شورای راهبردی آنلاین-رصد: رقابت آمریکا و چین برای کسب جایگاه قدرت بزرگ، اغلب در قالب روابط دو جانبه آنها دیده میشود و دیگر مناطق جهان صرفا به عرصههایی برای این رقابت تلقی شدهاند. این واقعیت اغلب نادیده گرفته شده که گرچه ممکن است برخی کشورهای ثالث از آمریکا یا چین ضعیفتر باشند، اما اینگونه نیست که کاملا درمانده باشند، هیچ اهرمی نداشته باشند و یا توان محدودی برای اقدام مستقل داشته باشند.
«آلیس با» در تحلیلی که در وب سایت «موسسه صلح ایالات متحده» منتشر شد، نوشت: با توجه به این که آسیای جنوب شرقی محل تلاقی و برخورد این قدرت ها با یکدیگر است، کشورهای منطقه برای حفظ تعادل در روابطشان با آنها با چالش مواجهند اما در عین حال از گزینههایی برای چگونگی مدیریت ریسک و فرصتهایی که این رقابت برایشان فراهم میکند، برخوردارند.
در واقع رقابت آمریکا و چین در آسیای جنوب شرقی به موضوعی پرتکرار در اخبار اخیر تبدیل شده است. در ماه ژوئیه، اهمیت آسیای جنوب شرقی برای آمریکا و چین در نشستهای مجمع کشورهای جنوب شرق آسیا (آ.سه.آن) با حضور آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا و وانگیی، دیپلمات ارشد چین، در کانون توجه قرار گرفت. هر دو دیپلمات تلاش میکردند کشورهای آسیای جنوب شرقی را متقاعد کنند تا از دیگری فاصله بگیرند.
در سالهای اخیر بارها شاهد چنین رویدادهایی بودهایم. تحلیلگران و سیاستگذاران آمریکایی به دفعات درباره «روند صعودی اقدامات ناسودمند، قهری و غیرمسئولانه چین در دریای چین جنوبی» و تهدید این اقدامات برای منافع دریایی کشورهای آسیای جنوب شرقی صحبت کردهاند. تحلیلگران و سیاستگذاران چینی نیز در گفتگو با همتایان خود در آسیای جنوب شرقی بر خطرات مربوط به تحریکات موسوم به «جنگ سرد» توسط آمریکا و سیاستهای اقتصادی بیثبات کننده آمریکا تاکید داشتهاند. این امر نشان میدهد که تنشهای آمریکا و چین منجر به اعمال فشاری روبهرشد به کشورهای آسیای جنوب شرقی شده است تا یکی از این دو رابطه را انتخاب کنند.
اما دولتهای جنوب شرق آسیا چگونه به رقابت رو به گسترش آمریکا و چین پاسخ میدهند؟ تا چه اندازه گزینههای خود را در برخورد با آنها محدود میبینند یا نیاز به ارزیابی مجدد را احساس میکنند؟ اغلب تحلیگران به جای بررسی این موضوع که دولتهای جنوب شرقی آسیا چطور این رقابت را مدیریت میکنند و روابط را به نفع خود و در جهت اولویتهای شان شکل میدهند، بر این مساله متمرکز میشوند که آمریکا و چین چه اقداماتی در برخورد با کشورهای آسیای جنوب شرقی انجام میدهند.
با تشدید تنش میان آمریکا و چین، این سوال مطرح است که دولتهای آسیای جنوب شرقی چگونه میتوانند و چطور باید به این تنشها پاسخ بدهند. این کشورها میتوانند توانایی آمریکا و چین را برای دستیابی به اهداف راهبردی خاص، پیچیده یا تسهیل کنند. چشم انداز کشورهای آسیای جنوب شرقی نیز میتواند از جایگاه و مشروعیت برنامههای آمریکا و چین حمایت کند یا این که آنها را تضعیف کند.
توجه آمریکا و چین به آسیای جنوب شرقی و همچنین تلاش ژاپن، کره جنوبی و کشورهای اروپایی برای تعامل با کشورهای آسیای جنوب شرقی، بر نکتهای تأکید میکند که اندرو اسکوبل، کارشناس مسائل چین در «موسسه صلح ایالات متحده» نیز در اوایل ماه ژوئن در کارگاهی در مالزی به آن اشاره کرد: «آنچه در آسیا در حال وقوع است بسیار بزرگتر از یک بازی دو نفره است.»
با این وجود، کشیده شدن تنشهای آمریکا و چین به حوزههای اقتصادی بیشتر، بهویژه سیاسیسازی زنجیرههای تأمین، تأثیرات این تنش بر آسیای جنوب شرقی را گسترش میدهد. برای همه کشورهای آسیای جنوب شرقی، اقتصاد زیربنای مشروعیت و ثبات رژیم در نظر گرفته میشود؛ بنابراین برخلاف دریای چین جنوبی، تاثیر سیاستهای اقتصادی آمریکا و چین در سراسر این منطقه به طور گسترده احساس میشود. اگرچه آ.سه.آن در خصوص پاسخ به چالشها در دریای چین جنوبی دچار اختلاف نظر است، اما اعضای آن درباره نیاز به حفظ شرایط برای رشد اقتصادی به شکلی گسترده با یکدیگر همسو هستند.
رقابت آمریکا و چین روندهای ادغام چهار دهه گذشته و پایههایی را که کشورهای آسیای جنوب شرقی بر اساس آن به درجات بسیار ارزشمندی از ثبات منطقهای، شکوفایی اقتصادی، جایگاه دیپلماتیک و مشروعیت دست یافتهاند، متزلزل کرده است. باید دید که کشورهای جنوب شرق آسیا به این بیثباتی چگونه پاسخ خواهند داد و آیا سیاستهای جدیدی را برای مقابله با این رقابت رو به گسترش اتخاذ خواهند کرد یا خیر؟
0 Comments