شورای راهبردی آنلاین – رصد: جان اف کندی، رئیسجمهور ایالاتمتحده در سخنرانی خود در سال 1962 گفت؛ «بهترین زمان برای تعمیر سقف زمانی است که آفتاب میتابد». به نظر میرسد در سال 2021، بعد از مراسم تحلیف جو بایدن، آفتاب بار دیگر بر روابط فرا آتلانتیکی خواهد تابید.
وبسایت اندیشکده بلژیکی دوستان اروپا در یادداشتی نوشت: با توجه به لحن خصمانه ترامپ در برابر رهبران اروپا و تحتفشار قرار دادن آنها برای پرداخت هزینههای دفاعی ناتو و از همه مهمتر زیر سؤال بردن رویکرد چندجانبهگرایی، چندان جای تعجب نیست اگر بسیاری در اروپا به دنبال روزهای عادی در روابط فرا آتلانتیکی باشند. البته نباید فراموش کنیم، اوباما نیز گرچه به رهبران اروپا برای اقدامات بیشتر در امور دفاعی فشار نیاورد، اما درعینحال سیاست آمریکا را بر آسیا متمرکز کرد.
ارزشها و منافع مشترک همان چیزی است که باعث میشود تا آمریکا و اروپا دوره ریاست جمهوری ترامپ را تحمل کنند، بهویژه آنکه قبل از سال 2016، روابط فرا آتلانتیک بهعنوان یک ضرورت مهم به شمار میرفت. ایالاتمتحده هنوز در اکثر نقاط جهان فعالیت دارد اما تمرکز اصلی آن در آسیا است. اروپا نیز بر آفریقا تمرکز دارد و هر دو طرف، همچنان به ثبات در بالکان و خاورمیانه علاقهمند هستند.
در چند سال گذشته، بحث درباره اهمیت استقلال راهبردی اروپا دوچندان شده است؛ زیرا طرفداران استقلال اروپا درزمانی که ترامپ به دنبال شکاف میان ایالاتمتحده و اروپا بود، آن را فرصتی مغتنم برای کسب استقلال راهبردی تلقی میکردند. بااینحال، برخی نیز همچنان در انتظار بهبود روابط آمریکا و اروپا بعد از خروج ترامپ از کاخ سفید هستند.
به نظر میرسد اروپا در آینده با دو گزینه مواجه است: استقلال راهبردی یا پیوند استراتژیک مجدد فرا آتلانتیکی.
با پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا، برخی معتقدند گزینه استقلال راهبردی اروپا کمرنگ شده است، درحالیکه این دیدگاه کاملاً اشتباه است. اروپا هرگز فرصتی بهتر از دوره ریاست جمهوری بایدن برای حرکت به سمت استقلال راهبردی و درعینحال بهبود روابط فرا آتلانتیکی نداشته است.
در چند سال گذشته، چندین دیپلمات اروپایی تأکید کرده بودند حتی اگر دوره ریاست جمهوری ترامپ یک دورهای هم باشد، چه تضمینی وجود دارد که در آینده، مردم آمریکا دوباره رئیسجمهوری مانند او را انتخاب نکنند؟ اینیک پرسش واقعبینانه بوده و نشان میدهد دوره بایدن یک فرصت مناسب برای تعمیر سقف در زمان تابیدن آفتاب است.
در بیانیههای رسمی و نظرسنجیهای صورت گرفته در پایتختهای اروپایی درباره چگونگی تعریف استقلال راهبردی، با پاسخهای متنوعی مواجه هستیم. برای برخی، استقلال راهبردی به معنای توانایی مسئولیتپذیری بیشتر بهعنوان یک بازیگر جهانی است و برای برخی دیگر به معنای رهایی از اعتماد به آمریکا بهعنوان یکی از قدیمیترین شرکای اروپا است. بااینحال، برخی نیز به استقلال راهبردی بهعنوان راهی برای پیشگیری از افول نسبی در چشمانداز متغیر جهانی مینگرند.
علیرغم وجود دیدگاههای مختلف درباره استقلال راهبردی، اما یک زمینه مشترک در همه آنها وجود دارد، یعنی ایجاد اروپایی که میتواند مستقلاً در مورد آینده خود تصمیم بگیرد. تفاوت دیدگاهها نیز عمدتاً در نحوه رسیدن به این هدف مشترک است.
اما بهراستی اروپا چگونه به این نتیجه خواهد رسید که به استقلال راهبردی دستیافته است؟ میزان جاهطلبی اتحادیه اروپا برای رسیدن به استقلال راهبردی چقدر است؟ اروپای مستقل به چه توانمندیهایی نیاز دارد تا بتواند در بحرانهای جاری مانند قرهباغ، سوریه و لیبی نقشآفرینی کند؟
اگرچه ابتدائا ایده استقلال راهبردی اروپا باعث نگرانی ایالاتمتحده میشد اما امروز واشنگتن با درک این ایده که اتحادیه اروپای قویتر میتواند بهجای تضعیف، ناتو را تقویت کند، دیگر مخالفتی با استقلال اروپا ندارد، مشروط به آنکه رهبران اروپایی به تعهدات خود در ناتو عمل کنند.
با بررسی هزینههای دفاعی ناتو در دوران پسابرگزیت به این نتیجه میرسیم که 80 درصد هزینههای دفاعی ناتو توسط اعضای غیر عضو اتحادیه اروپا تأمین شده است. حالآنکه همکاری اتحادیه اروپا و ناتو در سالهای اخیر بیشتر شده است، بنابراین به نظر میرسد کشورهای عضو ناتو درک متفاوتی از تهدید با توجه به سطح هزینههای خود در مسائل دفاعی دارند.
همزمان برخی ابتکارات دفاعی در اتحادیه اروپا به دنبال تغییر راهبردهای نظامی اروپا هستند تا در صورت لزوم بتوانند عملیات جهانی خود را دنبال کنند. البته لازم است تا اروپا نگرانیهای آمریکا در خصوص برنامه دفاعی خود را رفع کند.
درواقع، اروپای مستقل همواره به توانمندیهای دفاع سرزمینی نیاز خواهد داشت، زیرا زمان زیادی طول خواهد کشید تا کمکهای آمریکا برای دفاع از متحدان خود برسد. اروپا نیازمند تواناییهای مستقل برای اعزام نیرو از طریق دریا و هوا در بحرانهای همسایگی خود دارد.
در چنین آیندهای، هرچند آمریکا و اتحادیه اروپا توانایی اقدام نظامی مستقل دارند، اما میتوانند بهعنوان مکمل هم عمل کنند. اروپا میتواند از حمایت ایالاتمتحده در همسایگی خود بهرهمند شود، درحالیکه ایالاتمتحده نیز میتواند در منطقه آسیا و اقیانوسیه از اروپا درخواست کمک کند.
تجربه نشان داده است امنیت، بیش از تواناییهایی نظامی برای حفظ جامعه و اقتصاد موردنیاز است. تهدیدات ترکیبی، همهگیریها، تروریسم و کمپینهای ضداطلاعات تنها نمونهای از چالشهای فراروی ما بعد از سال 2020 هستند؛ بنابراین، دو شریک فرا آتلانتیکی بهخوبی درک میکنند که سرمایهگذاریهای آنها در امنیت باید بهصورت جامع در نظر گرفته شود.
در روابط فرا آتلانتیک، سایر حوزهها همچون فضای مجازی، اجرای قانون و همکاری اطلاعاتی نیز همچنان قوی و مؤثر باقی خواهند ماند، درحالیکه هر یک از طرفین میتوانند استقلال تصمیمگیری یا توانایی اقدام مستقل خود را نیز حفظ کنند.
درمجموع، اروپاییها همزمان که برای تعیین آینده خود گامهای مستقلانه برمیدارند، میتوانند با نزدیکترین شرکای خود نیز روابط متعادلی داشته باشند.
0 Comments