شورای راهبردی آنلاین – رصد: تقابل ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه با غرب، ویژگی تعیینکننده سیاست خارجی کرملین است. این رویارویی تا حد زیادی به پشتوانه مشارکت استراتژیک با چین دنبال میشود.
وبسایت اندیشکده کارنگی آمریکا در یادداشتی نوشت: پوتین با درک این موضوع که رقابت ژئوپلیتیکی دوگانه – در اروپا و آسیا – برای روسیه بسیار دشوار خواهد بود، با ایجاد روابط نزدیک با چین، امنیت مناطق شرقی روسیه را تضمین کرده است. اگر چین به روسیه کمک کند تا برخی از مشکلات مربوط به حمله روسیه به اوکراین را کاهش دهد، این همکاری میتواند حتی نزدیکتر شود. روسیه با تکیهبر این پشتوانه استراتژیک، توانسته است عمده توان خود را بر اروپا متمرکز کند و درعینحال از فرصتهای بالقوه در دیگر مناطق – در آفریقا، خاورمیانه و آمریکای لاتین – استفاده کند.
بااینوجود، این وضعیت احتمالاً در سالهای آتی تا حد زیادی تغییر خواهد کرد. اروپا برای مقابله با تغییرات اقلیمی، تغییر سیاستهای انرژی خود را بهطور چشمگیری تسریع خواهد کرد، ضمن آنکه جنگ اوکراین اتحادیه اروپا را که خریدار اصلی انرژی از روسیه است را مجاب کرد تا خرید نفت و گاز روسیه در مقیاس بزرگ را تا سال 2027 متوقف کند. چین نیز در واکنش به تغییرات آب و هوایی، بهناچار باید به سمت انرژیهای جدید حرکت کند. این تغییرات میتواند منابع درآمدی روسیه را که برای پیشبرد برنامههای نظامی خود به آنها متکی است را تا حد زیادی کاهش دهد.
بااینحال، بعید است کرملین ماهیت تنشزای سیاست خارجی روسیه را تغییر دهد یا در پاسخ به این شرایط به دنبال تنشزدایی با غرب باشد.
از طرفی، با فرض اینکه متحدان ناتو به وعدههای اخیر خود برای افزایش بودجههای دفاعی و قابلیتهای نظامیشان عمل کنند، موازنه نظامی متعارف درصحنه اروپا به ضرر روسیه تغییر خواهد کرد.
انقضای معاهده استارت جدید در سال 2026 نیز آمریکا و روسیه را بدون وجود یک چارچوب توافق شده برای مدیریت موازنه توان هستهای استراتژیک رها میکند. بعید به نظر میرسد تا آن زمان یک معاهده جایگزین بین ایالاتمتحده و روسیه امضا شود. گسترش زرادخانه هستهای استراتژیک چین ممکن است ایالاتمتحده را وادار کند تا برنامه نوسازی نیروی راهبردی خود را ارتقا دهد و این موضوع احتمالاً کرملین را نیز برای واکنش به این تغییرات تشویق کند.
بنابراین، طی چند سال آینده کرملین باید با یک مسابقه تسلیحاتی جدید در حوزه سلاحهای متعارف و هستهای دستوپنجه نرم کند. علاوه بر این، روسیه نهتنها با تحریم فناوری از سوی غرب مواجه خواهد شد، بلکه بعید است چین هم بتواند فشارهای اقتصادی روسیه را کاهش دهد. این دگردیسی در رویدادها میتواند دو نتیجه کاملاً متفاوت به همراه داشته باشد. اول اینکه ممکن است جانشین پوتین را به سمت تنشزدایی و اصلاحات سوق دهد که البته ممکن است همچون اصلاحات میخائیل گورباچف در اتحاد جماهیر شوروی سابق، برای روسیه بیثباتکننده باشد؛ و دوم میتواند به ایجاد یک رژیم جنگ طلبتر در روسیه منجر شود.
تهدید محیط پیرامونی روسیه درنتیجه آنچه از آن بهعنوان تولد دوباره ناتو و اتحادیه اروپا یاد میشود، نیز برای روسیه چالشبرانگیز خواهد بود.
علاوه بر این، تهاجم روسیه به اوکراین بهطور قابلتوجهی نگرشها را نسبت به عضویت فنلاند و سوئد در ناتو تغییر داده است. مقامات هر دو کشور نسبت به اهداف روسیه در شمال اروپا و در جناح شرقی ناتو هشدارهای فزایندهای دادهاند و نظرسنجیهای عمومی اخیر در هر دو کشور نیز نشان میدهد که اکثریت مردم آنها موافق پیوستن به ناتو هستند. کرملین با نگرانی عمیق به این چشمانداز مینگرد. عضویت فنلاند و سوئد در ناتو درک روسیه از آسیبپذیری در جناح شمالی اروپا را افزایش میدهد.
اما علیرغم بروز نشانههای همبستگی میان اعضای ناتو در پی حمله روسیه به اوکراین، برخی از اختلافات و چالشها برای نشان دادن موضع قویتر ناتو بهطور کامل از بین نرفته است. منافع و اولویتهای متفاوت اعضای مختلف اتحادیه اروپا و ناتو و همچنین اختلافنظرهای احتمالی آنها درباره تهدیدها و چالشهای پیش رو و نیز چگونگی تخصیص منابع به تهدیدات متعدد ازجمله تهدید روسیه، چین، تغییرات آب و هوایی، همهگیری کرونا، مهاجرت، مرزها، پناهندگان یا تنوعبخشی به منابع انرژی همچنان پابرجا است.
علاوه بر این، اتحادیه اروپا برای اعمال تحریمها علیه روسیه و کمک به اوکراین، احتمالاً به این دلیل که اوکراین عضو ناتو نیست با چالشهایی مواجه است. علیرغم شعارهایی که درباره دفاع از هر وجب از خاک اعضای ناتو داده میشود ناتو ممکن است نتواند یا نخواهد اقدامی علیه روسیه انجام دهد. بااینوجود، ناتو ناچار است به دلیل تهدیدات هستهای مجدد روسیه و مصمم بودن پوتین برای دستیابی به جاهطلبیهای دیرینه ژئوپلیتیکی خود در اروپا، در دکترین و تواناییهای متعارف و هستهای خود تجدیدنظر کند.
و درنهایت، اگر روسیه بیشتر بر نیروهای هستهای غیراستراتژیک خود متکی باشد، خطر تشدید تنشهای غیرعمدی میتواند به میزان قابلتوجهی افزایش یابد. برای کاهش این خطرات، ایالاتمتحده و ناتو باید ارتباطات نظامی و رویههای رفع منازعه با ارتش روسیه را بازسازی و ارتقا دهند و گفتگوها درباره کنترل تسلیحات و اقدامات اعتمادساز را در اسرع وقت از سر بگیرند.
در میان همه این ابهامات، یکچیز مسلم است: ائتلاف ناتو نباید فکر کند که یک روسیه ضعیف شده، برای پوتین خواهد ماند، برعکس، پوتین احتمالاً بهجای عقبنشینی، اقدامات خود در اوکراین را تشدید خواهد کرد.
0 Comments