جدیدترین مطالب
پایبندی جمهوری اسلامی ایران به پیمان منع اشاعه هسته ای و موافقتنامه پادمان
أحدث المقالات
آثار سفر شی جین پینگ به عربستان بر خاورمیانه
اندیشکده شورای آتلانتیک گزارشی را درباره نظر کارشناسان این اندیشکده درباره این سفر و آنچه باید در آینده انتظارش را داشت، در وب سایت خود منتشر کرد.
جاناتان فولتون، کارشناس ارشد برنامههای خاورمیانه شورای آتلانتیک و ابتکار امنیت خاورمیانه اسکوکرافت درباره معنای این نشست برای عربستان و چین، و چرایی تعامل آنها با یکدیگر گفت: این پنجمین بار است که یک رئیس جمهور چین به عربستان سفر کرده است. با هر سفر روابط دو کشور عمیقتر و گستردهتر شده است. اگر این موضوع صرفاً نشان دادن نارضایتی سعودیها از آمریکا بود، واشنگتن در نهایت میتوانست روابطش را به مسیر خود بازگرداند تا ریاض پکن را کنار بگذارد؛ اما چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
الن آر. والد از اعضای ارشد مرکز انرژی جهانی شورای آتلانتیک نیز در این باره گفت: این سفر نشانگر پیشرفت طبیعی روابط چین و عربستان است. روابط اقتصادی عربستان و چین برای سالهای متمادی در حال رشد بوده، اگرچه تا حد زیادی به حوزه نفت و پتروشیمی محدود شده است. عربستان از سال 1989، زمانی که علی النعیمی، مدیر اجرایی آرامکو بود، چشمش به دنبال چین بود. او معتقد بود که روزی چین بازار اصلی نفت خام عربستان خواهد بود.
احمد عبودوه، یکی از اعضای برنامههای خاورمیانه شورای آتلانتیک، درباره تغییر احتمالی در روابط اقتصادی دو کشور در پی این سفر گفت: شرکتهای چینی و عربستانی 34 توافقنامه امضا کردند که شامل انرژی سبز، فناوری اطلاعات، زیرساختها و دیگر موارد است. روشن است که انرژی ستون فقرات روابط چین و عربستان است. این سفر در حالی انجام گرفت که چین به دنبال تضمین امنیت انرژی خود در بحبوحه تجدید ساختار بازارهای جهانی نفت و گاز به دلیل تهاجم روسیه به اوکراین و سقف قیمتی تعیین شده توسط گروه هفت برای عرضه نفت دریایی روسیه است. عربستان در حال حاضر تامین کننده شماره یک نفت چین است. حفظ این موقعیت نه تنها اهمیت عربستان را برای چین چند برابر میکند، بلکه قدرت چانه زنی زیادی را برای چین فراهم میآورد تا قیمت واردات نفت روسیه را در سطوح پایین نگه دارد. همچنین امضای یادداشت تفاهم در زمینه هیدروژن تعجب آور نیست، زیرا پکن به دنبال کسب شهرت در خاورمیانه به عنوان یک ابرقدرت در عرصه فناوری انرژی پاک و پایدار است. این همکاری برای چین مزایای ژئواستراتژیک نیز دارد. مقاومت ولیعهد سعودی در برابر فشارهای دولت بایدن برای افزایش تولید نفت، برای چین خوشایند بود. آنها میخواهند شاهد بیشتر از اینها باشند. هرقدر چین نفوذ بیشتری بر بخش انرژی شورای همکاری خلیج (فارس) داشته باشد، قدرت بیشتری برای کاهش هژمونی آمریکا در خاورمیانه خواهد داشت.
این بدان معنا نیست که روابط چین و عربستان بدون مشکل است. به عنوان مثال، غیبت تجارت چین-شورای همکاری خلیج (فارس) در گفتگوها قابل توجه بود. این امر نشان میدهد که علیرغم حجم بالای تجارت متقابل، تجملات و روابط عمومی گسترده، کشورهای شورای همکاری خلیج (فارس) هنوز در مورد برخی از جنبههای مشارکت خود با چین تردید دارند.
وی در پاسخ به این سوال که منافع چین در حال حاضر در خاورمیانه چیست و این سفر بر پیشبرد این منافع چه تاثیری داشت؟ گفت: بسیاری در واشنگتن میخواهند فکر کنند که رابطه چین-عربستان ماهیتی راهبردی ندارد و مبادلاتی است. چنین منطقی اهمیت همکاری چین و شورای همکاری خلیج (فارس) را در زمینههای اقتصادی، فناوری و دیپلماتیک به طور عمدی دست کم میگیرد. چین به ثبات و امنیت ژئواستراتژیک وسواس دارد، زیرا اینها اهرم منافع اقتصادی پکن هستند. این امر خاورمیانه را به یکی از معدود مناطق جهان تبدیل میکند که در آن منافع و ترجیحات چین و آمریکا به هم نزدیک میشود. تا آنجا که به منافع چین مربوط است، فقط یک بیمهنامه وجود دارد: نظام امنیتی منطقهای کنونی تحت رهبری آمریکا. چین علاقهای ندارد وضعیت موجود را به چالش بکشد، بلکه به دنبال سرمایه گذاری در آن است. این امر چین را به موج سواری مجانی تا زمانی که برایش ممکن باشد، مشتاق میکند؛ اما چنین چیزی یک منبع بزرگ آسیب پذیری برای چین خواهد بود. صادرات نفت شورای همکاری خلیج (فارس) به چین مظهر این پیوند عجیب است. به عنوان مثال، چین میتواند محمولههای نفتی را که از شورای همکاری (خلیج فارس) خریداری میکند، کنترل کند. اما نمیتوان تضمین کرد که این محمولهها در مواقع درگیری به طور ایمن به بنادر چین میرسند، زیرا پکن کنترلی بر خطوط کشتیرانی دریایی در خلیج (فارس) و اقیانوس هند که تحت تسلط ارتش آمریکا است، ندارد.
توویا گرینگ، عضو دیگر شورای آتلانتیک درباره تأثیر این سفر بر روابط آمریکا-عربستان، با توجه به اتفاقاتی که پس از سفر بایدن به این کشور رخ داد، گفت: اکثر کشورهای حوزه خلیج (فارس) صلح و امنیت خود را به روابط با آمریکا وابسته میدانند. آنها کاملاً مطلع هستند که چین در آیندهای قابل پیشبینی، یا نمیتواند یا نمیخواهد جای آمریکا را بگیرد.
در حالی که بسیاری از کشورهای خلیج (فارس) غرق در چشم انداز خود برای آینده پس از سوخت فسیلی هستند، واشنگتن در تلاش است تا گزینههای خود را با چین محدود و آنها را مجبور کند در جنگی که مال آنها نیست، یک طرف را انتخاب کنند. با این وجود، سفر شی جینپینگ نشان داد که عربستان و سایر کشورهای منطقه فاقد گزینه نیستند و همچنان از اهمیت راهبردی فزاینده خود برای ذینفعان جهانی، در جهت به دست آوردن بهترینها استفاده خواهند کرد.
حتی در خصوص امنیت، در حالی که جایگزین مطلقی برای بازدارندگی یکپارچه آمریکا وجود ندارد، چین جایگزینهایی را در سیستمهای تسلیحاتی پیشرفته با قیمتهایی رقابتی ارائه میدهد. از حالا به بعد، آمریکا باید توجه بیشتری به منافع کشورهای منطقه و تلاشهای چین برای تضعیف اتحادهای منطقهای با راه حلهای چینی و خِرد چینی داشته باشد.
0 Comments