أحدث المقالات
اصلاحات احتمالی در سیاست خارجی بایدن
توماس رایت در گزارشی که اندیشکده بروکینگز منتشر کرد، نوشت: جو بایدن بازگشت به عصر اوباما را مطرح میکند، اما احتمالا دست کم وقتی مساله به سیاست خارجی و نقش آمریکا در جهان مربوط باشد این طور نخواهد بود که به دوران قبل بازگشته شود.
گروه با نفوذی در جامعه بزرگتر سیاست خارجی دموکراتیک که بایدن در صورت پیروزی از آنها استفاده میکند، از جمله برخی افرادی که عضو رسمی جبهه تبلیغات انتخاباتی او هستند، در خصوص این که چطور به سیاستهای دوران اوباما بازگردند، اندیشیدهاند. آنها بخش اعظم سه سال گذشته را به این موضوع فکر کردهاند که اگر بتوانند گاز دیگری به این سیب بزنند، چه کارهایی را باید به شکلی متفاوت انجام دهند.
برای راحتی این گروه را دموکراتهای 2021 مینامیم. این یک گروه غیر رسمی است. سازمان یا نشستی ندارد، برخی اعضای آن بخشی از تیم بایدن هستند و دیگران برای دیگر پویشهای انتخاباتی کار کردهاند یا اصلا کار نکردهاند. آنها کارشناسان سیاست خارجی، دانشگاهیان، سیاستمداران و کارکنان کنگره هستند. در کنگره سناتور کریس مورفی و چند عضو تازه کنگره که در سال 2018 انتخاب شدند، از جمله این افراد هستند. آنها شاید حتی به خودشان به عنوان یک گروه متمایز فکر نکنند، اما چیزی که آنها را متحد میکند یک باور مشترک با این مضمون است که سیاست خارجی آمریکا باید تغییر کند و به فراتر از جایی برود که دموکراتها در دو دهه قبل در آن قرار داشته است.
مشورتها و بحثهای آنها در مقالات، گزارشات سیاسی، سخنرانیها، کنفرانسها و میزگردهای اندیشکدهها دیده شده که به موازات مناظرات ریاست جمهوری انجام گرفته و در نتیجه به آنها توجهی نشده است. در هر صورت اشتباه نکنید، اگر نفوذ این سیاستگذاران غالب شود، دولت بایدن میتواند سیاست خارجی دموکراتیک را به روشهایی قابل توجه تغییر دهد، درست همان طور که دولت جورج بوش از دولت رونالد ریگان یا بوش جوان از رویکرد پدرش فاصله گرفتند.
دولت اوباما در سیاست خارجی خود اجماع نئولیبرال پساجنگ سرد را حفظ کرد. اوباما در صدد بود از خاورمیانه به سوی آسیا چرخش کند و برای این کار تقلا کرد. او علیه چین و روسیه اعمال فشار کرد، اما در این خصوص که رویکردش با رقابت ژئوپلیتیک معرفی شود احتیاط به خرج میداد. او معتقد بود که آمریکا و دموکراسی در صورتی غالب خواهند شد که انرژی خود را بر تقویت خود در داخل متمرکز کند. حامی ناتو بود، اما فکر میکرد که اروپا باید برای دفاع هزینه بیشتری کند و میتواند مسائل خودش را رفع و رجوع کند.
پس دموکراتهای 2021 چه اعتقادی دارند؟ نقد آنها به خود اوباما ، فی نفسه، نیست؛ به ترامپ هم نیست. این دیدگاه بیشتر معتقد است که جهان بعد از سال 2012 ، وقتی شی جین پینگ به قدرت رسید، ولادیمیر پوتین به ریاست جمهوری بازگشت و اوباما دوباره انتخاب شد، به شکلی اساسی تغییر کرده است. در آن دوره هشت ساله دموکراسی فرسوده شد و پوپولیسم ملی گرایانه در غرب رشد کرد و استبدادگرایی در سراسر جهان تقویت شد. نارضایتی اقتصادی افزایش یافت حتی با وجودی که آمریکا تا این اواخر رشد و سطوح بالای اشتغال را تجربه کرد. مشکلات مشترک نظیر تغییرات اقلیمی و بیماریهای همهگیر وخیمتر شدند، اما رسیدن به یک همکاری بینالمللی و توضیح آن به مخاطب داخلی کاری دشوارتر شد.
دموکراتهای 2021 دیگر از این حرفی نمیزنند که هدف سیاست خارجی آمریکا یک نظم بینالمللی لیبرال است. آنها همچنان به همکاری بینالمللی و ارزشهای مبتنی بر سیاست خارجی معتقدند، اما فکر نمیکنند که این عبارت ماهیت رویکرد آنها را منعکس کند. «جهان آزاد»، عبارتی که بایدن اکنون از آن استفاده میکند، چیزی است که برخی به این جهانبینی نسبت میدهند. این متفکران معتقد نیستند که موفقیت آمریکا حتمی است، فکر نمیکنند تضمینی وجود داشته باشد که جهان آزاد، آزاد باقی بماند یا آن طور که در چند دهه قبل بوده، دارای نفوذ باشد، ممکن است دموکراسیها در صورت پیروزی با چالشهایی منحصر روبرو شوند.
دموکراتهای 2021 درباره افزایش استبدادگرایی نگرانند و جهان را محل رقابت ژئوپلیتیک به ویژه در روابط چین – آمریکا میدانند. در مقاله کورت کمپل، دستیار وزیر امور خارجه در امور شرق آسیا و اقیانوسیه در دوران اوباما و الی رتنر، معاون مشاور امنیت ملی بایدن در دوره دوم اوباما آمده است که برخی فرضیات مهم که پایه سیاست در قبال چین است، اشتباه بودهاند. اولویتها در برخورد با دولتهای مستبد شامل دفاع از دموکراسی دفاعی و رفع فساد و نیز درک نحوه ارتباط این چالشها با فن آوریهای جدید نظیر 5G ، هوش مصنوعی و محاسبات کوانتومی است.
نشانههایی از تغییرات کوچک نیز وجود دارد. دموکراتهای 2021 در قبال متحدان اروپایی و حوزههای عملی همکاری مانند همکاری نزدیکتر با چین، اصلاح اقتصاد جهانی و کنار آمدن با نزول نقش آمریکا در خاورمیانه به شکلی بازتر برخورد میکنند. آنها موافقند که اتحادها مهم هستند اما میان متحدان تمایز قائلند و از عربستان، مصر، مجارستان و ترکیه انتقاد میکنند. کاهش بودجه دفاعی ممکن است، اما اولویتهای اصلی اصلاحات و ترمیم روابط غیرنظامی – نظامی است.
آنها از ترامپ درسهایی گرفتهاند. میدانند وقتی ترامپ به اوکراین کمکی مرگبار کرد چیزی برای ترسیدن وجود نداشت، حتی وقتی دولت ترامپ نیروهای روسی زیادی را در روسیه کشت، اتفاقی نیفتاد. آنها اعمال تعرفه بر کالاهای چینی و سخت گیری به اروپایی در خصوص بودجه دفاعی را هم دیدند. اگرچه بسیاری از آنها با اغلب اقدامات ترامپ در حوزه سیاست خارجی مخالفند اما خاطر نشان کردهاند که میتوانند از اهرمها برای اهدافشان استفاده کنند.
در میان آنها اختلافاتی هم وجود دارد. در حالی که اغلب خواهان کاهش نقش آمریکا در خاورمیانهاند، اما در این خصوص که چه میزان از بیثباتی قابل پذیرش است و چه پیامدهایی ممکن است وجود داشته باشد، اختلاف نظر دارند. برخی واقعاً موافق سختگیری به عربستان با تحریم یا حتی خروج نیروها هستند و دیگران نارضایتی آمریکا را به شیوههای کوچکتری مثل خاتمه دادن به حمایت از عربستان در یمن بیان میکنند. در خصوص چین، رقابت با چین ، روسیه، معاهده استارت جدید، نیز اختلاف نظرهایی دارند.
ممکن است جهان در نتیجه شیوع کرونا آن قدر تغییر کند که دیگر بسیاری از بحثهای سیاسی منسوخ شوند، اما اگر به چیزی شبیه شرایط عادی بازگردیم، بعید است در دوران بایدن شاهد بازگشت باشیم. برای دموکراتهای 2021 بایدن به معنای آخرین بخت برای اصلاح سیاست خارجی آمریکا به شکلی است که بیشتر در راستای نگاه آمریکاییها به جهان و زندگی آنها باشد. مطمئنا سیاست خارجی بایدن سیاستی انقلابی نخواهد بود اما اگر دموکراتهای 2021 راه شان را به قدرت باز کنند، ممکن است اصلاحاتی آرام را با خود همراه داشته باشد.
0 Comments