میدهد و این امر نشان دهنده تغییر در ساختار قدرت جهانی است.
ترکیه و نظم جهانی چندقطبی
ترکیه از لحاظ تاریخی از سازمانهای بینالمللی غرب محور مانند ناتو حمایت کرده و به دنبال پذیرش در اتحادیه اروپا بوده است. با توجه به مواضع ژئوپلیتیک متضاد ترکیه و جمعیت مسلمان، این کشور یک رویکرد بینالمللی مبتنی بر عملگرایی را دنبال میکند که کمتر به اتحادیه اروپا و بیشتر به دیگر قدرتهای بزرگ مانند روسیه و چین شبیه است. در این چارچوب، راهبردهای بینالمللی ترکیه حتی در مواجهه با اهداف بلندمدت آن مانند عضویت در اتحادیه اروپا، بر اساس انعطافپذیری و قابلیت اجرایی شکل میگیرد. به همین دلیل در سالهای اخیر، توجه به جهتگیری سیاست خارجی در حال تحول و در عین حال متعادل ترکیه اهمیت بیشتری پیدا کرده است. با این حال، نقش ترکیه در ایجاد تعادل در سیستم جهانی یک پدیده جدید نیست. این تغییر که ویژگی آن جستجوی فرصتهای اقتصادی جایگزین توسط ترکیه است، پیامدهای مهمی برای نظم جهانی غرب محور قبلی و نقش ترکیه در آن به همراه دارد.
ترکیه پس از حفظ روابط اقتصادی و سیاسی با روسیه، تلاشها را برای تنوع بخشیدن به سیاست خارجی خود، از جمله ابراز علاقه برای پیوستن به بریکس، شدت بخشیده است. این اقدام به دلیل تنشهای تاریخی و همسویی اتحادیه اروپا با ناتو میتواند روابط این کشور با اتحادیه اروپا را تیره کند.
در چارچوب بریکس، رویکرد عملگرایانه ترکیه برای تقویت همکاری با سهامداران بینالمللی در هر دو حوزه غرب و اوراسیا، آن را در جایگاه یک بازیگر بینالمللی ارزشمند قرار داده است.
عضویت ترکیه در بریکس میتواند فرصتهای اقتصادی و سیاسی به همراه داشته باشد، اما ممکن است اتحادیه اروپا را به ارزیابی مجدد موضعش در قبال ترکیه وادار کند. این اقدام میتواند نقش بینالمللی ترکیه را تقویت کند اما ممکن است روند عضویت این کشور در اتحادیه اروپا را پیچیده کند.
امروزه، بریکس یک سکوی حیاتی برای مسیر آتی نظام بینالملل، به ویژه در توانایی این سازمان برای اقدام به عنوان یک سکو است که از طریق سرمایه گذاری در جنوب جهانی و پذیرش قدرتهای بزرگ منطقهای جدید، با هژمونی آمریکا و سلطه غرب مبارزه میکند. انتخاب استفاده از ارزهای دولتی یا ایجاد یک ارز مشترک ضربه کوبندهای به نفوذ دلار بر نظام مالی جهانی خواهد بود. این تحول نه تنها ماهیت اقتصادی دارد، بلکه یک نشانه سیاسی از تکامل چندقطبی در ساختار بینالملل است. در این چارچوب، روزی که ترکیه به عضویت بریکس درآید، روزی است که از مماشات با سلطه بینالمللی غرب رویگردان میشود و در عوض از جهان چندقطبی استقبال و نقشی جدید را در نظم جهانی در حال تحول انتخاب میکند.
0 Comments