بازاندیشی در نگاه کلاسیک به استراتژی کلان
لوک پتی، پژوهشگر ارشد سیاست خارجی و دیپلماسی موسسه مطالعات بینالملل دانمارک در گفتگویی که در وبسایت این موسسه منتشر شد، درباره منافع چین در سودان که زمانی یک تامین کننده مهم نفت برای پکن محسوب میشد، گفت: کمتر از یک دهه قبل سودان ششمین منبع بزرگ خارجی نفت برای چین بود و 5.5 درصد از نیازهای نفتی این کشور را برآورده میکرد. این موقعیت با جدا شدن سودان جنوبی که 80 درصد منابع نفتی دوران اتحاد این کشور را با خود برد، به شدت سقوط کرد.
جنگ داخلی و تزلزل سیاسی در سودان جنوبی نقش آن کشور را هم در بازار چین کاهش داد و دیگر سودان و سودان جنوبی، مانند گذشته، نقشی در واردات نفتی چین ایفا نمیکند. علت این امر رکود تولید نفت در هر دو سودان و نیز تلاش پکن برای متنوعسازی منابع با یافتن شرکای نفتی نزدیکتر در آسیای میانه و دورتر در آمریکای لاتین بوده است. رویکرد جدید و تا حدی خاموش چین را میتوان از کاهش سرمایهگذاری این کشور در سودانِ پس از کودتا متوجه شد.
البته چین همچنان یک شریک اقتصادی مهم و یکی از شرکای تجاری اصلی سودان و یک سرمایهگذار فعال در بخشهای متعدد از جمله در معادن این کشور است. تعداد زیادی از اتباع چین در فعالیتهای زیرساخت و خدمات و نیز در باقی مانده صنعت نفت این کشور فعالیت دارند. اگر جنگ داخلی در سودان تشدید شود، پکن از اتباعش محافظت خواهد کرد و شرکتهای چینی مجبورند برای بحران آماده شوند. برای پکن دیگر مخاطرات در سودان خیلی زیاد نیست، اما اولویتهای داخلی درباره محافظت از اتباعی که در خارج به سر میبرند، همچنان سودان را به موردی تبدیل میسازد که سیاستگذاران عرصه سیاست خارجی چین باید آن را تحت نظر داشته باشند.
لوک پتی درباره افزایش منافع فرانسه، آمریکا، روسیه و چین در سودان و نقش رقابت قدرتهای بزرگ در این کشور، گفت: موقعیت ژئواستراتژیک سودان در شاخ آفریقا، در مجاورت خلیجی غنی از نفت همواره این کشور را به مکان اول رقابت قدرتهای بزرگ در آفریقا تبدیل کرده است؛ اما انتظار نمیرود این رقابت از شدت گذشته برخوردار باشد.
منافع آمریکا، چین، روسیه، و فرانسه در ثبات سودان با هم همپوشانی دارد. واشنگتن و پکن هر دو یک چیز را در سودان خواستارند. اروپاییها هم با در ذهن داشتن مسئله مهاجرت از آفریقا، خواستار بازگشت سریع آرامش به این کشور هستند. زمزمههایی در مورد ایجاد یک پایگاه نظامی روسیه در دریای سرخ وجود دارد، اما این مسئله هنوز محقق نشده است و بیثباتی در سودان کمکی به پیشبرد این تلاشهای مسکو نخواهد کرد.
علاوه بر رقابت قدرتهای بزرگ، پیگیری و تحت نظر داشتن اقدامات بازیگران منطقهای در خلیج عدن نیز امری مهم است. کاهش تولید نفت در سودان با کنارهگیری چین به عنوان شریک اقتصادی اول این کشور ارتباط دارد. امارات و دیگر دولتهای منطقهای هم نقش تاریخی خود را در حمایت از اشخاص سیاسی و نظامی محلی ایفا میکنند. اکنون امارات مانند نقشی که پیشتر چین در رابطه با نفت ایفا میکرد، به عنوان بازار بینالمللی طلا نقشی مرکزی برای صادر کنندگان سودانی دارد. ممکن است بازیگران منطقهای در کنار عربستان، مصر و ترکیه همان سرمایه و حمایت سیاسی را که زمانی چین به سودان ارایه میکرد، ارایه نکنند، اما نیازهای نخبگان سیاسی سودان را برای پیشبرد منافع داخلی برآورده میکنند.
این پژوهشگر افزود: پکن ثبات را در سودان ترجیح میدهد، اما تا زمانیکه دولتی جدید روی کار بیاید خطوط ارتباطی را با منابع مختلف قدرت در میان دولت، نظامیان و اسلام گرایان سودان باز نگه میدارد. پکن از حزب خاصی حمایت آشکار نمیکند. بیثباتی کنونی هم تاکیدی است بر این که چین به درستی از مشارکت گسترده در سرمایهگذاری در سودان عقب نشینی کرده است. شرکتهای چینی در خصوص هرگونه ریسک قابل توجه در آینده نزدیک از جمله سرمایهگذاری در رابطه با راه آهن مرتبط با طرح کمربند و جاده همچنان محتاط خواهند بود.
اما نباید در میان مدت و بلند مدت به چین بیتوجه بود. آن چه در سودان و سودان جنوبی در حال رخ دادن است، آزمودن «صلح توسعهیافته» توسط پکن است. دهها میلیارد دلار سرمایهگذاری چین در دو سودان راه را برای صلح و ثبات باز نکرد. این مسئله به واقعیت سیاستهای محلی مرتبط است. این مسئولیت چین نبود اما مقامات چینی در گذشته از دادن وعدههای بزرگ در رابطه با هماهنگی و توسعه ابایی نداشتند. سودان که زمانی ویترین مشارکت چین در آفریقا بود اکنون به موردی نگران کننده تبدیل شده است. این میراث در کنار مجمع همکاری چین-آفریقا به معنای آنست که پکن نمیتواند به سادگی از سودان کنار برود. اعتبارش در معرض خطر قرار دارد.
0 Comments