جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
ضرورت همکاری جمعی جهانی برای مقابله با همهگیری کرونا
کریشنا بی. کومار و جیمز دوبینز در مطلبی که اندیشکده رند منتشر ساخت، نوشتند: همهگیری ویروس کرونا مسائل مختلفی را مطرح ساخته است که ازجمله میتوان به فعالیتهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر 2020 و مسیر آتی آمریکا در دوره پساکرونا اشاره کرد. آیا آمریکا باید مسیر خود را در جهانیشدن ادامه دهد و بیشتر در جامعه جهانی ادغام و همگرا شود و از مزایای اقدام جمعی برای حل مشکلات بهرهمند شود؟ یا اینکه برخی موانعی را که برای مقابله با همهگیری ویروس کرونا ایجاد کرده است، دائمی سازد و کمتر مسیر جهانیشدن را دنبال نماید؟
خیلی پیشتر از جهانیشدن، حتی قبل از اینکه جهانیان به کروی بودن زمین پی ببرند، آبله توسط بازرگانان مصری به هند منتقل شد و این بیماری پس از گذشت چندین قرن در سال 1979 ریشهکن شد.
بیماریهای مسری و کشنده همچون مرگ سیاه یا همهگیری بیماری طاعون در اروپا و آسیا در اواسط قرن چهاردهم میلادی و شیوع آنفولانزای اسپانیایی در سال 1918 با مرگ 50 میلیون نفر در جهان و مرگ 675 هزار نفر در آمریکا به عنوان کشندهترین بیماری عالمگیر در تاریخ جهان به ثبت رسیده است.
در سالهای اخیر، دنیای جهانیشده شاهد موجهای متعددی از ابولا که در سال 1976 آغاز شد، سندروم بیماری حاد تنفسی موسوم به سارس در سال 2003، آنفولانزای خوکی در سال 2009 و سندروم حاد تنفسی خاورمیانه موسوم به مرس در سال 2012 بوده است که هیچ یک از این ویروسهای همهگیر قربانی بیشتری از بیماریهای همهگیر قبلی همچون طاعون نداشتهاند.
در عصر مدرن، بحرانهای مالی و اقتصادی نشان داده که مسری است. بحران مالی شرق آسیا در سال 1997 که با سقوط بات تایلند آغاز شد، در منطقه و جهان طنینانداز شد. در حقیقت، گسترش این ویروس اقتصادی بسیار مسری بود. رکود بزرگ سال 2008 که از آمریکا آغاز شد یک همهگیری مالی قلمداد میشود.
هیچ یک از بحرانهای مالی و اقتصادی یادشده پیامدهای سنگین رکود بزرگ را نداشتند که در سال 1929 اتفاق افتاد و در دهه 1930 نیز ادامه داشت. همکاری مالی بینالمللی مانع از تشدید و طولانی شدن بحرانهای اقتصادی و مالی دهههای اخیر شد. تمامی ناظران مسائل اقتصادی و مالی فقدان همکاری مالی بینالمللی را علت طولانی شدن رکود بزرگ سال 1929، برمیشمارند.
مزایای جهانیشدن
حتی در زمانی که جهان در بحران قرار نداشت، تاثیرات اقتصادی جهانیشدن در کشورهای مختلف جهان یکسان نبوده است. نیروی کار کمتر ماهر، بهویژه در بخش تولیدات بیکار شدهاند، چراکه کشورهای توسعهیافته به سیاست برونسپاری و واردات با هدف بهرهگیری از نیروی کار ارزان در اقتصادهای نوظهور روی آورده و این روند همچنان ادامه دارد.
با توجه به نقاط ضعف باز بودن مرزها و درهمتنیدگی جهانی، چرا نباید موانع دائمی ایجاد کرد و مرزها را بست؟ برای اینکه خسارت ناشی از جهانیشدن متمرکز و مزایای آن همهگیر است. البته در شرایط بحران همهگیری بیماریها همچون زمان فعلی، این قبیل مواضع قابل درک است.
البته اشتباه خواهد بود که بدون بررسی مزایای همگرایی جهانی، برای یافتن پاسخ شتاب کنیم. جهانیشدن فقر را کاهش داده و استانداردهای زندگی میلیونها انسان را بهبود بخشیده است.
حتی آمریکا و بسیاری از بخشهای این کشور، ازجمله تولیدات از زنجیره جهانی عرضه بهره بردهاند و هر کشوری براساس مزیت نسبی بخشی از تولید و عرضه را تامین میکند. آموزش عالی، سفر و گردشگری نیز از همگرایی جهانی بهره برده و مصرفکنندگان از قیمت پایین بی نصیب نبودهاند. اگرچه برخی از مشاغل بهواسطه واردات از بین رفته است، اما مشاغل جدیدی بهواسطه صادرات ایجاد شده است.
بعلاوه، مشکلاتی همچون تغییرات آب و هوایی، همهگیری بیماریها و بحرانهای مالی مرز نمیشناسد و به بهترین شکل ممکن از طریق همکاری و اقدام جمعی قابل رفع است. ابولا، سارس و مرس در جهان یکپارچه اتفاق افتاد و با اقدامات جمعی همه کشورها، میزان مرگ و میر بیماریهای یادشده کمتر از آبله، طاعون و آنفولانزای اسپانیایی بوده است.
بجای اینکه از جهانیشدن و همگرایی دست بکشیم، هدف بهتر این است که به شکل جمعی خطرها را مدیریت کرده، خسارات را به حداقل رسانیده و بهبود را سرعت ببخشیم.
در بخش سیاستگذاری، تقویت تعدیل حمایت تجاری برای رسیدگی به نیازمندیهای واقعی کارگران بیکارشده موثر و کارساز خواهد بود. تغییرات فناورانه همچون اتوماسیون خطر بزرگتری از تجارت برای مشاغل به شمار میرود.نیتنید
0 Comments