جدیدترین مطالب
تحلیلی بر اندیشههای گسترش یا زیادهطلبانه رژیم صهیونیستی در منطقه
شورای راهبردی آنلاین- گفتگو: یک کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: اسموتریچ، وزیر دارایی رژیم صهیونیستی در مصاحبهای، ادعای قدیمی صهیونیستها مبنی بر ایجاد سرزمینی از نیل تا فرات را بهعنوان برنامه آینده رژیم اسرائیل اعلام کرده و گفته است: «من به صراحت میگویم که ما خواهان یک کشور یهودی هستیم که شامل اردن، عربستان سعودی، مصر، عراق، سوریه و لبنان است!».
تحلیلی بر موضعگیری مکرون درباره توقف ارسال تسلیحات به سرزمینهای اشغالی
شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل بینالملل گفت: موضع اخیر مکرون درباره توقف ارسال تسلیحات از فرانسه به رژیم صهیونیستی که بلافاصله از ترس فشار لابی صهیونیستها قدری تعدیل شد، با هدف بهرهبرداریهای داخلی برای امانوئل مکرون و توازن مواضع دولت فرانسه بین یهودیان و مسلمانان داخل این کشور و نیز مسیحیان لبنان است.
أحدث المقالات
تحلیلی بر اندیشههای گسترش یا زیادهطلبانه رژیم صهیونیستی در منطقه
شورای راهبردی آنلاین- گفتگو: یک کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: اسموتریچ، وزیر دارایی رژیم صهیونیستی در مصاحبهای، ادعای قدیمی صهیونیستها مبنی بر ایجاد سرزمینی از نیل تا فرات را بهعنوان برنامه آینده رژیم اسرائیل اعلام کرده و گفته است: «من به صراحت میگویم که ما خواهان یک کشور یهودی هستیم که شامل اردن، عربستان سعودی، مصر، عراق، سوریه و لبنان است!».
تحلیلی بر موضعگیری مکرون درباره توقف ارسال تسلیحات به سرزمینهای اشغالی
شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل بینالملل گفت: موضع اخیر مکرون درباره توقف ارسال تسلیحات از فرانسه به رژیم صهیونیستی که بلافاصله از ترس فشار لابی صهیونیستها قدری تعدیل شد، با هدف بهرهبرداریهای داخلی برای امانوئل مکرون و توازن مواضع دولت فرانسه بین یهودیان و مسلمانان داخل این کشور و نیز مسیحیان لبنان است.
اهداف انتخاباتی آشوبهای اخیر در هند
کریستوف جافرلوت در یادداشتی که وب سایت اندیشکده کارنگی آن را منتشر کرد؛ نوشت: ویژگیهای مشترک هر سه آشوب واضح است. نخست آنکه در هر سه مورد، پلیس بیتفاوت بود یا به جمع شورشیان پیوست. دوم آنکه شورشیان عمدتا فعالان مرتبط با حزب حاکم بودند. سوم آنکه در هر سه مورد، هیچکس در امان نماند و حتی خانه کهنسالترین عضو جامعه هم به آتش کشیده شد؛ و در آخر اینکه در هر سه مورد، مکانهایی که تعداد زیادی از اقلیتهای جامعه در آنها زندگی میکردند، مورد حمله افراد بیگانهای قرار گرفتند که کاملا مسلح بودند.
در سال 1984 و 2002، خشونتها روزها ادامه یافت و هزاران نفر کشته شدند. به نظر میرسد که آشوب دهلی هم بخشی از یک الگوی جدید است.
این الگو در دهه 1980 و هنگامی ظهور کرد که خشونت اجتماعی به ابزاری برای دوقطبی کردن رﺃی دهندگان تبدیل شد. این تکنیک در انتخابات داخلی و ایالتی 1989 جیپور به طور نظاممند مورد استفاده قرار گرفت. همین اتفاق در ایالت گجرات در سال 2002 مشهود بود. پس از آن، نقشه آشوبها و موفقیت انتخاباتی حزب بهاراتیا جناتا که امروز نارندرا مودی نخست وزیر کنونی هند از رهبران آن است، تقریبا گسترش یافت؛ اکنون چرا یک الگوی قبلی به شکلی متفاوت بازگشته است؟
واجپایی از سیاستمداران با نفوذ و مشهور هند، آشوب گجرات را عامل شکست حزب بهاراتیا جناتا در انتخابات عمومی 2004 قلمداد کرد، اما برخی از رهبران این حزب به احیای راهبرد دوقطبی متمایل بودند. به هر حال، حزب آنها علیرغم موفقیت اقتصادی، در انتخابات شکست خورده بود. نتایج انتخابات 2004 نشان داد که دستاوردهای اقتصادی، پیروزی در انتخابات را تضمین نمیکند. از این رو، رهبران حزب بهاراتیا جناتا احیای راهبرد دو قطبی را پیش کشیدند و ایده آنها به راه انداختن آشوبهای نه چندان شدید بود.
ایالت اوتار پرادش که به خاطر برخورداری از تعداد زیاد کرسی در مجلس عوام هند (لوک صبا) ایالتی کلیدی محسوب میشود، میدان آزمون راهبردی بود که بر قربانی، ظلم و دوقطبی کردن استوار بوده و سوذا پایی و ساجان کومار آن را مدل یوپی (UP) توصیف میکنند. اگرچه این رویکرد به واسطه تنشهای سیاسی تشدید شد، اما هدف آن دیگر به دوقطبی کردن جامعه قبل از انتخابات و دستاورد انتخاباتی محدود نمیشد، بلکه از طریق تخریب عقاید اقلیت ها، غیرقانونی کردن فرهنگ آنها و سکولاریسم به دنبال هندو باوری دائمی در جامعه بود.
ویژگی منحصربفرد دوم این «مدل» به فعالان درگیر در آن مربوط است. این فعالان برای تعمیق و تثبیت ایدئولوژی هندو باوری در جامعه، میبایست به جذب توده مردم و پیشبرد چیزی میپرداختند که پایی و کومار آن را «هندو-باوری غیر برهمانیک» میخوانند. بهترین راه برای دستیابی به این امر این بود که رهبران سازمانهای ملی گرای هند (سانگ پریوار) اقدام به جلب حمایتهای جانبی از آشوبهای بازگشته میکردند. پایی و کومار مینویسند: «این گروه غالبا به تعلیم یک گروه نامشخص، بیسواد، جوانان بیکار ایالتهای عقب مانده میپرداختند که زمان تنش به عنوان نیروی ذخیره عمل میکردند و در زمانهای دیگر خاموش میماندند».
این افراد به شرکت در پویشهای منظم و مکرر، تغییر دین به غیر از هندوئیسم، ازدواجهای درون جامعه و غیره، دعوت میشدند. این تظاهراتها موجب بروز جوی متشنج بین هندوها و مسلمانان شده و فرصتی برای تحریک به آشوب از جمله در سالهای 2005، 2007 و 2013 ایجاد کرد. هدف از تداوم تنشها و تکرار درگیریها جلوگیری از بازگشت به وضع عادی بود. اجرای این نقشه باعث شکل گیری آشوبهای نه چندان شدید شد و به سانگ پریوار از رهبران افراط گرای هندو امکان داد تا جامعه را دوقطبی کرده و خودش به نظاره بنشیند تا جایی که تعداد تلفات دیگر قابل اغماض نباشد. حتی اگر خشونتها تا حدی مهار میشدند بازهم تاثیر اجتماعی بلندمدتی برجای میگذاشتند.
آشوبهای اخیر دهلی تا حدی با «مدل» پایی و سینگ تناسب دارد. درواقع، زمانبندی این آشوبها را نمیتوان تنها با جنگ بین فعالان موافق و مخالف اصلاح قانون شهروندی توضیح داد، بلکه این آشوبها با جوی مرتبط است که رهبران بهاراتیا جناتا در متن کمپین انتخاباتی ایجاد کرده اند، اما این بار آشوبها چند روز پس از انتخابات رخ داده است. این آشوبها در برخی از حوزههای انتخابیهای روی داده است که بهاراتیا جناتا در آنها با اختلاف کم شکست خورده یا پیروز شده است.
از این لحاظ، آشوبهای دهلی برخاسته از الگوی جدیدی است. این آشوبها نه تنها به دنبال دوقطبی کردن جامعه هستند بلکه عبرتی برای دیگران هستند. این الگو یادآور کشتار 1984 و 2002 است. شاید میزان آشوبهای دهلی متفاوت باشد اما تاثیر آن در به حاشیه راندن گروهی از جامعه، یکسان است. همانند غالب مناطق شمال و غرب هند، مناطق مختلط (شهرهای هندو و مسلمان) در دهلی نیز محکوم به کاهش هستند. از این رو، آشوبهای دهلی بیانگر هدف بلندمدتی است که «مدل» یوپی دهه 2000 به دنبال دستیابی به آن بود. در حقیقت این مشکل دیگر ساختاری شده است.
0 Comments