آیا مقدمات صلح پایدار در قفقاز فراهم می شود؟
جان آلترمن در یادداشتی که وبسایت مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی آمریکا آن را منتشر کرد؛ نوشت: اما متحدان آسیایی آمریکا همچنان به انرژی خاورمیانه وابسته بوده و از تشدید فشارهای احتمالی چین علیه خود نگران هستند. درواقع، آنها نگراناند که تمرکز بیشازحد آمریکا بر آسیا و رها کردن خاورمیانه موجب تضعیف منافع آنها شود، چرا که خروج آمریکا از خاورمیانه به معنی تسلط بیشتر چین بر این منطقه است.
انرژی، هسته اصلی و مهمترین حوزه رقابت چین و ایالاتمتحده است. آمریکا و چین به ترتیب اولین و دومین مصرفکننده بزرگ انرژی در جهان هستند. در چند دهه گذشته، تولید نفت و گاز نامتعارف، بازارهای انرژی ایالاتمتحده را متحول کرده است. ذخایر نفت شیل تقریباً دو سوم تولید نفت و سه چهارم گاز ایالاتمتحده در سال 2019 را تشکیل میداد، بهنحویکه این کشور را از بزرگترین واردکننده نفت جهان در سال 2013 به صادرکننده انرژی در سال 2019 تبدیل کرد.
بهرغم کاهش وابستگی آمریکا به انرژی خاورمیانه، کره جنوبی متحد آمریکا در آسیا 70 تا 80 درصد نفت خود را از خاورمیانه تأمین میکند. ژاپن نیز نزدیک به 90 درصد نفت خام خود را از خاورمیانه وارد میکند. علاوه بر این، واردات قابلتوجه گاز طبیعی خاورمیانه، روابط کشورهای آسیا با این منطقه را بیشازپیش تعمیق کرده است.
چین به خاورمیانه توجه زیادی دارد، زیرا حدود 50 درصد از نفت خام خود را از خاورمیانه تأمین میکند. خاورمیانه نیز به چین وابسته است. چین نهتنها یک بازار عظیم انرژی است (هماکنون 14 درصد از کل تقاضای جهانی نفت را تشکیل میدهد)، بلکه در دو دهه گذشته اصلیترین عامل رشد تقاضای جهانی نفت بوده است. اگر واردات نفت ایالاتمتحده و اروپا از خاورمیانه کاهش یابد، صادرکنندگان به دنبال افزایش فروش نفت خود به چین خواهند بود. چین نیز با ایجاد «مشارکت استراتژیک جامع» با سه تولیدکننده بزرگ نفت خاورمیانه یعنی ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی به دنبال تبدیلشدن به بزرگترین شریک تجاری دوجانبه برای هر سه کشور است.
تا امروز، چین به توسعه روابط خود در خاورمیانه در سایه حضور نظامی ایالاتمتحده راضی بوده است. چین با برداشتن قدمهای محتاطانه تلاش کرده است تا برای همه کشورهای خاورمیانه یک دوست مطمئن باشد. رویکرد چین، یک رویکرد عاقلانه بوده است. اجماع عمومی منطقهای درباره اینکه نقش چین در غیاب آمریکا میتواند بیش از گذشته شود، باعث ایجاد رقابت در کشورهای خاورمیانه برای بهبود روابط با چینیها شده است. عربستان سعودی در دهه 2000 صادرات خود به چین را افزایش داد تا چین را از ایران جدا کند. ایران نیز برای مقابله با تحریمها، به چین نزدیکتر شده است.
اما چین اقداماتی فراتر از ایجاد پیوندهای تجاری انجام داده است. چین تعداد زیادی از کشتیهای نیروی دریایی خود را به خاورمیانه اعزام کرده است. این کشور، جیبوتی را بهعنوان اولین پایگاه نظامی خود در خارج از کشور انتخاب کرده و در بازارهای تسلیحات منطقهای بهویژه فروش هواپیماهای بدون سرنشین فعالشده است. چین همچنین در تلاش است تا در پروژههای زیرساختی منطقهای، ساخت کارخانهها، بنادر و سامانههای ارتباط از راه دور مشارکت داشته باشد. چین بیشتر نیز این اقدامات را از طریق شرکتهای دولتی خود انجام میداد. چین با مقامات دولتی در خاورمیانه روابط نزدیکی دارد و خود را نهتنها بهعنوان یک شریک مشتاق بلکه بهعنوان کشوری نشان داده است که برخلاف آمریکا در قوانین و مقررات داخلی دیگر کشورها دخالت نمیکند.
نگرانی متحدان آمریکا از نقش روزافزون چین در خاورمیانه
متحدان آمریکا در آسیا درباره پیامدهای نقش فزاینده چین و کاهش نقش آمریکا در خاورمیانه نگران هستند. متحدان آسیایی ایالاتمتحده نگراناند که چین بر خاورمیانه مسلط شده و از تسلط خود برای پیشبرد اهدافش استفاده کند.
افزایش اقدامات چین در آسیا متحدان آمریکا را به تعامل بیشتر با آمریکا وادار کرده که تمرکز بیشتر ایالاتمتحده بر آسیا بخشی از آن است. بااینحال، برخی متحدان آمریکا نگراناند اگر تمرکز ایالاتمتحده بر آسیا به قیمت از دست دادن خاورمیانه باشد، منافع آنها تحتالشعاع قرار بگیرد.
یکی از گزینههای محتمل برای پیشبرد منافع مشترک امنیتی در خاورمیانه، همکاری نزدیکتر آمریکا با متحدان خود در آسیا تحت چارچوب استراتژی هند و اقیانوس آرام باز و آزاد است. اگرچه اجرای این استراتژی با موانعی مواجه است، اما الگویی مهم برای همسویی منافع استراتژیک آمریکا و متحدانش فراهم میکند.
آمریکا احتمالاً میخواهد از خاورمیانه خارج شود، اما تا زمانی که منافع حیاتی متحدان آسیایی این کشور در خاورمیانه درخطر باشد، راهبرد ایالاتمتحده در آسیا به حضورش در خاورمیانه بستگی دارد. در چنین شرایطی آمریکا باید همزمان روابط خود با کشورهای خاورمیانه و آسیا را حفظ کند.
0 Comments