شورای راهبردی آنلاین-رصد: کمیسیون اروپایی اعلام کرد در حالی اجلاسی را در خصوص دفاع اروپایی در دوره ریاست فرانسه بر اتحادیه اروپا برگزار خواهد کرد که اتحاد «آکوس» فرانسه را نادیده گرفته است؛ سوال اینجاست که دیدگاه فرانسه درباره دفاع جمعی اروپا چیست؟
ویکتور بومار در گزارشی که در وبسایت مجله هلندی «کلینخندال اسپکتیتر» منتشر شد، نوشت: اعلام شراکت امنیتی سهجانبه توسط آمریکا، استرالیا و انگلیس باعث بروز بحرانی راهبردی میان فرانسه و متحدان غربیاش شد. نخستوزیر استرالیا هدف این اتحاد را «مشارکت و نه حذف» اعلام کرد. از نظر فرانسه این امر کاملاً متفاوت است و این شراکت تازهترین نشانه از تغییر راهبردی آمریکا به سمت آسیا و تلاش این کشور برای به چالش کشیدن و کنترل بلندپروازیهای چین است.
آمریکا با راهاندازی آکوس، یک «اتحاد انگلیسی» ایجاد میکند که عامل حذف فرانسه به عنوان تنها قدرت اتحادیه اروپا در ایندوپاسیفیک خواهد بود. درعینحال واکنش جدی فرانسه به این مسئله نشاندهنده ناشکیبایی رو به افزایش این کشور در قبال آمریکا در یک دهه گذشته است.
اورسلا فون در لاین، رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا در روز اعلام پیمان آکوس اظهار داشت که اکنون زمان ایجاد اتحادیه دفاعی اروپایی فرا رسیده است. وی همچنین از برگزاری اجلاس دفاعی اروپا در نیمه اول سال 2022 تحت ریاست فرانسه بر اتحادیه اروپا خبر داد. اطمینان از خودمختاری راهبردی اروپا و استقرار نظامی برای دفاع جمعی اروپا، از بلندپروازیهای دیرینه امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه است.
علاوه بر اینکه نیروهای مسلح فرانسه بعد از برگزیت تنها قدرت هستهای اتحادیه اروپا محسوب میشوند، این کشور آمادهترین نیرو برای جنگ را در اتحادیه در اختیار دارد. این موقعیت ویژه، جایگاهی ویژه را برای دفاع از اروپا برای فرانسه فراهم میکند. بنابراین، مهم است بدانیم دیدگاه فرانسه در مورد دفاع جمعی چیست و این دیدگاه چطور با نیازهای راهبردی اروپا مطابقت میکند.
سایه دوگل
وقتی مقامات فرانسوی از خودمختاری راهبردی اروپا، اتحاد سیاسی یا «مرگ مغزی» ناتو سخن میگویند، بسیاری از اروپاییها سیاستهای ملیگرایانه شارل دوگل را به یاد میآورند، اما در پنجاه سال گذشته، مسائل زیادی تغییر کرده است. امروزه منافع اروپا و منافع فرانسه یکسان است. اشتباه است که گفته شود فرانسه از جاهطلبی برای اعمالنفوذ جهانی دست کشیده است، اما میتوان ادعا کرد که فرانسه از دیدن اروپا بهعنوان ابزاری برای کسب نفوذ جهانی، به سمت دیدن آن بهعنوان یک هدف، تغییر جهت داده و بدین ترتیب جاهطلبیهای ملیگرایانه خود را در سطح اروپا اعمال میکند. دیدگاه مکرون در خصوص اروپا بهوضوح نشاندهنده این تغییر است. مکرون معتقد است که اروپاییها باید بتوانند مستقل از هر بازیگر خارجی از خود دفاع کنند.
منافع ناتو و اروپا
مسائل مربوط به ترکیه، محدودیتها و کمبودهای ناتو را در برخورد مؤثر با منافع امنیتی اروپا نشان میدهد. از منظر فرانسه واضح است که ترکیه در قبال اروپا نیات دوستانهای ندارد و این امر نیاز به ایجاد یک سیستم دفاع جمعی اروپایی و مستقل از ناتو را تقویت میکند. علاوه بر این، رفتارهای پرحاشیه و تحقیرآمیز دونالد ترامپ بهخوبی برخی مواضع دیرینه آمریکا در مورد دفاع اروپا را نشان داد. روابط آمریکا و فرانسه در دوران بایدن نیز بهبود چندانی نیافته است.
خیزش دشوار «اروپای اروپایی»
از منظر حقوقی، دفاع جمعی اروپا بر ماده 5 پیمان ناتو متکی است. این یعنی امنیت اروپا همچنان به تمایل آمریکا برای بسیج و استفاده از نیروی نظامی خود برای دفاع از اروپا بستگی دارد. بهعلاوه این ماده شامل سرزمینهای تحت نظارت اتحادیه اروپا نمیشود و آن دسته از اعضای اتحادیه را که بخشی از ناتو نیستند، پوشش نمیدهد. بهعلاوه این سناریوی احتمالی را که متجاوز یکی از اعضای ناتو باشد، شامل نمیشود.
درک تناقض میان مفهوم دفاع جمعی ناتو و منافع اروپا یکچیز است و اقدام برای تدوین سیاستهای دفاعی مؤثر اتحادیه اروپا موضوع دیگری است. یکی از موانع در این رابطه، همچنان نبودِ اجماع در مورد راهبرد نهایی اتحادیه اروپا است: آیا اتحادیه اروپا باید بهعنوان «اروپای آتلانتیکی» و همسو با آمریکا باقی بماند یا باید بهعنوان یک بازیگر مستقل راهبردی به یک «اروپای اروپایی» تبدیل شود؟
استراتژی جهانی اتحادیه اروپا قبلاً مفهوم خودمختاری راهبردی اروپا را معرفی کرد و به اهمیت چشمانداز «اروپای اروپایی» اشاره داشت. امروز، تبدیل این نظریه به واقعیت و ایجاد یک ساختار واقعی برای دفاع جمعی اروپا چالش اصلی محسوب میشود، اما با موانع عملی متعددی روبرو است.
از نظر سیاسی و حقوقی، موقعیت اتحادیه اروپا برای آنکه بتواند در ایجاد دفاع جمعی اروپا پیشقدم شود، مناسب است. تکمیل پیمان لیسبون شروع خوبی برای ایجاد توانایی واقعی برای برنامهریزی راهبردی و نظامی لازم برای دفاع جمعی بوده است.
نبود «اراده سیاسی» یکی از اساسیترین موانع ایجاد اتحادیه دفاعی اروپا است. ویژگیهای خاص ملی باعث بروز بینشها و فرهنگهای مختلف راهبردی است که بهنوبه خود بر اولویتها و انتخابهای سیاسی تأثیر میگذارند. دکترین نظامی فرانسه تنوع فرهنگهای راهبردی در اروپا را یک چالش مهم برای ایجاد یک اتحادیه دفاعی اروپایی میداند و تصدیق میکند که ایجاد یک فرهنگ مشترک راهبردی، یک فعالیت بلندمدت است که فقط از طریق تجربیات تاریخی مشترک شکل میگیرد.
سنگ بنای پروژه اروپایی
پاریس پروژه اروپایی را تنها گزینه واقعبینانه و پایدار برای دفاع از منافع ملی خود در دنیایی میداند که توازن قدرت در آن بهسرعت در حال تغییر است. امروز برقراری توازن میان جاهطلبی و عملگرایی است که موضع فرانسه را مناسب میسازد. مکرون حتی در بحران آکوس، اهمیت حفظ روابط نزدیک ترانسآتلانتیک را درک میکند. فرانسه در عین حال به این واقعیت توجه دارد که امروزه دفاع جمعی مبتنی بر ناتو، تمام نیازهای امنیتی و دفاعی اروپا را برطرف نمیکند.
اتحادیه اروپا با تأکید بر اهمیت همبستگی در مواقع بحران، بر ایده ایجاد آینده مشترک برای دولتهای عضو این اتحادیه تکیه دارد. اما چرا این امر در مورد دفاع نظامی از تمامیت ارضی آن صدق نمیکند؟ ایده دفاع اروپایی بیش از هفتادسال است که در سایه پروژه ادغام اروپایی قرارگرفته است.
اکنون زمان اقدام است و دفاع جمعی اروپا اولین گام است. اگر این گام برداشته نشود، اتحادیه اروپا در بازیِ ژئوپلیتیک به یکمهره پیاده و یا حتی طعمه تبدیل میشود که در آن در بهترین حالت منافع اروپا نادیده گرفته شده و در بدترین حالت به این منافع تجاوز میشود.
0 Comments