جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
افسانه غیر قابل تحقق «ناتوی خاورمیانه»
آنا جیکوبز و لور فوشر، در تحلیلی که گروه بینالملل بحران منتشر کرد، نوشتند: اسرائیل برای مهار آنچه به عنوان تهدید ایران میپندارد، پیگیر همکاری نظامی بیشتر با کشورهای عربی خلیج فارس است، حتی در مورد «ناتوی خاورمیانه» صحبت میکند، اما چنین صحبتهایی در بهترین حالت زودرس به نظر میرسد.
مقامات اسرائیلی و بخشی از رسانههای اسرائیلی، سفر بایدن، رئیس جمهور آمریکا را در ماه ژوئیه بهعنوان تأیید ائتلاف نظامی اسرائیل و کشورهای عربی خلیجفارس معرفی کردند، حتی پیشبینی کردند که توافق بر سر یک سامانه دفاع هوایی مشترک قریبالوقوع است، اما به نظر میرسد که جاهطلبی اسرائیل برای کشورهای حاشیه خلیجفارس بیش از حد بلندپروازانه است و به همین خاطر پیامهای امیدوارکنندهای برای اسرائیل ارسال نکردند.
گرچه روابط بین اسرائیل و کشورهای خلیج فارس در حال قویتر شدن است، اما محدودیت هایی وجود دارد. ابوظبی و منامه با نظر سایر پایتختهای خلیج فارس هم عقیده هستند که اتحاد نظامی با اسرائیل علیه تهران، خطر بسیار بزرگی برای تحریک جنگ با ایران را به همراه خواهد داشت. از این رو، آنها صراحتاً از هر آنچه که آنها را با ایران درگیر کند، فاصله میگیرند. آنها چه مذاکرات توافق هستهای موفق شود و چه شکست بخورد، احتمالاً در این مسیر باقی خواهند ماند.
تلاش اسرائیل برای همکاری نظامی منطقهای
اتحاد نظامی با کشورهای عربی خلیج فارس، ستون سوم استراتژی اسرائیل برای مقابله با افزایش قدرت ایران در خاورمیانه است. اولین رکن، توسعه یک گزینه نظامی معتبر برای وارد آوردن ضربه به برنامه هستهای ایران است. اسرائیل در هماهنگی با ایالات متحده، در حال تلاش برای تقویت این ستون است. دومین ستون شامل تلاشهایی برای تضعیف برنامههای موشکی و هستهای تهران – از جمله از طریق فشار اقتصادی هماهنگ بینالمللی و حملات مخفی و سایبری اسرائیل به تأسیسات ایران و همچنین ترور شخصیتهای کلیدی ایران است.
مقامات اسرائیلی ستون سوم را دارای اهداف چندگانه میدانند. اسراییل با ترغیب کشورهای عربی خلیج فارس به یک اتحاد نظامی، در درجه اول در پی ایجاد یک سامانه دفاع هوایی جمعی است که بر اساس تواناییهای نظامی متحدان شکل بگیرد. ثانیاً، تشکیل یک ائتلاف این تصور را تقویت میکند که گزینههای نظامی اسرائیل در حال افزایش است و موقعیت بازدارندگی آن را تقویت میکند. در نهایت، این اتحاد ائتلاف سیاسی پشت دکترین منزوی کردن ایران را نه تنها در سطح جهانی، بلکه در خاورمیانه نیز تقویت خواهد کرد.
در واقع، اسرائیل تبلیغاتی را که میگوید چنین اتحادی در حال ظهور است و در طرح انتظارات فراتر از آنچه در حال حاضر واقعبینانه به نظر میرسد، برای اهداف خود سودمند میبیند. به نظر میرسد سیاست داخلی به این رویکرد انگیزه بیشتری داده است.
رویکرد جدید در قبال ایران؟
عربستان سعودی و امارات که به طور سنتی نسبت به همسایگان خود در خلیج فارس مواضع سختتری در قبال ایران اتخاذ کردهاند، دو کشوری هستند که به طرز محسوسی رویکرد خود را نسبت به تهران تغییر دادهاند. مواضع امارات و عربستان در مورد پیشنهاد اسرائیل نشاندهنده تغییر جهت گیری در سیاست است که در دهه گذشته رخ داده است، زیرا ریاض و ابوظبی به طور فزایندهای آمریکا، ضامن امنیت سنتی خود را غیرقابل اعتماد میدانند.
تا حدی، این جهت گیری مجدد به دلیل کاهش قدرت ایالات متحده نسبت به بازیگران در حال ظهور مانند چین است. همچنین منعکسکننده نتایجی است که در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ در مورد آنچه ایالات متحده برای پادشاهیهای خلیج فارس قول میدهد و نمی کند، گرفته شده است.
کمپین «فشار حداکثری» ترامپ، با هدف به عقب انداختن ایران از طریق اجبار اقتصادی و گاهی فشار نظامی، تنشها را در منطقه تشدید کرد. این اقدامات در همان زمانی بود که ایالات متحده به وضوح عدم تمایل خود را برای دفاع نظامی از شرکای خلیجفارس خود آشکار میکرد. بر این اساس، کشورهای حاشیه خلیج فارس احساس آسیبپذیری شدیدی نسبت به اقدامات تلافی جویانه در صورتی که ایران مورد حمله آمریکا یا اسرائیل قرار گیرد، پیدا کردند.
از آنجایی که رهبران کشورهای عربی خلیج فارس تلاش میکنند تنش با ایران را کاهش دهند، پیوستن به یک اتحاد نظامی ضدایرانی با اسرائیل را با منافع خود همسو نمیدانند.
ملاحظات سیاسی داخلی نیز وجود دارد. دولتهای عربی خلیج فارس اگر بخواهند خیلی سریع به اسرائیل نزدیک شوند، ممکن است با واکنش داخلی مواجه شوند. بر اساس نظرسنجی اخیر انجام شده توسط موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک، حمایت عمومی از پیوندهای محکمتر با اسرائیل وجود ندارد و حمایت مردمی از تشکیل دولت فلسطین در کشورهای عربی، از جمله در خلیج فارس همچنان بالاست.
علیرغم سکوت اعراب خلیج فارس، اسرائیل از پیگیری آنچه که «ناتوی خاورمیانه» نامیده است، دست برنداشته است. به نظر میرسد تعداد قابل توجهی از مقامات ارشد اسرائیلی بر این باورند که کشورهای حوزه خلیج فارس مانند امارات در طول زمان موضع خود را تغییر خواهند داد.
در همین حال، برخی دیگر از مقامات اسرائیلی دیدگاه واقع بینانهتری نسبت به نیات کشورهای عربی خلیج فارس ارائه میدهند، اما به نظر میرسد که آنها در اقلیت هستند. برخی به گروه بحران گفتهاند که تصور میکنند دولتهای خلیجفارس نگرانیهای اسرائیل در مورد قدرت نظامی رو به رشد ایران را دارند، اما به قول یکی از مقامات، «هیچ جایگزینی جز دنبال کردن گفتوگو با تهران» ندارند. آنها خاطرنشان میکنند که کشورهای حاشیه خلیج فارس به ویژه در تنگنا قرار گرفتهاند، زیرا آنها هیچ قابلیتی برای بازدارندگی نظامی ایران ندارند. این مقامات میدانند که یک اتحاد منطقهای، لزوماً در این زمینه به کشورهای حاشیه خلیج فارس کمک نمیکند، زیرا نه اسرائیل و نه متحدان غربیاش، بهویژه بدون تغییر در دکترین برتری کیفی نظامی به نفع اسرائیل، توانایی بازدارندگی کافی را به آنها نمیدهند.
چشماندازی برای تحقق«ناتوی خاورمیانه» وجود ندارد
با توجه به مقاومت اعراب خلیج فارس برای پیوستن به ائتلاف نظامی ضد ایران، به نظر میرسد تنها مکان جایگزین برای پلسازی میان طرفها، فرماندهی مرکزی ایالات متحده یا سنتکام باشد.
سنتکام برای اولین بار افسران نظامی اسرائیل، منطقه و همتایان آمریکایی را بر سر یک میز نشاند. اسرائیل از طریق سنتکام میتواند در نشستها و رزمایشهای منطقهای شرکت کند بدون اینکه دولتهای عربی حاشیه خلیج فارس، بهویژه آنهایی که روابط خود را با اسرائیل عادی نکردهاند، در معرض انتقاد داخلی قرار دهد. به عنوان مثال، در ماه مارس، ژنرال فرانک مک کنزی، فرمانده مرکز سنتکام، میزبان نشستی در مصر برای روسای ستاد ارتش اسرائیل و کشورهای منطقه، از جمله عربستان سعودی و قطر بود که هیچ یک از این دو کشور حرکتی به سمت عادی سازی روابط با اسرائیل انجام ندادهاند.
با این حال، عملاً هیچ چشماندازی وجود ندارد که این پلتفرم بتواند «ناتوی خاورمیانه» را ایجاد کند.
0 Comments