بازاندیشی در نگاه کلاسیک به استراتژی کلان
وب سایت اندیشکده آمریکایی رند در یادداشتی نوشت: امروز چشمانداز قدرتیابی طالبان، نگرانیهای زیادی را در بین قدرتهای منطقه برانگیخته است. مسکو درصدد است در سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) اهرم فشاری ایجاد کند، تا بدین وسیله مشکلات احتمالی در مرز افغانستان و تاجیکستان را کنترل کند. به نظر میرسد اسلام آباد نیز مذاکراتی با طالبان انجام داده است تا بر اساس آن پاکستان در ازای کمک طالبان در مبارزه با شبه نظامیان تحریک طالبان، حضور پایگاههای آمریکایی در قلمرو خود را برچیند. در همین حال، سازمان همکاریهای شانگهای، به عنوان یک گروه اقتصادی و امنیتی متشکل از چین، هند، پاکستان، روسیه و چهار کشور آسیای مرکزی، اخیرا با دستور کار ثبات آینده افغانستان تشکیل جلسه دادند.
در میان همه این نگرانیهای منطقهای، چین بی سر و صدا تلاش میکند تا منافع خود در افغانستان را تأمین کند. بر اساس گزارشها، پکن فعالانه در زمینه ساخت بزرگراه پیشاور- کابل که پاکستان را به افغانستان متصل کرده و کابل را به یک شرکتکننده در طرح عظیم کمربند و جاده تبدیل میکند، وارد عمل شده است. تا پیش از این کابل به دلیل مخالفت واشنگتن، در برابر مشارکت در این طرح مقاومت کرده بود. پکن همچنین در حال احداث یک جاده مهم داخل کریدور واخان است، که غربیترین استان چین به نام سین کیانگ را به افغانستان متصل میکند و در ادامه نیز به پاکستان و آسیای مرکزی میرسد. این معابر جدید پس از تکمیل شدن، پکن را قادر میسازد تا اهداف خود را در زمینه افزایش تجارت با منطقه و استخراج منابع طبیعی در افغانستان دنبال کند. بر اساس گزارش سال 2014، افغانستان ممکن است فلزات کمیاب قابل استخراجی با ارزش حدود چند تریلیون دلار داشته باشدکه در دل کوههای آن پنهان شدهاند.
اما برای دسترسی به این منافع، افغانستان باید ابتدا با ثبات و امن شود. همزمان با تسلط طالبان بر افغانستان، سهیل شاهین سخنگوی طالبان در مصاحبه ای گفته بود: «چین یک کشور دوست است و ما از آن برای بازسازی و توسعه افغانستان استقبال میکنیم… البته اگر [چینی ها] به دنبال سرمایه گذاری باشند، ما امنیت آنها را تضمین میکنیم.» علاوه بر این، شاهین در مورد حمایت طالبان از شبه نظامیان اویغور در سین کیانگ گفت: «قرار نیست ما در امور داخلی چین دخالت کنیم.» این اظهارات به وضوح برای جلب رضایت پکن گفته شده است.
از سوی دیگر، اگرچه پکن رسما از آشتی ملی افغانستان حمایت کرده بود، اما همچنین سیگنالهای محکمی ارسال میکند که قصد دارد با طالبان به عنوان دولت قانونی افغانستان رفتار کند.
پکن همچنین دوستی عمیق خود را با اسلام آباد را تقویت کرده است تا با پیامدهای منفی بی ثباتی در افغانستان بهطور موثرتری مقابله کند. به نظر میرسد پکن برای همکاری با طالبان و شاید کنترل آن، به اسلام آباد تکیه خواهد کرد.
با تثبیت قدرت طالبان در افغانستان، ماهیت روابط چین و طالبان دارای ابعاد استراتژیک خواهد بود. ایجاد یک رابطه مثبت پایدار ممکن است پکن را قادر سازد تا از طرق اقتصادی و امنیتی به افغانستان و آسیای مرکزی نفوذ کند. پکن در حال حاضر دارای روابط قوی دوجانبه و چند جانبه در سراسر منطقه است (ازجمله از طریق سازمان همکاری شانگهای)، اما بهبود روابط با افغانستان تحت سلطه طالبان منافع بیشتری را برای چین به همراه خواهد داشت. اگر طالبان به قول خود وفادار بماند، پکن از پروژههای کمربند و جاده که از افغانستان عبور میکند سود بیشتری خواهد برد.
نفوذ روزافزون پکن در منطقه، که با روابط نزدیکتر با طالبان تشدید شده است، میتواند این شک را در مسکو ایجاد کند که چین، نفوذ روسیه به عنوان قدرت مسلط در آسیای مرکزی را تحت الشعاع قرار میدهد. اگرچه به نظر میرسد هند نیز در حال مذاکره با طالبان است، اما به رسمیت شناخته شدن طالبان از سوی چین از یک سو و روابط عمیق این کشور با پاکستان از سوی دیگر، باعث ایجاد زمینههای اختلاف زا در روابط دهلی – پکن خواهد شد.
همچنین هنوز مشخص نیست که آمریکا در نهایت طالبان را به عنوان حکومت رسمی افغانستان به رسمیت میشناسد یا خیر. در حال حاضر، چین و ایالات متحده اختلافات زیادی با یکدیگر دارند، اما افغانستان بهطور سنتی منطقه ای بوده است که دو طرف عموماً در خصوص نیاز به آشتی ملی در این کشور توافق کردهاند. با این حال، اگر پکن، طالبان را به رسمیت بشناسد، اما واشنگتن به رسمیت نشناسد، این امر میتواند یک لایه دیگر از چالشها را بر روابط تیره آمریکا و چین اضافه کند.
در عین حال، روابط تیره چین با طالبان میتواند فشار جدیدی بر روابط چین و پاکستان وارد کند. با این حال، با توجه به دوستی چند دهه ای چین و پاکستان، بعید است چالش جدی در روابط آنها ایجاد شود.
در مجموع، پکن در صورت تثبیت اوضاع طالبان در افغانستان از منافع قابل ملاحظه ای برخوردار خواهد شد.
0 Comments