أحدث المقالات

Loading

چالش‌های نتانیاهو برای پیشبرد سیاست‌هایش در قبال ایران

شورای راهبردی آنلاین- رصد: بلافاصله پس از روی کار آمدن بنیامین نتانیاهو به عنوان نخست وزیر، دولت وی اعلام کرد که هدفش تمرکز بر ایران است و برنامه هسته‌ای ایران در راس آن قرار دارد.

دنی سیترینوویچ در گزارشی که در وب سایت اندیشکده شورای آتلانتیک منتشر شد، نوشت: از اظهارات و اقدامات نتانیاهو واضح است که  رویه خود را درباره ایران تغییر نداده است. او قصد دارد به مخالفت با هرگونه توافق هسته‌ای با تهران ادامه دهد و همچنان تاکید می‌کند که اسرائیل در خنثی کردن برنامه‌های ایران تردید نخواهد کرد.

به نظر می‌رسد نتانیاهو عمدتاً بر تقویت روابط اسرائیل با آمریکا متمرکز شده و قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای را برای افزایش فشار سیاسی و اقتصادی بر تهران بسیج می‌کند. با این حال، اقدامی که چند سال پیش برای نتانیاهو سخت بود، اکنون به دلایل متعدد در حال تبدیل شدن به یک کار تقریبا غیرممکن در فضای بین‌المللی است.

بزرگترین مشکل نتانیاهو دشواری در جلب حمایت دولت جو بایدن خواهد بود. در عمل، بین اسرائیل و آمریکا درباره این موضوع شکافی وجود دارد. در حال حاضر ایران در مرکز توجه دولت آمریکا نیست. مسئله اوکراین و افزایش تهدید چین، مسائل مهم‌تری برای دولت بایدن است.

علاوه بر این، از رفتار دولت بایدن این طور به نظر می‌رسد که اعمال فشار بیشتر می‌تواند تعادل ایجاد شده در رابطه با تهران را از بین ببرد و مانع هرگونه راه حل سیاسی در آینده شود. این موضوع کار متقاعد کردن واشنگتن به همراهی با اسراییل را برای نتانیاهو و تیمش سخت می‌کند.

اگرچه مقامات ارشد دولت آمریکا می‌دانند که شانس بازگشت به برجام پایین است، اما به نظر می‌رسد که متوجه هستند که هیچ جایگزینی برای یک چارچوب سیاسی که مانع تسریع برنامه هسته‌ای ایران باشد، وجود ندارد. این در تضاد کامل با سیاست نتانیاهو است که با هرگونه مذاکره با تهران مخالف است. حتی اگر دولت بایدن تصمیم بگیرد فشار بر ایران را افزایش دهد، این کار را با هدف بازگشت به توافق انجام خواهد داد. با توجه به نگرانی‌های دولت بایدن از سیاست نتانیاهو در قبال ایران، این شکاف‌ها در حال تشدید است.

در عین حال توانایی نتانیاهو برای جلب حمایت یهودیان آمریکایی علیه ایران ممکن است در صورتی از بین برود که دولت آمریکا قوانینی را تصویب کند که به وضعیت آن‌ها در اسرائیل لطمه بزند یا کارهایی انجام دهد که یهودیان دور از وطن را از اسرائیل دور کند. در این صورت حتی همراهی با سیاست‌های نتانیاهو برای دوستان اسراییل در کنگره هم دشوار خواهد بود. این بدان معنا نیست که دولت بایدن و اسرائیل نمی‌توانند در دیگر موضوعات در مورد ایران همکاری کنند، همانطور که نگرانی مشترک آن‌ها از تقویت روابط بین تهران و مسکو این امر را نشان می‌دهد. اما اختلافات در موضوع هسته‌ای همچنان به قوت خود باقی است.

با این وجود، موانع نتانیاهو فقط همین موارد نیست. مشکل فلسطین یک چالش امنیتی و سیاسی مهم است. وخامت اوضاع امنیتی در کرانه باختری، نیروهای اسرائیلی را وادار خواهد کرد تا ماموریت‌های خود را در آنجا متمرکز کنند، این امر احتمالاً تنش با جامعه بین‌المللی را افزایش خواهد داد.

حتی اگر دولت نتانیاهو بتواند ایران را به طور کامل در اولویت قرار دهد، مشخص نیست که آیا می‌تواند مانع پیشرفت ایران شود یا خیر. از زمان خروج آمریکا از برجام که با تشویق دولت نتانیاهو انجام شد، ایران در غنی‌سازی پیشرفت چشمگیری داشته و بر موانع فن‌آوری غلبه کرده است. این امر هرگونه طرح عملیاتی را به چالش می‌کشد و این سوال را مطرح می‌کند که حتی اگر روزی امکانات نطنز و فردو از سر راه برداشته شود، آیا می‌توان دانش به دست آمده در ایران را پاک کرد؟

علاوه بر این، تقویت روابط بین روسیه و ایران نیز ممکن است اسرائیل را برای افزایش عملیات مخفیانه در تهران از منظر سیاسی و حتی امنیتی دشوار کند. ایرانی که نتانیاهو می‌شناخت که به سختی می‌توانست به خرابکاری و حملات سایبری واکنش نشان دهد، ایران امروز نیست. تهران برای کسب بازدارندگی و ایجاد تعادل در برابر اسراییل و غرب با «کمپین مقاومت حداکثری» به کمپین «فشار حداکثری» دولت ترامپ پاسخ داد.

اگر از نظر نتانیاهو بسیج قدرت‌های منطقه‌ای، به رهبری عربستان، بر ایران فشار خواهد آورد، باید دقیق‌تر بیندیشد. کشورهای عربی ترجیح می‌دهند کانال گفتگو و روابط اقتصادی با تهران را حفظ کنند. آن‌ها درک می‌کنند که این تنها راه کاهش تنش با ایران است. این کشورها از درگیری نظامی منطقه‌ای بیم دارند و حمایت از آن اقدام به دلیل تأثیر احتمالی بر امنیت‌شان کاری دشوار برای آن‌ها خواهد بود.

نتانیاهو در جلب افکار عمومی اسرائیل برای کمپین علیه ایران، به ویژه زمانی که تصور می‌شود هدف این اقدامات ایجاد انحراف در دادگاه فساد او است، مشکل دارد. این سوء ظن و شکاف گسترده تردیدها را نسبت به هر اقدامی که نخست وزیر درقبال ایران انجام دهد، افزایش خواهد داد. در نتیجه، نتانیاهو برای گرفتن کمک از مخالفان با مشکل مواجه خواهد شد.

در نهایت، انتظار می‌رود نتانیاهو در متقاعد کردن جهان علیه ایران، موانع زیادی را تجربه کند. اما هدف راهبردی این سیاست چیست؟ به هر حال، بدیهی است که ایران در سال‌های اخیر برنامه غنی‌سازی خود را تقریباً بدون هیچ مانعی پیش برده است. توانایی عقب انداختن برنامه هسته‌ای ایران با هر سناریویی بسیار بعید است. علاوه بر این، طبق گزارش ها، در ایران درباره حق غنی‌سازی اجماع نظر وجود دارد. بنابراین، در آینده قابل پیش‌بینی، ایران تأسیسات هسته‌ای خود را تحت هیچ سناریویی برنخواهد چید.

از سال 2018، شکاف بزرگ میان سیاست اسرائیل در قبال ایران و سیاست سایر کشورهای جهان افزایش یافته است. با این وجود، قبل از تسلیم اسرائیل و اتخاذ این تصمیم که باید به تنهایی در برابر ایران بایستد، بهتر است در عناصر سیاستش تجدید نظر کند تا با واقعیت تطابق بیشتری پیدا کند. علاوه بر این، دنبال کردن سیاست نتانیاهو در حالی که این امر را نادیده می‌گیرد که به نظر جامعه بین‌المللی بهترین و شاید تنها راه، یک راه‌ حل دیپلماسی است، در بهترین حالت می‌تواند منجر به شتاب جهان برای امضای توافق با ایران و در بدترین حالت، انفعال آن و انزوای اسرائیل شود.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *