شورای راهبردی آنلاین – رصد: ناکامی در تغییر روند مینسک موجب تشدید درگیری خواهد شد. در چنین سناریویی مشکلاتی که در حال حاضر اوکراین آن را در مرز شرقی اروپا تحت کنترل دارد چند برابر شده و بهسرعت به سمت غرب و به مرزهای لهستان، اسلواکی، مجارستان و رومانی کشیده خواهد شد.
اولکسی رزنیکف در مطلبی که شورای آتلانتیک آن را منتشر ساخت، نوشت: بعد از پنج سال بنبست در گفتگوهای صلح بین روسیه – اوکراین، بدیهی است که رویکردهای تازهای نیاز است تا به جنگ در مرزهای شرقی اروپا پایان داده شود. این امر به معنای بررسی تغییرات عملگرایانه در روند مینسک است.
پیشنهادهای قبلی با چنین ماهیتی با مخالفتهایی مواجه شده است، اما پیامدهای عدم شناسایی گزینههای جایگزین میتواند بسیار بدتر از ادامه صرف بنبست نظامی فعلی در شرق اوکراین باشد.
همانگونه که پوتین در اظهارات اخیرش بیان داشته روسیه عمیقاً یک قدرت تجدیدنظرطلب است. مادامیکه وضعیت فعلی در شرق اوکراین پایان نیابد، این درگیری به اروپا سرایت خواهد کرد. پیشرفت در امر صلح نهتنها مستلزم ارزیابی صادقانه از اهداف روسیه و اوکراین است، بلکه اهداف اروپا و کل جهان غرب باید مورد ارزیابی قرار گیرد.
اهداف اوکراین تغییر نکرده است. این کشور به دنبال احیای کامل حاکمیت و یکپارچگی سرزمینی و بازپسگیری کامل بخشیهایی از دونتسک و لوهانسک همراه با شبهجزیره کریمه است.
شایانذکر است که الحاق مجدد به معنای بازگشت مناطق یادشده به اوکراین بدون ایجاد خطری غیرقابلقبول یا ایجاد ناآرامی اجتماعی است که میتواند کل کشور را بیثبات سازد.
فرمت نرماندی با مشارکت اوکراین، روسیه، فرانسه و آلمان چارچوب اصلی مذاکرات برای پایان دادن به درگیری است. موافقتنامه مینسک همچنان چارچوبی برای این مذاکرات است، ضمن اینکه گروه تماس سهجانبه بر اجرای لجستیکی متمرکز است.
الان بیش از شش سال است که از تشکیل فرمت نرماندی میگذرد، اما چشمانداز پایان درگیری و به دستگیری مناطق شرق توسط اوکراین همچنان دور از انتظار به نظر میرسد. چرا پیشرفت در صلح و دستیابی به آن بسیار دشوار است؟
موافقتنامه مینسک سال 15-2014 زمانی نهایی شد که خطر تشدید درگیری در بالاترین سطح قرار داشت. این موافقتنامه زمانی امضا شد که تفنگ بالای سر همه بود. بهعبارتدیگر موافقتنامه یادشده در سایه توپخانه و تانکهای روسی امضا شد. شرایط مندرج در موافقتنامه مذکور مانع از گسترش درگیری شده و جان انسانهای زیادی را نجات داد؛ اما موافقتنامه مینسک در وضعیت فعلیاش برای پایان دادن به درگیری و جنگ کافی نیست. بهعبارتدیگر شرایط مندرج در توافق مینسک دیگر بیانگر واقعیات موجود در شرق اوکراین نیست.
در طول سال گذشته، اوکراین تلاشهای زیادی به عمل آورده است تا اجزای عملی روند مینسک، ازجمله عقبنشینی نیروهای خط مقدم و ساماندهی مجدد گروه تماس سهجانبه را مجدداً فعال سازد. این در حالی است که نیروهای تحت حمایت روسیه همچنان آتشبس را نقض میکنند که نقطه کانونی و اصلی برای کل روند مینسک است.
علیرغم چالشهای موجود، اوکراین از استمرار تلاشها در چارچوب روند مینسک حمایت میکند. این رویکرد درستی است، حداقل مادامیکه که زندانیان اوکراینی آزاد شوند. دستیابی به هرگونه پیشرفتی مستلزم آن است که تماسها ادامه داشته باشد. از سوی دیگر بازبینی چارچوبهای کاری نیز ضروری است.
تاکنون شرکای بینالمللی اوکراین تلاشهای زیادی به عمل آوردهاند تا کییف را مجبور به اجرای شرایط مندرج در توافق مینسک در شکل فعلی آن نمایند. این رویکرد نتوانست تفسیر متفاوت از موافقتنامه یادشده از سوی طرف مقابل را در نظر بگیرد. به گفته اَلن دونکن، تحلیلگر انگلیسی، اوکراین روند مینسک را شانسی برای احیای حاکمیتش قلمداد میکند، درحالیکه روسیه آن را فرصتی برای محدود ساختن حاکمیت اوکراین میداند.
خطوط قرمزی وجود دارد که باید موردتوجه قرار گیرند. بهعنوانمثال کییف روشن ساخته است که هرگز جای بحث نیست که وضعیت ویژه به مناطق شرق اوکراین داده شود.
گسترش بیثباتی، اصل محوری دکترین جنگ ترکیبی روسیه بشمار میرود و این امر شامل ایجاد ناآرامی در اروپا است. رئیسجمهور روسیه اخیراً مرزهای جمهوریهای شوروی سابق را زیر سؤال برده و ادعا کرده است که تعدادی از جمهوریها، شوروی سابق را رها کرده درحالیکه سرزمینهای روسیه را در اختیار دارند. این تهدید فقط شامل اوکراین، قزاقستان یا بلاروس نمیشود. این قضیه شامل سه کشور منطقه بالتیک میشود که جملگی عضو اتحادیه اروپا و ناتو هستند.
پوتین تفکرش را درباره کشورهای منطقه بالتیک در ژوئن 2020 در مقالهای که در نشنال اینترست منتشر شد بیان داشت. وی در این خصوص گفت پیوستن کشورهای یادشده به شوروی سابق بر اساس قرارداد و با رضایت مقامات این کشورها صورت گرفت.
این امر سؤالات مهمی را مطرح میسازد. تا چه میزان غرب نسبت به چالشهای مبتلابه آگاه است؟ آیا غرب قبول دارد که گسترش ناآرامی به نزدیکی مرکز اروپا بخشی از راهبرد روسیه است؟
تجربه سالهای اخیر باید برای متقاعد ساختن غرب کافی باشد که سیاست مماشات مسیر مؤثری برای رسیدگی به چالشهای امنیتی نیست. ناکامی برای مقابله با کرملین در شبهجزیره کریمه در اوایل سال 2014، فقط جسارت روسیه را بیشتر کرده است. مسکو حضور نظامی خود را در همهجا از سوریه تا لیبی گسترش داده، ضمن اینکه همزمان مقیاس عملیات جنگ ترکیبی را در شمال آمریکا، اتحادیه اروپا و فراتر از آن توسعه داده است.
در حال حاضر جهان غرب نامطمئن است که چگونه روسیه را مهار کند. رهبران اروپا برای پشتیبانی از رویکرد عملگرایانه جهت اجرای توافق مینسک باید متمرکز بر بازنگری در نقش و کارکرد نهادهای امنیت بینالمللی فعال در روند صلح اوکراین شوند. بهعنوانمثال سازمان امنیت و همکاری اروپا هرگز نیروهای صلحبان در مقیاس بزرگ برای خنثیسازی درگیری بکار نگرفته است؛ اما اینک زمان مناسبی برای چنین اقدامی است
0 Comments